کافه شهر | مونولوگی از عشق و قند و خاطره ۱۵  فرهنگ سرای مشهد میزبان اکران فیلم و پویانمایی شده‌اند انتشار فهرست ۱۰۰ فیلم برتر دهه ۱۹۷۰ میلادی سینما با یک فیلم ایرانی ماجرای لغو اجرا‌های نمایش خانه به دوش در مشهد نتفلیکس فیلم هیجان‌انگیز «فرانکنشتاین» را اکران می‌کند طراح لوگوی «۰۰۷» جیمز باند درگذشت رمان «دیوید کاپرفیلد» ترجمه مسعود رجب‌نیا به چاپ سیزدهم رسید آغاز فیلمبرداری فیلم جدید جوئل کوئن در اسکاتلند پخش دوبله فارسی «جاده یخی انتقام» در شبکه نمایش خانگی قاتل «متیو پری» در دادگاه مجرم شناخته شد دوبله فیلم ترسناک «آلوده» برای پخش از تلویزیون مستند «آقای نخست‌وزیر» روی آنتن + زمان پخش وحید تاج و حسام‌الدین سراج در قونیه | حضور گسترده خوانندگان ایرانی در فستیوال بین‌المللی «دولت عشق» در قونیه پژمان بازغی و منوچهر هادی در تیم فوتسال ستارگان هنر ایران + عکس انتشار ۲ آلبوم موسیقی «بانگ عشق» و «کیکاوس» آوازخوانی حسام‌الدین سراج در مراسم تشییع استاد فرشچیان + فیلم فیلم «خرگوش سیاه، خرگوش سفید» شهرام مکری در جشنواره بوسان
سرخط خبرها

ویکتوریا دانشور درگذشت+ علت فوت

  • کد خبر: ۱۲۹۵۲۵
  • ۲۲ مهر ۱۴۰۱ - ۱۶:۰۱
ویکتوریا دانشور درگذشت+ علت فوت
ویکتوریا دانشور، خواهر سیمین دانشور در ۹۵ سالگی از دنیا رفت.

به گزارش شهرآرانیوز، محمدحسین دانایی، برادرزاده جلال‌آل احمد با اعلام درگذشت ویکتوریا، خواهر سیمین دانشور گفت: «ویکی خانم»، شب گذشته (پنجشنبه، ۲۱ مهرماه) از دنیا رفتند. 

ویکتوریا دانشور از اوایل مهرماه به علت کهولت سن در سی‌سی‌یو بستری بود و به گفته پرستارش تنها قلب او به وسیله دستگاه کار می‌کرد.

او تنها بازمانده دانشورها، در خرداد ۱۳۰۵ به دنیا آمد، پنج سال از سیمین دانشور کوچک‌تر  بود. او بعد از درگذشت سیمین مدتی در خانه این داستان‌نویس که حالا خانه موزه شده است، زندگی می‌کرد.

 ویکتوریا دانشور در گفت‌وگویی با ایسنا درباره خاطرات خود با خواهرش گفته بود:  ما کودکی خیلی خوبی داشتیم. پدر و مادرمان خیلی روشنفکر بودند. توی حیاط‌مان یک حوض بود که با خانمْ سیمین توی آن شنا می‎‌کردیم. نان ریز می‎‌کردیم و می‌دادیم به ماهی‎‌ها. من پنج سال از خانمْ سیمین کوچک‌تر بودم، اما با او خیلی عیاق بودم. او هر جا می‎‌رفت، مرا با خودش می‌برد. حتا بعدها وقتی با جلال آل احمد می‌رفتند دماوند، من هم با آن‌ها می‌رفتم. ما شش خواهر و برادر بودیم که همه فوت شده‌اند و فقط من مانده‌ام. در زمان کودکی هر وقت میهمان می‌آمد، سیمین شعرهای مختلفی می‏‌خواند و من ویولون می‎زدم. پشت پرده قایم می‌شدم، به پدرم می‎‌گفتم، بابا بگو من هم بیایم و ساز بزنم. بعد قرقر ویولون می‎‌زدم. 

ویکتوریا دانشور همچنین درباره‎ علاقه‎ سیمین به ادبیات و شعر گفت: خانمْ سیمین حافظه‌ خیلی خوبی داشت. شعری از حافظ را یک بار که می‎‌خواند، حفظ می‎‌شد. سعدی را هم حفظ بود. روزنامه‌ مدرسه دست او بود. سر صف که مقاله می‎‌خواند، همه برایش دست می‎‌زدند و می‎‌گفتند، این سیاه‌سوخته چه هوشی دارد! اولین کتاب خانمْ سیمین «آتش خاموش» بود. «شهری چون بهشت» هم کتاب دیگرش بود که من پشت جلد آن را نقاشی کردم. 

خواهر سیمین دانشور چگونگی آشنایی سیمین با جلال آل احمد را این‌گونه تعریف کرده بود:  ما عید رفته بودیم اصفهان و در اتوبوسی که می‎‌خواستیم به تهران برگردیم، آقایی صندلی کنارش را به خانمْ سیمین تعارف کرد. آن دو کنار هم نشستند. بعد آمدیم خانه. صبح دیدم خانمْ سیمین دارند آماده شوند بروند بیرون. من هم می‎‌خواستم بروم خرید. وقتی در را باز کردم، دیدم آقای آل‌ احمد مقابل در ایستاده است. نگو این‌ها روز قبل قرار مدارشان را گذاشته‌‎اند. روز نهم آشنایی‌شان هم قرار عقد گذاشتند. بعد همه را دعوت کردیم و در مراسم‎شان فامیل و همه‌ نویسندگان بودند. صادق هدایت هم بود. بعد آن‎ها خانه‌ای اجاره کردند و رفتند سر زندگی‎شان.

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->