ویدئو | جوانی متخصص در نزدیکی حرم امام رئوف(ع) آیین سنتی «یوم الناصفه» با حضور کودکان عرب‌زبان در حرم امام‌رضا(ع) برگزار شد گردهمایی زائران افغانستانی در ویژه‌برنامه «در امتداد مقاومت» قاریان حرم مطهر رضوی با قرائت قرآن یاد سید مقاومت را گرامی داشتند خورشید را دیدیم، درست وسط رسالت امروز دین‌داری یعنی مواجهه با جبهه باطل بهاری در دل پاییز | مروری بر اعمال و وقایع ماه ربیع الثانی اجازۀ آیت‌الله وحیدخراسانی به استفاده از ثلث سهم امام برای شیعیان لبنان پویش «لبنان تنها نیست» در مشهد مقدس راه‌اندازی شد چشم‌به‌راه ظهور از مسیر شهادت تبلور آیات و آموزه‌های دینی در عملیات وعده صادق ۲ | نصرت خدا، حامی مجاهدان میدان است مراسم یادبود شهید سرافراز سیدحسن نصرالله و همراهانش در مشهدمقدس (۱۲ مهر ۱۴۰۳) نصب کتیبه «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ» در ایوان طلا حرم مطهر امام رضا (ع) + فیلم مراسم تشییع پیکر شهید مرزبانی در شهرستان درگز برگزار شد (۱۱ مهر ۱۴۰۳) نوبت عاشقی درباره مهندس رضا دیشیدی، باسابقه‌ترین معمار حرم مطهر رضوی مراسم بزرگداشت جوانمرد فاضل شهید «سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد» در مشهد برگزار شد + فیلم اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم | گذری بر تاریخ رواق و گنبد «الله وردی‌خان» حرم امام‌رضا (ع) اسلام، مدافع ۱۰۰ درصد زنان
سرخط خبرها

خاطرات خوش کودکی در حرم

  • کد خبر: ۱۳۱۴۲۶
  • ۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۳
خاطرات خوش کودکی در حرم
همه آن‌هایی که در مشهد به دنیا آمده اند، خاطرات خوبی از روز‌های سرخوشی کودکی در حرم امام هشتم (ع) به ذهن دارند.

همه آن‌هایی که در مشهد به دنیا آمده اند، خاطرات خوبی از روز‌های سرخوشی کودکی در حرم امام هشتم (ع) به ذهن دارند. خود من هر وقت به حرم می‌روم، در رواق‌ها به خصوص «دارالولایه» در جست وجوی روز‌هایی هستم که سال هاست از آن فاصله گرفته ام، اما قرار گرفتن در آن نقطه، لذت شیرینی برایم دارد. در این بین، بعضی خاطرات حرم برای بچه‌ها در نسل‌های مختلف مشترک است؛ مثل حوض‌هایی که وسط صحن‌ها قرار دارند؛ البته در روز‌های کودکی ما بیشتر بودند، اما هنوز هم هستند و هر وقت که گذرم به اطراف آن حوض‌ها می‌افتد، معمولا چند بچه را درحال جست وخیز در آن‌ها می‌بینم.

یک بار یکی از اقوام ما از قم آمده بود. بعد رفتند حرم. وقتی برگشتند، پسر خانواده لباس‌های نو به تن داشت و خیلی حالش خوب بود. مادرم همان طور که داشت به میهمانان خوشامد می‌گفت، به پسر خانواده که آن روز‌ها پنج سال داشت و حالا دانشجوی پزشکی است، گفت: «به به! چه لباس‌های قشنگی!» که خاله خانم شروع کرد به تعریف کردن.

ظاهرا پسر بچه داشته دور حوض برای خودش چرخ می‌زده است که به یک باره از درون حوض سر درمی آورد و تنی هم به آب می‌زند. بعد یکی از خادم‌ها می‌رود برایش یک دست لباس نو می‌آورد که بچه سرما نخورد. راستش را بخواهید وقتی بچه بودم، خیلی دوست داشتم در حرم گم شوم تا برای یک بار هم که شده است مرا ببرند قسمت گمشدگان و اسباب بازی‌های جورواجوری که تعریفشان را شنیده بودم، از نزدیک ببینم.

چوب پر دست خادم ها، کاشی کاری دیوارها، آینه کاری رواق ها، لامپ‌های رنگی در صحن ها، صدای نقاره خانه، دینگ دینگ ساعت بزرگ حرم، عصای نقره‌ای دربان‌ها و بوی خوش اسپندی که در هوای صحن‌ها می‌پیچد، همه و همه بخش زیادی از خاطرات من را از حرم تشکیل می‌دهد؛ خاطراتی که برای هرکدام از ما تداعی کننده روز‌های خوش بچگی است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->