سمیرا اکبری در گفتگو با شهرآرانیوز، با تأکید بر لزوم شفافیت در روایتهای داستانی مرتبط با سیره امام رضا (ع)، گفت: داستان رضوی الزاما تاریخی نیست، اما شفافیت در نسبت میان واقعیت و تخیل، یک ضرورت انکارناپذیر است.
وی در تشریح این دیدگاه اظهار کرد: هیچ الزام و ضرورتی وجود ندارد که داستان رضوی صرفاً در قالب روایت تاریخی و بازگویی وقایع مستند نوشته شود. نویسنده میتواند از تاریخ الهام بگیرد و آن را در قالبهای متنوعی همچون داستان معاصر، فانتزی، رئال ـ تخیلی یا دیگر ژانرهای ادبی بازآفرینی کند. آنچه اهمیت اساسی دارد، این است که مخاطب بداند با چه نوع روایتی مواجه است و مرز میان واقعیت تاریخی و تخیل داستانی بهروشنی برای او مشخص شده باشد.
اکبری افزود: اگر نویسنده بر پایه یک واقعه تاریخی، روایتی خیالی خلق میکند، ضروری است این موضوع را در مقدمه کتاب یا توضیحات ابتدایی اثر شفافسازی کند و نسبت تخیل با تاریخ را توضیح دهد. پنهانکردن این مسئله یا رها کردن مخاطب در فضای مبهم، نهتنها به اعتماد مخاطب آسیب میزند، بلکه میتواند موجب شکلگیری برداشتهای نادرست و گاه تحریفشده از تاریخ و سیره اهلبیت (ع) شود؛ آسیبی که در آثار دینی پیامدهای جدیتری دارد.
این نویسنده و پژوهشگر، یکی از چالشهای جدی در تولید داستانهای دینی را یکنواختی و یکسانبودن زبان شخصیتها دانست و تصریح کرد: در بسیاری از آثار دینی، زبان همه شخصیتها خشک، رسمی و مشابه یکدیگر است؛ گویی همه با یک صدا و از یک منظر سخن میگویند. گاهی نویسنده تصور میکند استفاده از واژههای کهن یا ساختارهای رسمی، به زبان تاریخی نزدیکتر است، در حالیکه این شیوه اغلب نتیجه معکوس دارد و روایت را تصنعی، سنگین و غیرجذاب میکند.
وی ادامه داد: زبان داستان باید در عین هماهنگی با زمان و مکان روایت، برای مخاطب امروز قابل فهم، زنده و اثرگذار باشد. این تعادل بهسادگی به دست نمیآید و نیازمند تمرین مستمر، مطالعه منابع معتبر، شناخت لحن شخصیتها و بازنویسیهای مکرر است. اگر زبان داستان نتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند، حتی قویترین محتوا نیز تأثیرگذاری خود را از دست خواهد داد.
اکبری بخش دیگری از صحبتهای خود را به دشواریها و حساسیتهای تولید آثار رضوی برای کودک و نوجوان اختصاص داد و گفت: برخلاف تصور رایج، نوشتن برای کودکان و نوجوانان بسیار سختتر از نوشتن برای بزرگسالان است. ذهن این گروه سنی در حال شکلگیری است و هر کلمه، تصویر و روایت میتواند تأثیر تربیتی بلندمدت و ماندگاری بر نگرش و باورهای آنان داشته باشد.
وی افزود: نویسندهای که در حوزه داستان دینی بهویژه داستان رضوی برای کودک و نوجوان قلم میزند، باید هم شناخت عمیقی از جهان ذهنی، عاطفی و شناختی این گروه سنی داشته باشد و هم نسبت به سیره اهلبیت (ع) آگاهی دقیق و مستند پیدا کند. یا باید خود پژوهشگری جدی باشد یا از همکاری محققان معتبر بهره بگیرد تا روایتها دچار خطا، سادهسازی افراطی یا تحریف ناخواسته نشود.
این نویسنده با تأکید بر استقلال ادبیات کودک و نوجوان تصریح کرد: یکی از مشکلات رایج در بازار کتاب کودک این است که ادبیات بزرگسال را کوتاه میکنیم، چند تصویر به آن اضافه میکنیم و تصور میکنیم اثری مناسب کودک تولید شده است؛ در حالیکه زبان کودک، زبانی مستقل، علمی و دارای قواعد خاص خود است و نباید آن را نسخه تقلیلیافته زبان بزرگسال دانست.
اکبری خاطرنشان کرد: اگر این تفاوت بنیادین جدی گرفته نشود، اثر نهتنها برای کودک جذاب نخواهد بود، بلکه نمیتواند نقش تربیتی و هویتی خود را نیز ایفا کند. داستان دینی کودک باید همزمان ساده، دقیق، صادقانه و متناسب با سطح درک مخاطب باشد.
وی در پایان، با اشاره به تجربه شخصی خود بهعنوان یک مادر و مخاطب آثار کودک و نوجوان گفت: با وجود تلاشهای انجامشده، همچنان در حوزه تولید آثار دینی ویژه کودک و نوجوان با کمبودهای جدی مواجه هستیم. فاصله ما با زبان مناسب، روایت خلاق و محتوای عمیق همچنان زیاد است و این حوزه نیازمند کار حرفهای، پژوهشمحور و مسئولانهتری است.