اعلام جرم علیه یک روزنامه و یک فعال فضای مجازی در تهران نمایش فیلم‌های جشنواره «سینما حقیقت» در خراسان رضوی آغاز شد بیش از ۱۰ میلیون ایرانی در پاییز ۱۴۰۳ به سینما رفتند | زودپز همچنان در صدر! رونمایی از نخستین تیزر انیمیشن «ساعت جادویی» + فیلم خیز هنرمندان مشهدی‌ برای ساخت ۶ مجموعه تلویزیونی ۲۹ مجموعه سینمایی، میزبان چهل و سومین جشنواره فیلم فجر داستان‌های کهن را با ابزارهای نو تعریف کنیم کیانوش عیاری و منوچهر محمدی پروانه ساخت گرفتند سریال سرزمین مادری با کیفیت 4K-HDR روی آنتن تلویزیون+ زمان پخش اولیویا هاسی، ستاره فیلم‌های رومئو و ژولیت و کریسمس سیاه درگذشت آمار فروش سینما‌های خراسان‌رضوی در هفته گذشته (۸ دی ۱۴۰۳) «خیام‌خوانی» پرواز همای و گروه بوشهری «لیان» در تبریز + فیلم آمار فروش نمایش‌های روی صحنه تئاتر در مشهد طی هفته گذشته (۸ دی ۱۴۰۳) زمان پخش فصل سوم بازی مرکب مشخص شد + خلاصه داستان فیلم کوتاه کُر در راه جشنواره فیلم سولوتورن مجید صالحی با «تاکسیدرمی» در راه فجر چهل و سوم + عکس خون‌آشامی‌ها در رأس گیشه آمریکای شمالی
سرخط خبرها

کردستانی که من می‌شناسم

  • کد خبر: ۱۳۸۲۷۷
  • ۱۴ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۳
کردستانی که من می‌شناسم
دل دادگی مردمان دیار کردستان نسبت به ساحت قدسی حضرات معصومین (علیهم السلام) به ویژه وجود مبارک امام رضا (ع) بسیار دیدنی بود.

سفر‌های تبلیغی، یکی از جذاب‌ترین و درعین حال مردمی‌ترین بخش‌های زندگی یک طلبه است.

توفیق داشته ام که چندین سال با پرچم نورانی حضرت رضا (ع) در ایام دهه کرامت به استان‌های مختلف کشور سفر کنم و از نزدیک شاهد عشق بازی مردمان این دیار با وجود نازنین پیشوای هشتم باشم.

یکی از این سفرها، سفری بود به کردستان که بسیار به یادماندنی شد و خاطره آن سفر همچنان در خاطرم باقی مانده است.

دل دادگی مردمان این دیار نسبت به ساحت قدسی حضرات معصومین (علیهم السلام) به ویژه وجود مبارک امام رضا (ع) بسیار دیدنی بود.

در میان خاطرات فراوان آن سفر، خاطره زیر نشان دهنده عمق علاقه و ارادت مردمان این دیار به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) و حرم جمهوری اسلامی است.

قرار بود میهمان مادر شهیدی باشیم. وارد منزل که شدیم، تعداد زیادی از افراد، منتظر پرچم حرم امام رضا (ع) بودند. به منزل که وارد شدیم، درست پشت پرچم، روی صندلی نشستم. تعداد زیادی از میهمان‌ها و میزبانان دورتادور اتاق نشسته بودند.

در اواسط برنامه، یکی از برادران عزیز کُرد را مشاهده کردم که با همان لباس دوست داشتنی شان، آرام وارد اتاق شد و بدون توجه به کسی، خودش را به پرچم رساند؛ دو زانو زد و سرش را روی پرچم گذاشت.

من کاملا مشرف به او بودم و قطرات درشت اشکی را که از صورتش بر پرچم می‌چکید، می‌دیدم. آن قدر دیدن این صحنه برایم باشکوه و لذت بخش بود که اشک بر پهنای صورت من نیز سرازیر شد!
وقتی صحبت‌ها و برنامه ما تمام شد، چند دعا کردم و خواستیم منزل را ترک کنیم.

دیدم این مرد کُرد بلند شد و به سمت من آمد و تا به من نزدیک شد، تصور غلطی در ذهنم شکل گرفت. با خودم گفتم الان می‌خواهد از نیازمندی‌ها و احتیاجات خودش بگوید و از من به عنوان کسی که با پرچم امام رضا (ع) آمده ام، کمک بخواهد!

مرد کُرد رو کرد به من و گفت: «در این مجلس فراموش کردی برای رهبر معظم انقلاب دعا کنی؛ اما هرکجا رفتی،  این دعا را فراموش نکن!» با شنیدن این جمله اش، به خودم افتخار کردم که در سرزمینی زندگی می‌کنم و در میان مردمانی نفس می‌کشم که خون گرم و ولایت مدار هستند.

مردم عزیز کشورمان در همه اقصی نقاط این مرزوبوم اعم از هر قشر و مذهب و قومیتی، با همه سختی‌ها پای آرمان‌های انقلاب اسلامی ایستاده اند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->