وزیر بهداشت: خودکفایی در تأمین مواد اولیه دارویی نیازمند سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی است کمبود نیروی متخصص بیهوشی، از بزرگ‌ترین چالش‌های حوزه بیهوشی کشور است تیم دانش‌آموزان مخترع ایران در مسابقات جهانی علوم و اختراعات انگلستان ۲ مدال نقره کسب کردند ترافیک نیمه‌سنگین در بولوار سجاد، میدان قائم(عج) و تقاطع خسروی در مشهد (۱۱ مهر ۱۴۰۳) حدود ۷۰ درصد سهم مالیات مودیان مالیاتی به مدرسه‌سازی اختصاص داده شده است تذکر دوباره قالیباف: دولت باید قانون همسان‌سازی حقوق بازنشستگان را اجرا کند + فیلم (۱۱ مهر ۱۴۰۳) درباره مهم‌ترین پیامد‌ منفی استفاده زیاد از گوشی تلفن همراه | همراه آزار چرا مردم از دسترسی به نان سالم و استاندارد، محروم هستند؟ چرا در فصل پاییز پوستمان خشک می شود؟ انتقاد وزیر سابق بهداشت از مصوبه افزایش ظرفیت رشته های پزشکی دست کوتاه بازنشستگان تأمین‌اجتماعی از متناسب‌سازی حقوق | بازنشستگان کشوری ۶ بر ۳ از بازنشستگان کارگری جلو افتادند پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (چهارشنبه، ۱۱ مهر ۱۴۰۳) | کاهش محسوس دما از بعدازظهر جمعه مصوبه کنکوری شورای انقلاب فرهنگی بدون تغییر تا سال ۱۴۰۵ اجرا می‌شود صدور اجرائیه مهریه الزاماً به معنای طلاق نیست | کاهش ۱۳ درصدی درخواست ثبت اجرای مهریه در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال گذشته تأکید دوباره مجلس بر لزوم اجرای قانون متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان از سوی دولت (۱۱ مهر ۱۴۰۳) نمونه‌برداری دامپزشکی از گوشت‌های ارزان یک فروشگاه در مشهد | دست‌های لرزان برای خرید گوشت ارزان سرانه فضای آموزشی در خراسان رضوی ۳۰ درصد افزایش یافته است راهکارهای جلوگیری از جعل گذرنامه‌های بین‌المللی از زبان رئیس پلیس مهاجرت و گذرنامه فراجا پرداخت یک میلیون تومان علی‌الحساب متناسب‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری تا زمان صدور احکام پیش‌بینی بارش باران، همراه با رعد و برق و وزش باد برای استان‌های ساحلی خزر و شمال شرق در روز شنبه (۱۴ مهر ماه ۱۴۰۳) ۴۸ درصد تماس‌های مردمی با اورژانس ۱۱۵ مشهد مزاحمی و نامرتبط است سامان‌دهی بیش از سه هزار کودک بدسرپرست یا بی‌سرپرست در خانواده‌های متقاضی فرزندخواندگی خبر خوب برای پرستاران: تخصیص بودجه ۳همتی برای تسویه مطالبات ۱۴۰۲
سرخط خبرها

بر فراز ابر‌ها

  • کد خبر: ۱۳۹۵۱۷
  • ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۸
بر فراز ابر‌ها
خیلی وقت‌ها به این نکته فکر می‌کنم که اگر روزی بفهمم توانایی پرواز کردن در من هست، آیا قدرت رها شدن در آسمان را پیدا خواهم کرد؟

پرواز بر فراز ابرها، از آرزو‌های دیرینه آدم هاست؛ کنده شدن از زمین چسبناک و رها شدن در آسمان بی انتها، همراه شدن با پرندگان مهاجر و کوچ کردن از تمامی تعلقات. حتی حس پرواز هم روح آدم را بی تاب می‌کند، طوری که دیگر در پوست نمی‌گنجد و میل به اوج رسیدن در او بیداد می‌کند.

خیلی وقت‌ها به این نکته فکر می‌کنم که اگر روزی بفهمم توانایی پرواز کردن در من هست، آیا قدرت رها شدن در آسمان را پیدا خواهم کرد؟ آیا خواهم توانست دست هایم را بگشایم و بدون ترس از سقوط (که انگار در وجود همه آدم‌ها نهادینه شده است) به بی کرانه‌های آسمان رجعت کنم؟ هیهات که این زمین جذاب، میلش به رهایی آدم نیست!

با دوستان همدل، سفر می‌کنیم به منطقه الموت (آله آموت) در استان قزوین. آله به معنی عقاب و آموت به معنای آشیان است و آله آموت یعنی آشیانه عقاب. جاده‌های پیچ درپیچ را می‌پیماییم و از قلعه حسن صباح و دریاچه اوان می‌گذریم. مقصد ما جایی دیگر است. از میان زیبایی‌های چشم نواز و طبیعت متفاوت و زیبای روستا‌های آرام می‌گذریم و به ارتفاع سه هزاروسیصدمتری می‌رسیم. کاروان سرای پیچ بن در آرامش و سکوتی چندصدساله، در انتظار ما نشسته است. این کاروان سرا در منتهاالیه ارتفاعات الموت و هم مرز با استان مازندران قرار دارد.

درکنار کاروان سرا و بر فراز کوه، منظره‌ای است که تماشای آن، احساس پرواز را در آدم زنده می‌کند. حجم انبوهی از ابر‌های سپید در زیر پای ما همچون دریایی آرام، در آغوش دره خفته است و آهسته و نرم نرمک، می‌لغزد و دره عمیق را همراه روستای کوچکی که درمیان آن نشسته است، می‌پوشاند و در خود فرومی برد. بر فراز ابر‌ها ایستادن، برای آدمی که درمیان ساختمان‌های بلند محصور شده است و هرجا نگاه می‌کند چشمش به دیواری آجری می‌خورد، تجربه هیجان انگیزی است.

من و همسفران، مبهوت این زیبایی شگرف و آرامش بی نظیر می‌شویم. «محو تماشا شدن» اینجا معنی پیدا می‌کند. ابر‌های سپید، با ناز و کرشمه، رقص کنان و دامن کشان به بالا می‌آیند و ما در اوج، از این بالا، که بالاتر از ما زمینی نیست، این فرازوفرود و دلبری‌ها را به تماشا نشسته ایم. دلم می‌خواهد دست هایم را باز کنم، نسیمی بوزد و مرا همراه خودش در این گستره زیبا بچرخاند و زندگی را از این بالا نشانم بدهد. نشانم بدهد که چقدر کوچکم و ریشه هرچه غرور و تکبر است، در من بخشکاند و جایش، دانه رهایی را در دلم بکارد و به یادگار بگذارد.

یک جفت عقاب، رها و سرمست، از آن بالا‌ها به ما نگاه می‌کنند و سری تکان می‌دهند و می‌گذرند؛ دست بالای دست بسیار است. هوا تاریک می‌شود و ابر‌ها به ما می‌رسند. در دل ابر‌ها گم می‌شویم. این گم شدن، دست کمی از پرواز ندارد. باران می‌بارد، ما درون بارانیم. ما با باران و ابر‌هایی که می‌بارند، یکی می‌شویم. در دل باران بودن، با زیر باران بودن، خیلی تفاوت دارد و این تفاوت را کسی می‌فهمد که آن را تجربه کرده باشد؛ مثل این است که آدم خودش یک تکه از طبیعت شود. می‌رویم درون چادر. تا صبح باران می‌بارد و خواب من، شبیه خواب ابری است که هنوز تا باران شدنش، راهی طولانی مانده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->