امروزه خوانندگان رمان در جهان گستره وسیعی از طرف داران انواع ژانرها را دربرمی گیرند. هرسال رمانهای محبوب بسیاری در ژانرهای جنایی و فانتزی و علمی تخیلی و عاشقانه و جز اینها منتشر میشود و چرخ اقتصاد نشر را در کشورهای گوناگون میچرخاند. اما در ایران اوضاع تا اندازهای فرق میکند. حالا دیگر برخی ژانرها طرف دار چندانی در میان رمان خوانهای ایرانی ندارند و آثار تألیفی و ترجمه آن ها، اگر هم چاپ شود، با اقبال روبه رو نمیشوند. از این بین، میتوان به ژانرهای جنایی و فانتزی و ترسناک و تاریخی اشاره کرد.
این واکنش سرد بازار کتاب فراگیر است و از نمونههای تألیفی نویسندگان وطنی تا حتی کتابهای ترجمه شدهای را شامل میشود که در سطح جهانی استقبال شایانی دیده است. جالب اینجاست که تا چند دهه پیش در کشور ما نیز چنین آثاری طرف داران خاص خود را داشت. برای نمونه در دهه ۱۳۴۰ عدهای از نویسندگان ایرانی رمانهایی درباره شخصیتهای برجسته یا رویدادهای مهم تاریخ ایران مینوشتند و به صورت پاورقیهای پرمخاطب در مطبوعات و سپس به صورت کتاب چاپ میکردند و برخی هم مستقیم در قالب کتاب از تنور طبع درمی آمد.
ابراهیم مدرسی، محمدابراهیم زمانی آشتیانی، حسینقلی مستعان و حسین مسرور ازجمله نویسندگانی بودند که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی عنوانهای مشهوری از رمان تاریخی فارسی را نوشتند (پیک اجل، خورشید تیسفون، رابعه، ده نفر قزلباش و...). در این رمانها از برانگیختن احساسات میهنی تا آمیزه رخدادهای هیجان انگیز خیالی و مستند دیده میشد. در ژانر جنایی و فانتزی نیز در دهههای ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ همچنان آثاری نوشته شد که از میان نویسندگانش میتوان به محمد دلجو و امیر مجاهد و جمشید صداقت نژاد اشاره کرد.
دو نویسنده اول به صورت مشترک به تقلید از میکی اسپیلین آمریکایی داستانهایی نوشتند که قهرمانش کارآگاهی به نام مایک هامر بود و سومی نگارش انواع و اقسام داستانهای تاریخی و پلیسی و فانتزی را آزمود که برای مثال میتوان به «اسرار دریاچه بختگان» اشاره کرد؛ داستان غریبی درباره عواطف میان یک انسان با موجودی شبیه پری دریایی. اینها را بیفزایید به انواع و اقسام آثار ادبیات پلیسی و تاریخی و حادثهای و ... که از زبانهای دیگر به ویژه فرانسوی و انگلیسی به فارسی برگردانده میشد. درست است که این رمانهای تألیفی و ترجمه بیشتر در حوزه ادبیات عامه پسند قرار میگیرد، اما اولا نفس تنوع در ادبیات عامه پسند میتواند به کتاب خوان کردن آدمهایی با علایق مختلف یاری برساند و دوم اینکه در همین ژانرهای مورد توجه توده مردم هم میشود کار جدی آفرید.
در نمونههای ترجمه میتوان کتابهای جنایی با جلد سرخ ومشکی انتشارات طرح نو (کتابهایی از دشیل همت، ریموند چندلر، سر آرتور کانن دویل و...) را مثال زد؛ آثاری جدی که در دهههای پس از انقلاب اسلامی منتشر شد. از ادبیات تألیفی نیز «فیل در تاریکی» نوشته قاسم هاشمی نژاد شاید بهترین مثال جدی رمان پلیسی ایرانی باشد. درنهایت، توجه هم زمان نویسندگان و ناشران و رسانهها به ژانرهای محبوبی که همه جای دنیا خواننده دارد مگر ایران، میتواند رونق نشر و به دنبال آن رواج هرچه بیشتر کتاب خوانی را به همراه داشته باشد؛ مسئلهای که کاش جدی گرفته شود.