معرفی و نقد «در باب تسلی خاطر، آرامش در عصر ظلمت» در پردیس کتاب مشهد | رنج و تسلّی امکانی برای رشد انسان است درگذشت علی رشوند، بازیگر و تهیه‌کننده تئاتر + علت برگزیدگان جشنوارۀ فیلم عمار معرفی شدند مروری بر برخی از مستند‌هایی که درباره شهید حاج قاسم سلیمانی ساخته شده‌اند صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳ روایت کردن، مهم‌ترین کار جهان است رمان «سردار ایرانی» در کتاب‌فروشی‌ها غربت موسیقی مقامی در بی‌مهری‌ها پخش فیلم تلفن زمان برای نابینایان و ناشنوایان + زمان پخش نگاهی به فیلم‌های احتمالی چهل‌وسومین جشنواره فجر در بخش اجتماعی فصل اول برنامه هزار و یک شب، ۱۰۰ قسمت است + زمان پخش درباره مجموعه متغیر منصور اثر یعقوب یادعلی | داستان‌هایی درباره تغییر فیلم توقیف‌شده مسیح پسر مریم، سریال می‌شود بهترین فیلم سال ۲۰۲۴ از نگاه انجمن منتقدین فیلم بریتانیا» (UKFCA) فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۱۳ و ۱۴ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان حمید نعمت‌الله: یک سانس در جشنواره به فیلم قاتل و وحشی بدهید مهران مدیری با «گل یا پوچ» جدید برمی‌گردد آیین افتتاحیه پانزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در مشهد برگزار شد+ویدئو پژمان جمشیدی با فیلم سینمایی روز جزیره، در راه فجر چهل و سوم
سرخط خبرها

زمستان است نقره خانم ...

  • کد خبر: ۱۴۶۶۵۱
  • ۰۲ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۴
زمستان است نقره خانم ...
درست است آقایان رجال مملکتی خیلی مقبولی نداریم، تا آنچه باید، فرسخ‌ها راه داریم، ولی خودمان رعیت هم به هم رحم نمی‌کنیم.

‌می‌گویم نقره خانم گوشتان را بیاورید. دم گوشی عرض کنم. بد شدیم. حال درست است آقایان رجال مملکتی خیلی مقبولی نداریم، تا آنچه باید، فرسخ‌ها راه داریم، ولی خودمان رعیت هم به هم رحم نمی‌کنیم. به خداوندی خدا این رسم و راهش نیست، مثلا در همین فقره زمستان و گاز و بی گازی ... ما خودمان سال‌ها پیش که فرنگستان رفته بودیم شب در هوتل داشتیم از سرما یخ می‌زدیم، تلفون فرمودیم به پذیرش که آبجی دندان به دهنمان عین خرده نبات ته قندان خرد شده یک مقداری زیرش را زیاد کنید، قندیل بستیم، پشت چشم نازک کرده عشوه خرکی آمدند که وی کن نات دو دیس، و فلان بعدش هم افاضه فرمودند که دوتا جوراب و هرچه ملابس در بغچه دارید بر تن کنید.

والا نقره خانم ما اولش گفتیم حرف رایگان تفت می‌دهد من بعد ذالک دیدیم نه بابا این سرما ول کن نیست، هرچه ننجانمان داده بودند بر تن کرده یک چیز غول بی ریختی شده بودیم عینهو همین آدمک‌هایی که جلو کارواش‌ها از زیر باد می‌خورند، پف می‌کنند، قر می‌دهند، شده بودیم عین همین‌ها، قدرتی خدا از رعیت ممالک محروسه هیچ کس نبود در آن هیبت تماشایمان کند وگرنه فضیحتی دست می‌داد که آبرو بر دربار و رجالش نمی‌ماند.

القصه که روده درازی نکنیم. نه به آن شوری شور نه به این بی نمکی ... تصدقت گردم، در چله کوچیکه که تمام اشجار و انهار یخبند است، رکابی پوشیدن و شلوارک را کجای دلمان بگذاریم، حالا یک دو صباحی هم آقایان غول تشنگ پروپاچه و عضله مضله بیرون نیندازند کهیر نمی‌زنند.

بخاری و شوفاژ و شومینه را با هم روشن کرده بعد ارد ناشتای فندقی می‌دهد که با شام فلفل خوردم گر گرفتم لای در را کمی باز کنید هوا عوض شود. خب بی وجود، هم وطن مظلوم بی نوایت به قاعده یک فندک در منزلش گاز ندارد تو، دم باد هم می‌نشینی ... نشد اخوی نشد، والله بالله این مردم عیال خدا هستند.

زخم و بیچارگی در زندگی کم ندارند. حالا یک مقداری همه مان دل به دل هم بدهیم به خدا شاخ غول زمستان را می‌شکنیم و می‌گذریم و نوروز در راه است ... حالا بگذریم نقره خانم، خودتان خوبید؟ آقاجان خوب هستند؟ کاغذ زیاد می‌نویسیم اذیت نمی‌شوید؟ من را ببخشید، مراقب خودتان باشید، سرما نخورید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->