شعر، مهمترین هنر ما ایرانیان است و ما در این هنر به قلههای بلند و شگفتی دست یافته ایم. ماجرای شعر در سرزمین ما ماجرای بسیار دیرینی است و روایتش در این چند سطر مختصر نمیگنجد؛ اما نگاهی به شعر معاصر فارسی و دوره گذاری که با انقلاب شکوهمند اسلامی پشت سر گذاشته است، بیندازیم.
شعر پیش از انقلاب اسلامی، جریانات متعدد و گوناگونی را به خود دیده است؛ اما جو عمومی شعر در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی، ویژگیهای بارزی دارد.
یکی از این ویژگیهای بارز و متداول، محوریت نفسانیات شاعر و احوال شخصی اوست. شعر این دوره اغلب در دایره بسته امور نفسانی جولان میدهد و شدیدا متمایل به مادی گرایی و دنیاگرایی است. دیگر ویژگی غالب شعر پیش ازانقلاب، دوری از مردم و فرهنگ مردمی بود. بخشی از شعرا نزدیک به دربار بودند و در طبقه اشراف، از این رو دلی در گرو دردهای مردم و علاقهای به ترویج فرهنگ مردمی و آرمانهای مردمی نداشتند. گروهی دیگر هم که از این دسته نبودند، بیشتر از روی هراس یا استضعاف لب به سخن گفتن از مردم نمیگشودند. البته معدودی از شعرا در همان دوران، راه خود را از جریان اکثریت جدا کردند و با مردم ماندند.
با پیروزی انقلاب اسلامی که انقلابی برخاسته از متن مردم بود، شعر نیز که مردمیترین و اصیلترین هنر ایرانی هاست، رخت انقلاب پوشید و همراه با مردم شد. شاعران مردمی آزادانه و سرمستانه از این پیروزی بزرگ خواندند و مسیر مه آلود شعر پیشاانقلاب را به سمت دروازهای شگفت از روشنایی سوق دادند.
شعر پس از انقلاب اسلامی از نفس گرایی به مردم گرایی و از مادی گرایی به معنویت گرایی رسید. شاعران انقلاب خود را در ادامه طبیعی مسیر شعر فارسی تعریف کردند و کوشیدند شعر حکیمانه، موحدانه و عارفانه را با حماسه، مقاومت، ظلم ستیزی و عدالت طلبی گره بزنند. شعر پس از انقلاب اسلامی هم از حیث کمی و هم از حیث کیفی رشد درخورتوجهی داشته است؛ البته هنوز راه بسیاری تا رسیدن به قلههای بلند این هنر در دوره انقلاب اسلامی باقی مانده است. مجموع شعرهای خوب پس از انقلاب اسلامی حتی در یک ارزیابی صرفا فنی، به میزان درخورتوجهی بیشتر از دوره پیش از انقلاب است. در برخی حوزهها مثل شعر دینی، شعر حماسی و شعر مردمی دوره انقلاب با دوره قبلش قابل قیاس نیست و به شدت پیشرفت داشته است.
شعر در دوره انقلاب، موفق ترین، اثرگذارترین و همراهترین هنر با انقلاب و مردم بوده است.