جزییات تکمیلی درباره خسارت زمین‌لرزه ۴.۴ ریشتری در آرادان سمنان (۱۴ مهر ۱۴۰۳) زلزله در آرادان سمنان، تهران را هم لرزاند + جزییات(۱۴ مهر ۱۴۰۳) مصرف زیادی آب میوه باعث سکته می‌شود خودکشی مرد تهرانی زیر چرخ‌های مترو(شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳) هشدار راهداری: خیزش گرد و خاک و کاهش دید افقی در محور مشهد_کلات و درگز (۱۴مهر ۱۴۰۳) استقرار آمبولانس تمام‌وقت در معدن طزره دامغان طرح پابند‌های الکترونیکی ۲۵ درصد سرقت را کاهش داد| توفیق سارقین از غفلت‌های ماست واژگونی تریلی سوخت در کمربند جنوبی مشهد (شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳) هشدار نارنجی هواشناسی برای شرق کشور| بارش‌ها در خراسان جنوبی تشدید می‌شود جزییات آتش سوزی مغازه چایخانه در بلوارمعلم مشهد کشف ۴۱ فقره سرقت آیفون تصویری منازل مسکونی در مشهد (۱۴ مهر ۱۴۰۳) برای حفظ سلامت روان فرزندمان در موقعیت‌های تنش چه‌کار کنیم؟ ایران تا پایان قرن ۲۱، افزایش دمای ۱.۵ درجه‌ای دارد بهترین زمان رزرو بلیط هواپیما برای سفر‌های زمستانی ۹ مجموعه متخلف و مداخله‌گر سلامت در حوزه دندان‌پزشکی در مشهد پلمب شد (۱۴ مهر ۱۴۰۳) آمار نگران‌کننده ترک خدمت و استعفای پرستاران ممنوعیت عقد قرارداد ملکی با اتباع افغانستانی در شهرستان‌های مرزی زلزله‌ای با قدرت چهار ریشتر دوباره بهاباد را لرزاند (۱۴ مهر ۱۴۰۳) اعتیاد به روان‌گردان‌های ارزان‌قیمت در پی افزایش دوبرابری قیمت تریاک ویروس ماربورگ چیست؟ سازمان جهانی بهداشت اولین آزمایش تشخیصی «آبله میمونی» را تأیید کرد سه عضو گروه تروریستی داعش در نوشهر مازندران دستگیر شدند (۱۴ مهر ۱۴۰۳) استخدام ۱۲ هزار پرستار جدید تا یک ماه آینده (۱۴ مهر ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

قتل پسر نوجوان با ادعای متلک‌پرانی به یک دختر

  • کد خبر: ۱۵۹۰۸۲
  • ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۶
قتل پسر نوجوان با ادعای متلک‌پرانی به یک دختر
پسر افغانستانی که در یک درگیری پسر ۱۶ ساله ایرانی را به قتل رسانده بود، پس از درگیری ادعا کرد مقتول برای دختر مورد علاقه‌اش مزاحمت ایجاد کرده بود.

به گزارش شهرآرانیوز، روز جمعه ۱۱ فروردین‌ماه به مأموران کلانتری کهریزک خبر رسید چند پسر جوان در پارک آزادگان در منطقه حسن‌آباد فشافویه درگیری خونینی را رقم زده‌اند. با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس راهی محل شدند و دریافتند لحظاتی قبل سه پسر جوان با هم درگیر شده اند که در جریان آن یکی از آن‌ها با ضربه چاقو به شدت زخمی و به بیمارستان منتقل شده است. در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، تیم پزشکی اعلام کرد پسر ۱۶ ساله بر اثر شدت خونریزی فوت کرده است. بدین ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به دستور بازپرس جنایی وارد عمل شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند. بررسی‌ها نشان داد مقتول ساعتی قبل همراه یکی از دوستانش داخل پارک بودند که به‌خاطر دختر جوانی با پسر افغانی به نام بصیر درگیر می‌شوند و پسر افغان هم دست به چاقو می‌شود و با ضرباتی پسر نوجوان را زخمی و همراه دختر جوان از پارک فرار می‌کند.

همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران برای دستگیری بصیر به محل زندگی او رفتند، اما معلوم شد وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است. تحقیقات برای دستگیری قاتل ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل کارآگاهان پلیس آگاهی رد قاتل فراری را در شهرستان قزوین به دست آوردند و با گرفتن نیابت قضایی به قزوین رفتند و متهم را بازداشت و به اداره پلیس تهران منتقل کردند.

متهم در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و در ادعایی گفت مقتول و دوستش برای دختر مورد علاقه‌اش مزاحمت ایجاد کرده بودند.

گفتگو با متهم

*بصیر کی به ایران آمدی؟

پدر و مادرم سال‌ها قبل از افغانستان به ایران آمدند و من در ایران به دنیا آمدم و تا الان هم همراه خانواده‌ام زندگی می‌کردم.

*به چه کاری مشغول بودی؟

کارگری می‌کردم.

*چرا پسر ۱۶ ساله را به قتل رساندی؟

مدتی قبل عاشق دختر همسایه‌مان شدم و به او پیشنهاد ازدواج دادم. ما با هم دوست شدیم و گاهی برای تفریح به پارک می‌رفتیم. روز حادثه همراه او به پارک رفتم که دختر مورد علاقه‌ام گفت تشنه‌ام. او روی نیمکت نشست و من به بوفه پارک رفتم تا برایش آب بخرم. وقتی پیش او برگشتم دیدم خیلی ناراحت است. علتش را پرسیدم و او هم دو پسر نوجوانی را که در نزدیکی ما بودند به من نشان داد و گفت برای او مزاحمت ایجاد کرده‌اند. خیلی عصبانی شدم و به آن‌ها اعتراض کردم و همین موضوع باعث درگیری ما شد. آن‌ها می‌خواستند مرا کتک بزنند که با چاقو ضربه‌ای به یکی از آن‌ها زدم.

*بعد چه شد؟

وقتی او خونین روی زمین افتاد از ترس فرار کردم، اما فکر نمی‌کردم فوت کند.

*کی متوجه شدی که به قتل رسیده است؟

سه روز بعد که مأموران برای دستگیری من به خانه‌مان آمده بودند، برادرم متوجه شده بود و تلفنی به من خبر داد و برای اینکه مأموران ردی از من پیدا نکنند به قزوین فرار کردم و در این مدت هم در باغی مشغول به کار بودم.

*همیشه همراه خودت چاقو داری؟

نه، من اصلاً اهل دعوا و درگیری نیستم. چاقو متعلق به دوستم بود که امانت به من داده بود. او چند روز قبل از حادثه می‌خواست به افغانستان برود و چاقویش را به طور امانت به من داد و گفت با چاقو نمی‌تواند از مرز خارج شود.

*حرف آخر؟

پشیمانم.

منبع: جوان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->