ماه رمضان در دین ما یکی از شگفتترین طراحیهای خداوند برای متوجه کردن ما به معنای حقیقی زندگی است. حذف رابطه انسان با خوراک در یک زمان معین یک سازوکار شگفت برای او مهیا میکند تا متوجه درونیات حقیقی خود شود.
همان چیزی که مولوی در شعر خود به زیبایی تصویر کرده است (گر تو این انبان ز نان خالی کنی/ پر ز گوهرهای اجلالی کنی)، هر چه اینجا هست هیچ است و هر چه هست جای دیگری است. ماه رمضان، زمان را برای ما دوباره معنا کرده و ما را با زندگی و مرگ روبه رو میکند. حفظ دستاوردهای رمضان، دشواری همیشگی روزه داران است. در سنت ما متنهایی هست که با تأکید بر ارزش رمضان و نیز آموختن نحوه خداحافظی با رمضان به طورضمنی به ما میآموزد که باید آنچه را یافته ایم، حفظ کنیم.
اما میتوان برای این معنی طراحیهایی هم داشت. معنای رمضان با روزه نسبت وثیقی دارد و روزه گرفتن به صورت مستحبی در ایام دیگر باعث میشود ما بتوانیم بخشی از این قصه را در طول سال با خود حفظ کنیم. روزه یک بار در هفته یکی از توصیههای جدی برای حفظ روحیه رمضانی و دستاوردهای رمضان است. در ماه رمضان مسجد اهمیت مضاعفی پیدا میکند. برنامه ریزی برای حفظ ارتباط با مسجد و هیئت و کانونهای معنوی هم یکی از کارهای مؤثر در نگهداشت ثروتهای رمضانی ماست؛ اما مهمترین داشته ما برای حفظ معنویت، شب است.
شب با خواب به ما آرامش میدهد و ما را از مشغلههای روزمره جدا میکند. بسیار مهم است که شبها زود بخوابیم تا آسایش حقیقی شب را درک کنیم. زمانی که پدرم به من نماز را یاد میداد، نماز عشا را با نام نماز خفتن به من آموخت و این نام ترجمه فارسی نام عربی نماز عشا هم هست. توجه به این نکته میتواند برای همه ما که با رسانه و سرگرمیهای شبانه عادت کرده ایم، جالب باشد که هنگام خفتن در سنت ما بعد از نماز عشاست. در بسیاری از مطالعات پزشکی و روان شناسی هم به اهمیت خواب سر شب تأکید شده است.
بعد از این خواب و آسایش بیداری قسمت پایانی شب و سحرگاه، مهمترین چیزی است که میتواند هر روز را برای ما معنای دیگری ببخشد. این ساعت مهمترین بخش زمان از نظر ارتباط ما با خدا و خودمان است. توجه به عبادت و پرستش و نیایش در این ساعت میتواند به ما آرامش بدهد و در ادامه با این آرامش درباره مسائل روزمان بسیار بهتر و خداپسندانهتر میتوانیم بیندیشیم.
شاید بتوان گفت تمرکز بر معنای سحر و درک درست زمان سحر، مهمترین میراث و یادگاری ماه عزیز و شریف رمضان برای ماست. سحر در ادبیات ما هم بسیار مورد تأکید است و حافظ به عنوان عصاره و خلاصه همه ادبیات ما بسیار بر این معنی تأکید و تمرکز دارد. دعا کنیم که رمضان بتواند ما را با سحر و بیداری سحرگاهان مأنوس کند و به این ترتیب به زمان ما رنگی از خدا بزند.