بدون تردید رشد و پیشرفت نظامهای اجتماعی درگرو ارتقای فرهنگی است. درواقع فرهنگ بستر و زمینه اصلی تعالی هر جامعه در پهنههای گوناگونی، چون اقتصاد، سیاست، قانون و... است. چنانچه بنیادهای فرهنگی از استواری، پایستگی و گستردگی در پوشش طیفهای گوناگون برخوردار و برآمده از بنیادهای معرفتی و معنایی جامعه باشد، میتوان انتظار داشت که سیاست گذاران و راهبران اصلی جامعه امکان هدایت گروههای متنوع مردم به سوی پیشرفت را داشته باشند.
آنچه مهم است توجه به این نکته اساسی است که مسئله فرهنگ، با وجود پیچیدگی، پشتوانه ژرف تاریخی و در هم تنیدگی اجزای ناهمسان نیازمند سیاست گذاری، برنامه ریزی و جریان سازی از پیش برنامه ریزی شده است؛ به گونهای که رها کردن فرهنگ و مسائل برآمده از آن یا نداشتن رویکرد هدایت گرایانه و دارای افق، میتواند فرهنگ را به عاملی ضد پیشرفت و ارتقای جامعه بدل سازد. بر همین اساس است که در دهههای گذشته توجه کارگزاران و سیاست مداران در نقاط گوناگون جهان به جستار فرهنگ بسیار جدیتر شده است. این جدیت تا بدان جا پیش رفته است که در بسیاری از موارد ریشه و اصل هر فعالیتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم در پیوند با عرصههای فرهنگی است.
در روزگار معاصر با نسلی روبه رو هستیم که دچار دگرگونیهای پرشتاب نسلی است و وضعیتی متفاوت با نسلهای پیشین دارد که زمینه برنامه ریزی و نگاه به فرهنگ را دگرگون ساخته است. اثربخشی بر نسل برآمده از شرایط امروزین نیازمند دست یافتن به شیوههای نوین اثربخش فرهنگی هماهنگ با تحولات مورد اشاره است. به عبارت دیگر امروز از نظر فرهنگی نیازمند نوع و الگویی از برنامهها هستیم که قابلیت ارتباط تعاملی با مخاطب را فراهم آورد، با ذائقه و پسند او در ارتباط باشد، با نظام معنایی و شرایط روز زیست روزمره مردم نسبت مشخص و قابلیت ترکیب و هم افزایی با دیگر عرصهها را داشته باشد.
بر پایه آنچه گفته شد، رویدادسازی بهترین شیوه زمینه سازی فرهنگی در هر کشوری شمرده میشود. درواقع خلق رویدادها متناسب با شرایط اجتماعی و نیاز روز و پرهیز از چارچوبهای غریبه با مردم به تدریج زمینه نفوذ فرهنگی در زیست شهری انسان معاصر را فراهم میآورد. به عنوان یک نمونه ساده میتوان برگزاری کلان رویدادهای جهانی ورزشی را یک نمونه از زمینه سازیهای مهم فرهنگی در نظر گرفت.
جام جهانی فوتبال برای کشورهای میزبان همواره در حکم یک کلان رویداد برخوردار از عناصر متنوع فرهنگی است که زمینه تحول و دگرگونی بر اساس اهداف از پیش تعیین شده را فراهم میآورد. آشکار است کلان رویدادهای فرهنگ بنیاد در این زمینه نقشی بسیار کارسازتر ایفا خواهند کرد.
مشهد مقدس به دلایل گوناگونی بهترین فرصت برای بهره بردن از الگوی رویدادسازی فرهنگی برای ارتقای نظام اجتماعی است.
تنوع فرهنگی و نژادی گسترده، پیشینه دیرین اندیشگانی، وجود نهادهای بی شمار علمی فرهنگی، ارتباط با کشورهای مهم منطقه و از همه مهمتر وجود دال مرکزی زیارت به دلیل وجود مضجع شریف حضرت رضا (ع) مشهد را به نمونهای کم نظیر در کشور برای تجربه رویدادسازی بدل ساخته است.
ماه امت را باید از این دیدگاه مورد مطالعه و تحلیل قرار داد؛ برنامهای فرهنگی که اساسا بر پایه الگوی موفق رویدادسازی طراحی و برنامه ریزی شده است. ماه امت کوشش میکند از الگوی نظری رویدادسازی برای توسعه فرهنگی به عنوان مبنای پیشرفت بهره ببرد و زمینه تحول و دگرگونی به معنای رفع کاستیها و معایب گوناگون موجود در نظام اجتماعی را فراهم آورد.
مهمترین ویژگی رویداد ماه امت در نظر گرفتن ترکیبی از خُرد رویدادهای فرهنگ پایه است که در کنار یکدیگر یک نظام معنایی واحد با اثر غیرمستقیم را فراهم میآورد. این رویکرد ترکیبی و بهره بردن از ابزارهای هنری زمینه ایجاد جذابیت برای مخاطب را فراهم میآورد. به عبارت دیگر توجه به مسئله مصرف فرهنگی در طراحی رویدادهایی که در سبد مصرف فرهنگی جامعه قرار میگیرد نقطه قوت این رویدادسازی است. در کنار انتقال غیرمستقیم پیام و مفاهیم مورد نظر طراحان رویداد، فراهم آوردن شرایطی برای مشارکت و تعامل دوسویه مخاطب با برنامه امکان اثربخشی و ماندگاری تأثیر را دوچندان میکند.
از جمله ویژگیهای بسیار برجسته ماه امت در نظر گرفتن جغرافیای برگزاری رویداد است. انتخاب مکان برگزاری این رویداد دو هدف جدی را پوشش داده است. هدف نخست توجه به عدالت توزیعی در فعالیتهای فرهنگی هنری در نقاط گوناگون شهر است؛ هدف دوم و بسیار مهم، اما افزایش حس تعلق خاطر اهالی محله برگزاری و معنابخشی به هویت محلی ایشان است. چنانچه میدانیم قلعه خیابان یعنی محل برگزاری این رویداد، محل ورود حضرت رضا (ع) از مرو به مشهد است. چنین ظرفیت مهم هویتی برای سالها مغفول بوده است که برگزاری رویداد مذکور امکان بازگشت توجه به آن را فراهم میآورد.
از دیگر سو ماه امت به دنبال تقویت هویت امت اسلامی به جای فضاهای الزاما ملی گرایانه است. درواقع رویکرد توسعه فرهنگ اسلامی و توجه به وحدت در سایه برنامه ریزی ارتباطات میان فرهنگی از ابتکارات این رویداد مهم است. ماه امت بر بنیاد رویدادمحوری، زمینه توسعه ارتباطات میان فرهنگی درونی و بیرونی، تقویت هویت موزاییکی در مشهد و حرکت در جهت هویت وحدت بخش اسلامی را فراهم میآورد.
بدون تردید در پرتو امر متعالی زیارت و بهره بردن از امکان رویدادمحوری و ویژگیهای متکثر مشهد مقدس، میتوان به امتداد رویدادهای طراحی شده در زیست اجتماعی معاصر اهتمام ورزید تا شاهد پیشرفت در مسیر آرمانهای دینی باشیم.