لیلا کوچک زاده | شهرآرانیوز؛ احتمالا در نگاه اول، کارشان عجیب به نظر برسد؛ مهارت آنها پیدا کردن جنازههای افراد غرق شده در آبهای عمیق است. چه افرادی که در چاه افتاده اند، چه قربانیانی که در سدها و آبگیرها و سیلابها جانشان را از دست داده اند. آنها نیروهایی با مهارتهای تخصصی در زمینه غواصی هستند که در ۵۴ ایستگاه آتش نشانی مشهد پراکنده شده اند و حضور دارند، اما ایستگاه ۲۳، مقر اصلی آن هاست.
ایستگاه سرسبز شماره ۲۳ آتش نشانی مشهد در خیابان پایداری بولوار نماز، تجهیزاتی دیدنی دارد که در دیگرایستگاههای آتش نشانی مشهد آن را نخواهید دید. در اتاق تجهیزات ایستگاه، لباسهای غواصی با نظم مشخصی آویز شده اند؛ لباسهایی که با ایجاد محافظت دمایی، زمان ماندن در آب را برای غواصان بیشتر میکند و سرما را کاهش میدهد.
سرآتشیار علی اخلاقی، رئیس این ایستگاه، متولد سال ۱۳۵۹ است که به گفته او این مجموعه آتشنشانی به روزترین تجهیزات غواصی دنیا را در خود جای داده است. حال شاید این سؤال پیش بیاید که چرا در مشهد که شرایط شهرهای شمالی و جنوبی را به دلیل وجود دریاچه و آبهای آزاد ندارد، پایگاهی با این تجهیزات سنگین داریم؟
حالا با شروع فصل گرما و افزایش آمارهای غرق شدگی در آب سدها، استخرهای کشاورزی و آبگیرها، به ایستگاه ۲۳ رفته ایم تا علاوه بر یافتن دلیل چنین ایستگاه مجهزی در شهر مشهد و اهمیت کار غواصان آتش نشانی، با آتش یار اخلاقی که مدرس بالاترین رده غواصی در جهان است، گپ بزنیم. شرح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
حدود چهل غواص در ایستگاههای آتش نشانی مشهد مستقر هستند که از این میان، سی نفر از آنها در ایستگاه ۲۳ حضور دارند. آنها در سه شیفت دوازده نفره در این پایگاه که به روزترین تجهیزات غواصی دنیا را دارد، به خدمت مشغول هستند. نجاتگرانی که به صورت تخصصی مهارت غواصی را میدانند و دورههای مربوط به آن را گذرانده اند. غواصان ما سه ستاره فدراسیون غواصی و نجات غریق را که دورههای تخصصی امداد و نجات و سیلاب است، به صورت فشرده میگذرانند.
کار در اینجا فقط عشق میخواهد، اگر نه هر زنگ حریقی که برای اعلام حادثه زده میشود، از عمر آتش نشانان کم میکند. ما اینجا با جانمان بازی میکنیم و از خانه که خارج میشویم، فقط ۵۰ درصد احتمال بازگشت به آغوش خانواده داریم. بچههای ما با اعلام صدای وحشتناک زنگ حریق، در کمتر از یک دقیقه از ایستگاه بیرون میزنند؛ درحالی که با همین لباسها در آسایشگاه خوابیده اند. بدن آنها ناگهان از حالت آرامش خارج میشود و شروع میکنند به دویدن. در این بین بلندگو هم دارد حادثه را شرح میدهد و این هم بر استرس فضا اضافه میکند.
مشهد، شهری دریایی نیست، اما آبگیر، سد و مخزن جمع آوری آب زیاد دارد. حدود سی تا چهل سد در اطراف مشهد و استان خراسان رضوی واقع شده است. سد دوستی، سد طرق و سد کارده، عمقشان تا هفتاد متر هم میرسد. کمترین عمق سدهای ما که چالیدره باشد، ۲۵ متر است. در فصل بهار و زمستان، سیلابهای رودخانههای اطراف مشهد باعث گرفتار شدن مردم داخل خودروها میشود.
همین سال پیش در روز سیزدهم فروردین، سیل رخ داده در کلات، خانوادهای را با ماشین برد که برای جست وجو و خارج کردن اجسادشان از مشهد اعزام شدیم. ازطرفی با شروع فصل گرما، گزارشهای غرق شدگی در استخرهای کشاورزی زیاد میشود. در ابتدای فصل بهار این استخرها از آب پر میشود تا در تابستان برای آبیاری زمینهای کشاورزی از آن بهره بگیرند. بسیاری از نوجوانان روستایی که از امکانات استخر دور هستند، برای شنا وارد این آبگیرها میشوند و جانشان را به خطر میاندازند.
البته این نکته را هم باید یادآوری کرد که شنا کردن در هر جایی که آب از دهانتان بالاتر برود، غدغن است، مگر اینکه در استخر ایمن و با حضور نجات غریق باشد. بیشتر جنازههایی که خارج میکنیم، خانواده هایشان اذعان میکنند که شناگران قابلی بوده اند؛ چون اگر کسی شنا بلد نباشد، جرئت ورود به سد را پیدا نمیکند، بنابراین افراد این توانایی را در خودشان دیده اند که وارد سد شوند، اما به محض ورود به آب و ناتوانی در شنا، گرفتار میشوند و تا بخواهند خود را به نقطه امن برسانند، غرق میشوند.
ما در این ایستگاه به روزترین تجهیزات غواصی دنیا را برای اجرای عملیات در هر عمقی داریم. این تجهیزات تخصصی در ایران تولید نمیشوند و فقط سه کشور دنیا یعنی تایوان، ایتالیا و آمریکا، تولید کننده آنها هستند. در این بین، بهترین تجهیزات غواصی و لوازم مربوط به آن را ایتالیا تولید میکند که ما در ایستگاه ۲۳ آتش نشانی، این تجهیزات را دراختیار داریم؛ مثل تجهیزات غواصی در آبهای سرد و عمیق و تجهیزات امدادونجات در سیلاب. خودرو حمل تجهیزات غواصی و سیلاب و قایقهای تخصصی.
لباسهای غواصان ما یک تا هشت میلی متر ضخامت دارند. پنج دست لباس با اسم «درای سوت» که مناسب زمستان است و تا دمای منهای ۵۰ درجه را پوشش میدهد! لباسهای ویژه سیلاب هم که دستکش و پوتینش به آن وصل است، ضخیم هستند و شناوری خوبی دارند و دمای آب را هم نگه میدارند.
چهار قایق بادی با نام «جیمینی» هم در آشیانه هستند که مخصوص نجات افراد گرفتار در سیلابها هستند. علاوه براین از یک قایق بزرگ بسیار پرکاربردتر که به این ایستگاه هویت داده استفاده میشود. این قایق از پنجاه سال پیش مهمان آتش نشانی مشهد بوده و برای افتتاح سد گلستان به این شهر آمده است. از این قایق در سیلابهای بزرگ استفاده میکنیم که در دو دهه گذشته مشهد بسیار کم اتفاق افتاده است. آخرین حادثه هم مربوط به ۱۰ سال پیش برای غرق شدگی در سد آبقد گلبهار بوده است؛ سدی که پر از اشیای تیز و برنده است و نیاز بود برای خارج کردن غرق شدهها از آن استفاده کنیم.
اگر اغراق نکرده باشم، مشهد یکی از تیمهای بسیار قوی غواصی را در ایران دارد. این موضوع دلیل دارد؛ ما در جنوب کشور، غواصان بسیار قوی و توانمندی داریم، اما آنها در آبهای گرم و با دید زیاد شنا میکنند. درواقع آنها وقتی زیر آب میروند، تا صد متر جلوتر خود را میبینند. یعنی هم گرما و هم دید کافی دارند و این کار غواصی را آسان میکند، ولی ما در خراسان رضوی، هزارمتر ارتفاع از سطح دریا داریم که فشار زیادی به غواص برای شنا وارد میکند.
ازطرفی آبهای خراسان بسیار سرد است و کدر. نور خورشید وارد آب نمیشود و عملا غواصان ما فقط تا شش متر میدان دید دارند و مابقی محیط تاریکی مطلق است. از طرفی همین وارد نشدن نور، باعث سردی بسیار شدید آب میشود، به طوری که در اوج گرمای هوا در تابستان، دمای آب سدهای استان با ۱۰ متر فرورفتن در آب به دو درجه سانتیگراد میرسد؛ یعنی چیزی نزدیک به دمای یخ زدگی. همین موضوع، سیستم غواصی خاصی را میطلبد و از همه بدتر، دید زیر آب صفر میشود؛ یعنی باید با چشمان بسته غواصی کرد، درحالی که غواصی در آبهای دیدصفر، ممنوع است، اما آتش نشانهای خراسان ناچار هستند در چنین اوضاعی برای بیرون آوردن غرق شدهها شنا کنند و به دل خطر بزنند.
تورهای رهاشده ماهیگیری در سدها، قاتل جان غواصان ما هستند. ما در تاریکی آن پایین، به اینها گیر میکنیم و ممکن است نتوانیم خودمان را رها کنیم. کپسول اکسیژنمان تمام میشود و جانمان را از دست میدهیم. قلاب ها، شیشهها و تمام قطعاتی که در سدها غرق شده اند و ما نمیبینیم، هم هستند. ناگفته نماند که بسیاری از سدهای استان روی فضای سبزی که زمانی درخت و آبادانی بوده است، بالا آمده اند. مثل سد چالیدره و ارداک (گوارشک). از آن بدتر، سد تبارک در قوچان است که زیر آن یک پاسگاه انتظامی و روستا با ستونهای برق قرار گرفته است. فکرش را بکنید در چنین وضعیتی و در دید صفر باید به دنبال جسد فرد غرق شده هم بگردیم.
خارج کردن جنازهها از چاههای عمیق هم جزو عملیاتهای دشوار غواصان ماست.
همین دوسه هفته پیش بود که جنازهای را از عمق ۱۳۰ متری چاه خارج کردیم؛ درحالی که کف چاه نزدیک بیست متر آب انباشته شده بود. در این بین، گاهی جنازهها به دلیل زمان طولانی متلاشی میشوند. نجاتگر باید وارد این چاه شود و اعضا و جوارح را داخل کیسه کند و بالا بیاید. حتی بعضی از این جنازهها ماهها توی چاه افتاده و کرم انداخته اند. بماند که آن پایین خطر گازگرفتگی، ریزش چاه و... هم برای بچهها وجود دارد.
اما نکته درخورتوجه اینجاست که انجام این عملیاتها را که برای نجاتگر خطر جانی دارد، به هر غواصی نمیسپارند؛ عملیاتهایی که امتیاز ویژه دارد.
مأموریتهای شهرستان برای غواصیهای خاص هم، نجاتگر رنجر میطلبد؛ عملیا تهایی در عمق بیشتر از صد متر که با تعداد افراد کم، یعنی حدود شش نفر به انجام میرسانیم. درواقع این گزینش برای ایجاد رقابت بین نجاتگران است تا تلاش کنند به نقطه مطلوب برسند؛ یعنی رسیدن به جایگاهی مثل فرمانده یا معاون شیفت ایستگاه.
درست است، عموما جسد فرد غرق شده بعد از گذشت چند روز به روی آب میآید، اما شرایط در آبهای استان متفاوت است و اجساد زیر آب میمانند. زمانی جنازه بالا میآید که به فساد برسد؛ یعنی داخل بدن، گاز تولید شود و همین هم جنازه را به بالا میکشاند. اما در سدهای ما، چون نور پایین نمیرود و آب سرد است، آن پایین مثل یخچال عمل میکند؛ به همین دلیل شاید جنازه تا ماهها بالا نیاید. متلاشی هم نمیشود و در لایه و املاح آب میماند و گیر میکند، لذا در این میان، کار غواصان ما سخت میشود؛ زیرا در پایینترین عمق باید شنا کرده، در دید صفر، اجساد قربانیان را کشف کنند.
در این مدت به طور میانگین، سالی پانزده تا بیست جنازه را بیرون کشیده ام.
خیر؛ رقم و عدد ندارد. بستگی به میزان بارندگیها دارد. سالهایی بوده است که سه تا چهار فقره غرق شدگی در استان به آتش نشانی مشهد گزارش شده است، اما همین آمار در سالهای پرآب به ویژه عید نوروز، به پانزده تا شانزده فقره غرق شدگی رسیده است.
چهار گزارش. حدود دو هفته پیش، جوان هفده سالهای در یک سد کشاورزی در پنجتن غرق شد. خطر غرق شدگی در تابستان در استخرهای کشاورزی بسیار زیاد است. پیش از این، دختربچه پنج سالهای در استخر باغی در محدوده شاندیز، جانش را از دست داد. یک جوان بیست وسه یا بیست وچهارساله هم در سد آبقد گلبهار غرق شد و یک نفر هم در چاهی در گوارشک.
در گزارشهای غرق شدگی اینکه چه زمانی به حادثه برسیم، اهمیتی ندارد؛ چون قویترین انسانها هم زیر آب بیش از دو دقیقه دوام نمیآورند و جان خود را از دست میدهند، بنابراین برای غواصان آتش نشانی زمان مطرح نیست. اما اهمیت کار ما اینجاست: زمانی که همه افراد و تیمهای امدادگر نتوانستند کاری انجام بدهند، بچههای ما هستند که با مهارت خود میتوانند جنازه را از بستر آب خارج کنند. ما میدانیم که فرد مدنظر، جانش را از دست داده است، اما فقط برای یک درصد ریسک زنده ماندن او میرویم و البته انتقال پیکرهای بی جان بر آرامش روحی و روانی خانوادههای داغدار تأثیر زیادی میگذارد.
آتش نشانی مشهد ۲ هزار نیرو دارد، اما هرساله برای جذب نیروهای غواص، فراخوان میدهیم و نجاتگران را با توجه به آمادگی جسمانی و توانمندی و از همه مهمتر جسارتشان انتخاب میکنیم. درواقع آنها باید این روحیه را داشته باشند که زیر آب بروند و جنازه بیاورند. ما در استان و کشور غواص زیاد داریم، اما غواصی که بتواند وارد آبهای سرد و تاریک بشود و از دل آن جنازه بیرون بکشد، ده تا بیست نفر بیشتر نیستند. همه حرفهای بودنشان یک طرف و جسارتشان یک طرف دیگر.
***
از ۵۴ ایستگاه آتش نشانی در مشهد که وظیفه شان امداد، نجات و اطفای حریق است، سه ایستگاه به صورت تخصصی به جز وظیفه معمول آتش نشانان، برای حادثههای سنگین تجهیز شده اند که به عنوان لیدر به ایستگاههای دیگر کمک میکنند. ایستگاه آتش نشانی میدان مادر، عملیات ویژه چاه و قنوات و کار در ارتفاع را اجرا میکند. ایستگاه ۶ طلاب، ویژه آوار است و ایستگاه ۲۳ آتش نشانی در بولوارنماز به صورت تخصصی، عملیات ویژه غواصی و سیلاب را اجرا میکند.