چند ماه انتظار بازنشستگان برای معوقات ناچیز | باید هرگونه تبعیض بین بازنشسته همکار و غیرهمکار در سازمان تامین اجتماعی از بین برود ظرفیت پذیرش بیمارستان‌های مشهد افزایش پیدا کرد | خدمت‌رسانی هفت هزار پزشک و پرستار در روز‌های پایانی صفر ۱۴۰۴ تبریک وزارت امور خارجه به مدال‌آوران المپیاد بین‌المللی نجوم + عکس آیا آتشفشان قله دماوند فعال شده است؟ + فیلم و علت (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) آیا مدارس مسجدمحور رسمیت دارند؟ افتتاح کتابخانه موزه بنیاد مستضعفان در هفته وحدت ویدیو | مرگ ۷ کارگر در حادثه پاره شدن کابل پُل در چین کسب درآمد نزدیک به ۷.۵ میلیارد دلار از ورود گردشگران خارجی به ایران در سال ۱۴۰۳ وزیر آموزش و پرورش: کاهش آسیب‌های اجتماعی دانش آموزان در اولویت وزارت است ویدیو | لحظه سقوط جنگنده F18 آمریکایی در مالزی توصیه فرودگاه مشهد: زائران دهه پایانی ماه صفر از مترو استفاده کنند رئیس سازمان استخدامی کشور: طرح طبقه‌بندی مشاغل معلمان در شهریور ۱۴۰۴ به نتیجه می‌رسد رشته‌های رزمی در مدارس، تحت نظارت مراکز کانون ورزشی هستند پدری با دو پسر ۱۳ و ۱۴ ساله‌اش جان خود را در دریای خزر از دست دادند (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) اختلافات خانوادگی در یوسف‌آباد تهران رنگ خون گرفت (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی امروز (جمعه، ۳۱ مرداد ۱۴۰۴) | مشهد در روز شهادت امام رضا(ع) خنک می‌شود استاندار خراسان رضوی خواستار تشکیل کارگروه هوشمندسازی آموزشی شد اجرای برنامه‌های ایمنی گسترده در جاده‌های منتهی به مشهد در دهه آخر صفر معرفی یک اثر نفیس خطی مرتبط با زندگانی نبی اکرم(ص) در کتابخانه ملی ایران کشف محموله بزرگ داروهای غیرمجاز در تهران (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) زمان اعلام نتایج مرحله اول آزمون استخدامی آموزش‌وپرورش ۱۴۰۴ اعلام شد تلاش برای مهار آتش‌سوزی در ارتفاعات سه‌هزار متری جنگل‌های چالوس (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) زلزله ۷.۵ ریشتری در آمریکای جنوبی (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) تصویب ۱۸ برنامه راهبردی برای بهبود وضعیت سالمندان امتحانات پایان ترم دانشجویان از فردا، یکم شهریور ۱۴۰۴ آغاز خواهد شد حکم قطعی پرونده فوت کودک ۲ ساله در یزد صادر شد زلزله تهران را لرزاند + جزئیات (۳۱ مرداد ۱۴۰۴) درگیری شدید مهاجمان با کادر درمان یک بیمارستان در کرج (۳۰ مرداد ۱۴۰۴) مشهدالرضا(ع)؛ جلوه‌گاه وحدت و معنویت
سرخط خبرها

نذر بی بی  زبیده

  • کد خبر: ۱۶۹۲۴۶
  • ۲۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۴۸
نذر بی بی  زبیده
وقتی بی بی جوان بود، در مسیر تهران به بابل تصادف می‌کند. هنگام تصادف اکبرآقا همسرش و اعظم دخترشان هم همراه بی بی بودند.

چادر گل دارش را به دندان گرفته بود. همان طور که داشت آستینش را بالا می‌زد، زیر لب با خودش حرف می‌زد. شما چه کار به من دارید؟ می‌گم می‌خوام خون بدم، بگید چشم.

بعد رگ‌های سبزرنگش را که از زیر پوست چروکیده و نحیف دستانش ورقلمبیده بود، نشان دخترش داد و گفت: دِ بیا. ببین. از این رگ‌ها خون می‌گیرن. من از شما سالم ترم. ما جوان‌های دنبه و روغن زرد  هستیم، مثل شما روغن نباتی خورا نیستیم. یالا یکی من رو ببره انتقال خون، زود.

من بی بی زبیده را با دندان بلند نیشش به خاطر دارم. او مادربزرگ هم کلاسی ام در دوره ابتدایی بود. وقتی می‌خندید، آن دندان روی لب‌های نازکش را می‌گرفت. بی بی چندخانه آن طرف‌تر از منزل ما ساکن بود. ماهی یک بار مادر سمیه به خانه بی بی زبیده می‌آمد و او را با خودش به دکتر می‌برد. هر چندماه یک بار هم او را به مرکز انتقال خون می‌بردند، اما دوسه ماهی بود هرچه بی بی اصرار می‌کرد، بچه‌ها قبول نمی‌کردند او خون بدهد. ماجرای خون دادن بی بی زبیده هم شنیدنش خالی از لطف نیست.

وقتی بی بی جوان بود، در مسیر تهران به بابل تصادف می‌کند. هنگام تصادف اکبرآقا همسرش و اعظم دخترشان هم همراه بی بی بودند. گویا یک خودرو از فرعی وارد اصلی می‌شود و به آن‌ها برخورد می‌کند. آن‌ها را به بیمارستان می‌رسانند. انگار هر رهگذری که پیکانشان را می‌دیده، به نشانه دفع بلا پول خرد روی خودرو می‌انداخته است.
بی بی زبیده در بیمارستان به هوش می‌آید. وقتی سراغ دخترش را می‌گیرد، می‌گویند اعظم خیلی خون از دست داده است. درخواست خون کرده اند از تهران بیاید. هر هفته در آن مسیر تصادف می‌شود و خون خیلی لازم می‌شود. برای همین مدام باید درخواست بدهند خون برسد.

هر دو پای بی بی شکسته بود. هرچه به دکتر‌ها التماس می‌کند از او خون بگیرند، موافقت نمی‌کنند. می‌گویند خودت جراحی در پیش داری و امکانش نیست.

بی بی از ترس اینکه خون نرسد و دخترش از دنیا برود، همان جا نذر می‌کند سالی پنج بار به نیت پنج تن خون بدهد. چندماه بعد که همه شان سالم و سلامت به خانه برگشتند، برای بار اول بی بی خون می‌دهد، اما حالا از بی بی سنی گذشته است و بازهم اصرار پشت اصرار.

چادر رنگی اش را سرش کرده است و تندتند راه می‌رود. گاهی به پشت سرش هم نگاه می‌کند. آمدید، آمدید، نیامدید، پرسان پرسان می‌روم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->