هر جایی کسی کار فرهنگی میکند، باید بداند دو شرط مهم، دو بال کار فرهنگی هستند؛ شرط اول این است که بهطورمداوم برای تعمیق بینش خود و خلوص نفسانیاش تلاش کند و شرط دوم این است که در توان تماس و گفتگو با دورترین مخاطبان نسبت به گفتمان خود را در وجود خودش ایجاد کند. اصولا کار فرهنگی بدون این شرط دوم امکان تحقق ندارد. حضرت موسی (ع) به سوی فرعون میرود که قاعدتا دورترین انسان برای دریافت و پذیرش پیامی است که موسی آورده است.
اگر کسی مشغول کار فرهنگی باشد و این دو شرط را بهطورمداوم مدنظر نداشته باشد، عملا به هیچ نتیجهای نمیرسد. تمرکزنکردن بر اصل اول موجب این میشود که در مواجهه با اصناف مخاطبان به مرور فرد هویت خود را ببازد و مرزهای هویتیاش را گم کند. این همان حکایتی است که سعدی علیهالرحمه در یک بیت بهزیبایی بیان کرده است و تا همیشه تاریخ، اندیشه این بیت جاودانه است؛ شد غلامی که آب جوی آرد/ آب جوی آمد و غلام ببرد.
بسیاری این معنا را البته متوجه شدهاند؛ اما توجه به این معنا باعث شده است تا بال دوم را قیچی کنند و برای این است که درصد بسیار بالایی از کارهای هنری و فرهنگی ما بدون توجه به بلوکبندی مخاطبان تولید میشوند و هیچ نقشی در پیشبرد وضعیت فرهنگی اجتماع ندارند، بلکه عمدتا در دایره مفهومی به نام مخابره به خویشتن قرار میگیرند که بارها درباره آن گفتهام و نوشتهام.
مخابره به خویشتن، درد عمده جامعه ماست؛ چراکه بسیاری از مؤثرین فرهنگی با توجه افراطی و وسواسگونه به بال اول ماجرا راه را برای هر نوع ارتباط با مخاطبی غیر از مخاطب بالفعل میبندند و عملا پیامها بهطورمدام در یک چرخه معیوب از همان گروه صادرکننده به همان گروه مخابره میشود.
انسداد اجتماعی نتیجه طبیعی این تیپ کار فرهنگی است که راه را برای خشنشدن شرایط هموار میکند و عملا در میانمدت، جامعه را بهسمت تصادمهای سخت پیش میبرد؛ چون همه متولیان از ترس اینکه غلام را آب جوی نبرد، غلام را از رفتن به کنار جوی منع کردهاند و شرایط جوی هیچ تعهدی نداده است که طغیان نکند و بهسمت غلام حرکت نکند. بهسادگی ما با ترک میدانها آن میدانها را به دیگران واگذار میکنیم. ارتباطنگرفتن ما با گروههای مختلف و اصناف مردم باعث نمیشود که آنها ساکن و ساکت و ایستا بمانند.
آنها با خود و با آدمهایی در چهارگوشه عالم مدام در ارتباط و تعامل هستند و عدم دیدار و آشنایی آنها با ما، نتیجهاش ایجاد حس انکار و دشمنی در آنهاست. باید هر دو بال ماجرا را در کنار هم دید، نباید یکسره تن به موجهای حوادث سپرد و با هر صنف مخاطبی با هدف جذب همراه شد و ازآنسو نیز نباید در حلقهای محدود و بسته زیست و بدینگونه بهمرور به فرقهای شدن و تفرقه اجتماعی تن داد.
یا علی مددی