سفیر فرمان امیرالمؤمنین (ع) | یادی از مرحوم سیدمهدی طباطبایی پور که ۱۰۰۱ مسجد روستایی ساخته است حدیث عشق حسینی در قلوب مؤمنان جهان متفاوت زیارت | بررسی دلایل زیارت و اثری که بر روی مؤمن می‌گذارد در منطق شیعه اربعین؛ انقلاب فرهنگی که مرز نمی‌شناسد ۱۲ هزار نفر از زائران خراسان‌رضوی با هواپیما راهی سفر اربعین ۱۴۰۳ شده‌اند ویدئو | روایت شهرآرانیوز از فعالیت‌های راهنمایان زائر در مسیر پیاده‌روی اربعین| راهنمایان راه عشق، گام به گام در کنار زائرین حجت‌الاسلام و المسلمین کاردان: امیدوارم فعالیت ۱۰ ساله شهرداری مشهد در ایام اربعین ادامه دار باشد | شهرداری مشهد مدال افتخار خدمت به زائران حسینی را بر سینه دارد رئیس سازمان حج و زیارت خراسان‌رضوی: ۷۷ درصد زائران اربعین استان از طریق مرز مهران از کشور خارج شده‌اند طرح قالی‌های کرمان روی کاشی خوش‌تر است | یادی از مرحوم علی اکبر عباس نژاد، کاشی کارِ پیشکسوت آستان قدس رضوی قدم به قدم در طریق حسین (ع) با خانواده بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار زائر اربعین وارد عراق شدند فراخوان دریافت روایت‌هایی از اربعین با نگاه زنانه + جزئیات تجلیل از آزادگان خراسان‌رضوی در نشست «الماس‌های درخشان» حقیقت تکبیر ابتدای نماز ۱۳صفر چه روزیست؟ | ماجرای حاجت‌ روایی با خرید طلا + اعمال زیارتی عاشقانه و مؤمنانه با همراهی اذکار الهی آسمان مال او بود | به یاد سرهنگ خلبان مرحوم صمد بالازاده یک روز مؤمنانه کوله‌پشتی معنوی برای سفر اربعین
سرخط خبرها

چند رباعی برای زائران پیاده امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۸۳۵۴۲
  • ۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۹
چند رباعی برای زائران پیاده امام رضا (ع)
چند رباعی از موسی عصمتی، شاعر مشهدی برای زائران پیاده امام رضا (ع) را بخوانید.

 به گزارش شهرآرانیوز، رباعی‌های زیر سروده موسی عصمتی، شاعر مشهدی برای زائران پیاده امام رضا (ع) است.

دیروز تمام روستا باران داشت
یک بغض شکسته در گلو پنهان داشت

مادر که برای بدرقه آمده بود
در دست,گل و آینه و قرآن داشت

***

در دشت صدای گنگ پا پیچیده است
تصویر غروب جاده‌ها پیچیده است

پژواک غریبی است کمی گوش کنید
در کوه, رضا رضا رضا پیچیده است

***

از شهر سرخس و خواف راهی شده است
با یک دل پاک و صاف راهی شده است

این مرغ شکسته‌بال از راهی دور
انگار به عشق قاف راهی شده است

***

دلتنگ و غریب و ساده آمد با ما
از گرد و غبار جاده آمد با ما

این مادر آرزو به دل آقا جان!
از شهر خودش پیاده آمد با ما

***

در دل, غم بی شمار دارد آقا
یک کودک بی قرار دارد آقا

تا کودک او شفا بگیرد امروز
از لطف تو انتظار دارد آقا

***

تو دیده‌ی بسته را شفا خواهی داد
پرهای شکسته را شفا خواهی داد

زن, معتقد است آخر این آغاز
این کودک خسته را شفا خواهی داد

***

از روز نخست نم‌نم باران بود
یک حس پر از قنوت در جریان بود

در جاده قدم زدن به یادت زیباست
ای کاش که این مسیر، بی پایان بود

***

انگار که شاعرند این قافله‌ها
مرغان مهاجرند این قافله‌ها

عطار کجاست تا بگوید از نو
سیمرغ معاصرند این قافله‌ها

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->