به گزارش شهرآرانیوز نیسان آبی به دیوار کوبید. دیوار سهمتری فروریخت. این یک حرکت شرورانه نبود که ویدئوی آن مانند بسیاری از کلیپها، در فضای مجازی دستبهدست بچرخد و مایه تأسف مردم باشد، بلکه راننده جوان نیسان در حرکتی شجاعانه به دیوار کوبید تا جان افرادی را که در آتش کارگاه مبلسازی میسوختند نجات دهد. ویدئوی این ماجرا هم با سرعت زیاد دستبهدست چرخید و مردم از تصمیم جسورانه این فرد حیرت کردند.
حریق گسترده کارگاه مبلسازی روز پنجشنبه در روستای خلقآباد، واقع در ابتدای جاده کلات، یک آتشسوزی ساده نبود و با حواشی بسیار آن، خبرساز شد. ما برای دانستن شرح ماجرا با راننده نیسان آبی، نیروی آتشنشانی که در این حادثه مجروح شد و فرمانده عملیات اطفای این حریق گسترده، گفتگو کردیم.
حجت لیانی، راننده نیسان آبی، اولین چیزی که درباره جزئیات حادثه حریق کارگاه مبلسازی میگوید این است: «هر کسی جای من بود، این کار را انجام میداد.» او میگوید: «صدای جیغ آدمهای پشت دیوار که کمک میخواستند، آنقدر دلخراش بود که فقط به این فکر میکردم که چطور آنها را از بین شعلههای آتش نجات بدهم. آنها داشتند زندهزنده میسوختند.».
اما ماجرا از چه قرار است. لیانی ۳۶ ساله با نیسان آبی خود درحال انتقال مصالح ساختمانی به خانهای در روستای خلقآباد است؛ خانهای که از قضا درست روبهروی کارگاه مبلسازی قرار گرفته است و او دقیقا زمانی به محل مورد نظر میرسد که آتش در کارگاه دو طبقه در حال شعلهکشیدن است. ساعت ۱۱:۴۰ است. او میگوید: «شش نفر از کارگران کارگاه، داخل مبلسازی گیر افتاده بودند و خروجشان از در ورودی هم امکان نداشت. باور کنید مانند بچهها از شدت سوختگی جیغ میزدند. یک خودرو پژو هم داخل کارگاه در حال آتشگرفتن بود. گالنهای تینر هم بود و همه اینها ترس ماجرا را بیشتر میکرد.»
او اضافه میکند: «یک نفر با تیشه در حال خرابکردن دیوار بود تا افراد محبوس را از این طریق، نجات دهد. گرچه این کار فایدهای نداشت و دیواری که من میدیدم و نزدیک به بیست سانتیمتر قطر داشت، به این راحتی نمیریخت و البته فرصتی هم برای این کار نبود.»
لیانی ادامه میدهد: «در یک لحظه تصمیم گرفتم با نیسانم به همان دیوار بکوبم و از این طریق آن را خراب کنم. حساب کردم ماشینم دوتن وزن دارد و مصالحش هم سنگین است و بهترین ابزار برای کوبیدن به دیوار. از طرفی باید حواسم میبود به وسط دیوار بکوبم تا پایههای ساختمان نریزد که در آن صورت سقف هم پایین میآمد و روی سر آن شش نفر خراب میشد و قطعا کارشان تمام بود. دندهعقب گرفتم و دوسه بار محکم به مرکز دیوار کوبیدم. در آن لحظه امکان ریزش ساختمان روی سرم بود، اما باور کنید که حتی دیگر به کودک دوسالهام هم فکر نمیکردم و فقط صدای فریادها توی گوشم میپیچید. از شدت ضربه، حس کردم گردنم رگبهرگ شده است. توی فیلم هم معلوم است که گردنم را با دست گرفتهام.»
با حرکت جسورانه راننده جوان، دیوار میریزد و دونفر از محبوسان که بهشدت سوختهاند، از پشت نیسان خارج میشوند. اما هنوز چهار نفر دیگر آن پشت گرفتار هستند. لیانی میگوید: «سه نفر دیگر را هم از کارگاه بیرون کشیدیم و فقط یک نفر باقی مانده بود. ما فریاد میزدیم و از همسایهها درخواست پتوی خیس میکردیم تا وارد کارگاه شویم. ارتفاع آتش زیاد بود و بیراه نیست اگر بگویم نزدیک به سهونیم متر شعله کشیده و حرارت هم به شدت بالا بود. خوشبختانه آن یک نفر از انتهای کارگاه خودش را به نزدیک دیوار رساند و توانستیم او را هم بیرون بکشیم.»
آتشنشانان دیگر ایستگاههای مشهد، یک دقیقه پس از ریزش آوارِ کارگاه روی سر آتشنشان ۳۱ ساله، یکییکی از راه میرسند و عملیات اطفای این حریق گسترده ساعتها به طول میانجامد. حسن یاوری، رئیس ایستگاه آتشنشانی شماره ۲۹ و ۴۵، درباره جزئیات این حادثه، در ابتدا نکته مهمی را یادآور میشود. او میگوید: ازآنجاکه اهالی روستا خود مشغول اطفای حریق و نجات محبوسشدگان در آتش شدند، کمی دیر با آتشنشانی تماس گرفتند؛ موضوعی که بارها در عملیات ما اتفاق میافتد و امدادرسانی را به تعویق میاندازد، گرچه خوشبختانه این ماجرا بهخیر گذشت.
یاوری ادامه میدهد: پس از رسیدن آتشنشانان به محل حریق، احتمال حضور یک محبوس دیگر هم در آتش بود و همین موضوع باعث شد بهسرعت به اطفای آتش بپردازیم که متأسفانه یکی از نیروهای ما آسیب دید، اما طولی نکشید که آتشنشانان برای کمک به اطفای گسترده آتش از شش ایستگاه دیگر مشهد خود را بهروستای خلقآباد رساندند و ۳۵ نفر با ۱۰ خودرو، تا ساعت ۶ عصر درگیر اطفای حریق شدند.
یاوری اضافه میکند: بهدلیل نشت گالن تینر، آتش در کارگاه مبلسازی شعله کشیده و درحال انتقال به کارگاههای مجاور بود. همچنین دو خودرو در داخل انبار پارک شده و آنها نیز در حال سوختن بودند؛ بنابراین چهار تیم درگیر اطفای حریق کارگاه مبلسازی و دو تیم هم برای پیشگیری از ورود آتش به کارگاههای مجاور و خارج کردن کارکنان آنها بسیج شدند.
رئیس ایستگاه آتشنشانی شماره ۲۹ و ۴۵ با بیان اینکه علت دقیق این آتشسوزی گسترده در حال بررسی است، میگوید: شش مصدوم اول این حادثه که بهشدت دچار سوختگی شدهاند، به بیمارستان امامرضا (ع) منتقل شدند و آتشنشان مجروح نیز به بیمارستان هاشمینژاد. خسارت سوله نیز بسیار بالاست و تقریبا کاملا در آتش سوخته است.
همه این اتفاقها در پنج دقیقه رخ میدهد و شش محبوس در آتش، با شجاعت راننده نیسان و همراهی دوسه تن از اهالی روستا از مرگ حتمی نجات مییابند. ساعت ۱۱:۴۵ است که آتشنشانان ایستگاه شماره۲۹، واقع در ابتدای بولوار بهمن هم به محل حادثه میرسند و مشغول اطفای ساختمان میشوند. اما ناگهان، حادثه ناگوار دیگری رخ میدهد که کلیپ آن هم در فضای مجازی منتشر شده است. این بار کارگاه آتشگرفته آتشنشانی را که شلنگ آب را به سمت ساختمان گرفته است، میبلعد و دوباره این راننده نیسان و چند تن از اهالی هستند که او را از بین آوارِ ریخته بیرون میکشند. اما این بار چه اتفاقی میافتد؟
سعید ابراهیمپور، آتشنشان ایستگاه شماره۲۹ که زیر آوار میرود، درباره حادثهای که برای خودش اتفاق افتاده است، میگوید: «طبق دستور فرمانده عملیات، برای ممانعت از گسترش آتش به انبارهای کناری که آنها نیز کارگاه مبل و پراز مواد اشتعالزا بودند، باید اطفای حریق انجام میشد. نباید اجازه میدادیم آتش گسترش پیدا کند. طول سالن کارگاه بسیار زیاد و طبقه پایین زیر آتش بود و احتمال ریزش ساختمان هم بالا.»
ابراهیمپور اضافه میکند: «بیشتر از سی ثانیه از شلنگکشی و شروع به اطفای حریق نگذاشته بود که سقف ساختمان پایین آمد و روی سر من ریخت. فقط خدا خواست که یک قدم از آوار ریخته عقبتر بودم و از طرفی خودم را هم عقب کشیدم. گرچه باز هم از ناحیه دست و پا مصدوم شدم.»
او تأکید میکند که کار اصلی را راننده نیسان انجام داده است و اگر او دیوار را خراب نمیکرد و آن شش نفر بیرون نمیآمدند، طبیعتا عملیات آنها هم سختتر انجام میشد.