به‌نام غیرت ناب مدافعان حرم | گزارش شهرآرانیوز از مراسم تشییع پیکرهای مطهر شهدای مشهدی مدافع حرم در مشهد + فیلم آیت‌الله علم‌الهدی: جوهره اصلی مقاومت، ایمان به خداست | ترویج فحشا، راهبرد دشمن برای تضعیف غیرت انقلابی تولیت آستان قدس رضوی: آموزه‌های قرآن را در زندگی عینیت دهیم آثار اجرای عدالت در کلام فاطمه‌زهرا (س) تلاش با چاشنی علم و عشق | با چه کار‌هایی می‌توانیم به امام عصر (عج) نزدیک شویم نشست ادبی «کلمات ملکوت» در مشهد برگزار شد بخش عمده‌ای از شعر فارسی، شعر آیینی است برفی که بر رکوع نشست بنده خدا، عیسی مسیح (ع) | مروری بر روایات به جامانده از امام رضا (ع) پیرامون پیامبری که مبشر بود کربلای ۴؛ این حماسه ماناست پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، پنجشنبه در مشهد تشییع می‌شود سومین اجتماع بزرگ دختران سلیمانی در مشهد برگزار خواهد شد برگزاری جشن تکلیف دانش‌آموزان مشهدی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) + فیلم (۴ دی ۱۴۰۳) برگزاری مراسم وداع با پیکر کارمند شهید سفارت ایران در سوریه، در حرم امام‌رضا(ع) لزوم تعامل و همگرایی دستگاه‌های اجرایی ستاد خدمات سفر خراسان رضوی برای خدمات‌رسانی شایسته به زائران رضوی و مسافران نوروزی رابطه تعقل با سخن گفتن امروز را غنیمت بدان! | درباره جایگاه و اهمیت بهره‌مندی از نعمت عمر در کلام اهل‌بیت (ع) وقتی شیطان با «واجب» ما را از عمل به «اوجب» بازمی‌دارد! ۸ زندانی جرائم غیرعمد به همت خادمان بارگاه منور رضوی آزاد شدند
سرخط خبرها

بازگشت به سرزمین مادری

  • کد خبر: ۱۹۱۹۸۰
  • ۱۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۲
بازگشت به سرزمین مادری
وقتی از بالا به مشهد نگاه می‌کنی، خاطرات فشرده می‌شوند، خاطرات امانت نمی‌دهند و در همان چند ثانیه که فرصت داری شهرت را از آن بالا ببینی خاطره‌ها هجوم می‌آورند.

وقتی کارمند شرکت هوایی کارت پرواز را داد دستم خدا خدا می‌کردم، صندلی من کنار پنجره باشد. سوار که شدم مهماندار با لهجه کابلی گفت: «مهربانی صائب» من هم خزیدم بغل پنجره هواپیما. کل مسیر را از آن بالا زل زدم به کوه‌ها و دشت‌ها تا اینکه خلبان میکروفونش را روشن کرد و گفت تا دقایقی دیگر در فرودگاه مشهد مقدس به زمین می‌نشینیم. من یک تکانی خوردم. روی صندلی خودم را به پنجره هواپیما نزدیک کردم، لنز گوشی را تمیز کردم، کم کم دیدم جزئیات زمین به نظرم آشناست.

بچه که بودم و میامی می‌رفتیم، همیشه استوانه بتنی و بزرگ جاده سرخس من را میخکوب می‌کرد. حالا من از آن بالا در بهترین زاویه ممکن داشتم خاطرات بچگی را مرور می‌کردم. اما مقصد جای دیگری بود. خلبان من را رساند میدان هفده شهریور و من فهمیدم؛ «لحظه دیدار نزدیک است.»

حرم را دیدم. گنبد زرد آقا از آن بالا هم باشکوه است. صحن‌ها چفت‌در‌چفت هم و من زل زده بودم به حرم، به گنبد زرد به شاه خراسان. من تا حالا چندباری حرم را از داخل هواپیما دیده‌ام، اما این بار انگار فرق داشته باشد. انگار دلتنگ‌تر بودم. دلتنگ مشهد، حرم و آدم‌های عزیز این شهر.

وقتی از بالا به مشهد نگاه می‌کنی، خاطرات فشرده می‌شوند، خاطرات امانت نمی‌دهند و در همان چند ثانیه که فرصت داری شهرت را از آن بالا ببینی خاطره‌ها هجوم می‌آورند. چند سال قبل که رفته بودم سینما، یک فیلمی بود که در کرمان فیلم‌برداری شده بود. نقش اول فیلم بعد از سال‌ها از غرب برگشته بود به خانه. بعد یک دیالوگی گفت که خیلی به جانم نشست.

او همین‌طور که داشت بین خانه‌ها و محله‌هایی که در کودکی از آن‌ها خاطره داشت راه می‌رفت، گفت: «سرزمین مادری‌ات جایی است که تو از آن خاطره داشته باشی.» و من حالا داشتم بعد از سه‌ماه و سه‌روز به سرزمین مادری‌ام باز می‌گشتم، به مشهد، شهری که دوستش دارم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->