۳ ویژه برنامه در پنج شب پایانی ماه صفر در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود یک کاسه نبات زعفرانی به یاد «شهید مصطفی چمران» هم‌زمان با سالروز پایان یافتن محاصره پاوه | نور خورشید پس از گرگ‌ومیش پاوه عوامل هلاکت مردم در گفتار اخلاقی امام حسن مجتبی (ع) مظلومیت و غربت امام حسن (ع) در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین فرحزاد | جلوه کرامت در نهایت غربت درخواست اختصاص اعتبار ویژه از وزیر کشور برای ستاد خدمات زائر در دهه پایانی صفر برپایی بیش از ۷۰۰ موکب برای دهه پایانی صفر در خراسان رضوی | ۵۷۵ موکب در مشهد فعال می‌شوند مشهد میزبان بزرگ‌ترین اجتماع مذهبی ایرانیان در دهه پایانی ماه صفر | تشرف بیش از ۷ میلیون زائر به حرم مطهر امام رضا(ع) + فیلم هزار کاروان پیاده در مسیر مشهدالرضا (ع) برنامه‌ریزی برای خدمات‌رسانی به زائران دهه آخر ماه صفر در خراسان رضوی استقرار ۱۵۰ موکب مردمی در ۵ محور اصلی اطراف حرم امام‌رضا(ع) طی دهه آخر صفر ۱۴۰۴ راز ماندگاری حال خوش عبادت راهکارهای عملی افزایش حضور قلب در نماز | چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ از فلکه آب تا «الرمادیه ۲» | ناگفته‌های مترجم مشهدی صلیب سرخ در اردوگاه اسرای ایرانی آغاز فعالیت حوزه علمیه خراسان رضوی در دهه پایانی ماه صفر ۱۴۰۴ مشهد؛ میزبان همایش «هوش مصنوعی و اعتاب مقدسه» برپایی بزرگ‌ترین موکب آستان قدس رضوی برای خدمت به زائران امام رضا (ع) در دهه پایانی ماه صفر ۱۴۰۴ اجرای برنامه فرهنگی در میدان شهدا و چهارراه دانش مشهد در دهه آخر صفر ۱۴۰۴ تاریخ شهادت امام حسن مجتبی (ع) هفتم یا ۲۸ ماه صفر است؟
سرخط خبرها

«زوار آقا» اولین مسافر مشهد بود

  • کد خبر: ۲۰۵۳۹۵
  • ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۶
«زوار آقا» اولین مسافر مشهد بود
وقتی باهم حرم می‌رفتیم، می‌رفت یک گوشه می‌ایستاد، دوبار زیارت امین‌ا... می‌خواند، یکی از طرف خودش و یکی به نیابت از اموات و حالا من هر وقت حرم می‌روم، سه‌بار زیارت امین‌ا... می‌خوانم که یکی از آن‌ها به نیابت از پدر‌بزرگ است.

اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ چند سالی خانه خاله در یکی از فرعی‌های کوچه عیدگاه بودیم. از آن خانه قدیمی‌ها که سقف چوبی داشت، پنجره‌هایش چوبی بود و حیاط دلبازی داشت که یک درخت انجیر کهن‌سال سال‌ها بود در گوشه حیاطش جا خوش کرده بود. من خوشمزه‌ترین انجیر‌های عمرم را از آن درخت کندم و خوردم.

آن روز‌ها سر رفتن به خانه خاله بین من و خواهر برادرهایم دعوا بود و از هر فرصتی برای رفتن به آنجا استفاده می‌کردیم. یکی از این فرصت‌ها وقتی بود که پدربزرگ می‌خواست برود خانه دخترش و، چون نابینا بود باید یکی از ما نوه‌ها او را همراهی می‌کردیم. معمولا من با او همراه می‌شدم و در طول این همراهی چیز‌های زیادی از او یاد می‌گرفتم.

مثلا وقتی اتوبوس فلکه طبرسی را رد می‌کرد و وارد زیرگذر حرم می‌شد، پدر‌بزرگ می‌گفت، ما به مرقد آقا امام رضا (ع) نزدیکیم، حمد و سوره بخوان. خودش شروع می‌کرد و من هم عادت کرده بودم، همراه با او حمد و سوره می‌خواندم. هنوز وقتی مسیرم به زیر‌گذر حرم می‌افتد، حمد و سوره می‌خوانم، یکی برای امام رضا (ع)، یکی برای پدر‌بزرگ و یکی برای دیگر درگذشتگان. چون پدر‌بزرگ در دهه ۴۰ از افغانستان به مشهد آمده بود و اولین زائر امام رضا (ع) در فامیل بود، همه او را «زوار آقا» صدا می‌زدند.

وقتی باهم حرم می‌رفتیم، می‌رفت یک گوشه می‌ایستاد، دوبار زیارت امین‌ا... می‌خواند، یکی از طرف خودش و یکی به نیابت از اموات و حالا من هر وقت حرم می‌روم، سه‌بار زیارت امین‌ا... می‌خوانم که یکی از آن‌ها به نیابت از پدر‌بزرگ است. وقتی هم از حرم به خانه بر‌می‌گشتیم در راه برای من از خاطراتش در اولین سفر به مشهد می‌گفت. از اینکه چقدر سختی کشیده تا از غزنی به مشهد رسیده و از حال غریبی که در اولین زیارت داشته می‌گفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->