۳ ویژه برنامه در پنج شب پایانی ماه صفر در حرم مطهر رضوی برگزار می‌شود یک کاسه نبات زعفرانی به یاد «شهید مصطفی چمران» هم‌زمان با سالروز پایان یافتن محاصره پاوه | نور خورشید پس از گرگ‌ومیش پاوه عوامل هلاکت مردم در گفتار اخلاقی امام حسن مجتبی (ع) مظلومیت و غربت امام حسن (ع) در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین فرحزاد | جلوه کرامت در نهایت غربت درخواست اختصاص اعتبار ویژه از وزیر کشور برای ستاد خدمات زائر در دهه پایانی صفر برپایی بیش از ۷۰۰ موکب برای دهه پایانی صفر در خراسان رضوی | ۵۷۵ موکب در مشهد فعال می‌شوند مشهد میزبان بزرگ‌ترین اجتماع مذهبی ایرانیان در دهه پایانی ماه صفر | تشرف بیش از ۷ میلیون زائر به حرم مطهر امام رضا(ع) + فیلم هزار کاروان پیاده در مسیر مشهدالرضا (ع) برنامه‌ریزی برای خدمات‌رسانی به زائران دهه آخر ماه صفر در خراسان رضوی استقرار ۱۵۰ موکب مردمی در ۵ محور اصلی اطراف حرم امام‌رضا(ع) طی دهه آخر صفر ۱۴۰۴ راز ماندگاری حال خوش عبادت راهکارهای عملی افزایش حضور قلب در نماز | چگونه در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ از فلکه آب تا «الرمادیه ۲» | ناگفته‌های مترجم مشهدی صلیب سرخ در اردوگاه اسرای ایرانی آغاز فعالیت حوزه علمیه خراسان رضوی در دهه پایانی ماه صفر ۱۴۰۴ مشهد؛ میزبان همایش «هوش مصنوعی و اعتاب مقدسه» برپایی بزرگ‌ترین موکب آستان قدس رضوی برای خدمت به زائران امام رضا (ع) در دهه پایانی ماه صفر ۱۴۰۴ اجرای برنامه فرهنگی در میدان شهدا و چهارراه دانش مشهد در دهه آخر صفر ۱۴۰۴ تاریخ شهادت امام حسن مجتبی (ع) هفتم یا ۲۸ ماه صفر است؟
سرخط خبرها

شما همه جوره آقایید...

  • کد خبر: ۱۹۳۳۰۹
  • ۱۷ آبان ۱۴۰۲ - ۱۵:۱۱
شما همه جوره آقایید...
راستش از  شما  چه  پنهان آقا جان من خیلی عربی ام خوب نیست. حافظه درست و حسابی‌ای هم ندارم. یک دانه صلوات خاصه آقای انصاری دارم همان را توی گوشی ام ذخیره کرده ام و هر وقت دلم هوایتان را‌ می‌کند توی ماشینم می‌گذارم و صدایش را بلند می‌کنم و  همراهش می‌خوانم.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

راستش از شما چه پنهان آقا جان من خیلی عربی ام خوب نیست. حافظه درست و حسابی‌ای هم ندارم. یک دانه صلوات خاصه آقای انصاری دارم همان را توی گوشی ام ذخیره کرده ام و هر وقت دلم هوایتان را‌ می‌کند توی ماشینم می‌گذارم و صدایش را بلند می‌کنم و همراهش می‌خوانم. من را ببخشید آقا جان که توی صلوات خاصه تان از صلاه کثیره به بعدش که‌ می‌گوید تامه زاکیه متواصله متراتره مترادفه... ترتیبشان را قاتی می‌کنم.

درست از روی خوانش آقای انصاری لب می‌زنم. من نمی‌دانم فرشته‌ها این غلط غلوط خواندن‌های من را چه جوری حساب کتاب می‌کنند و چه می‌نویسند، ولی منٍ معمولی آدم، اگر یک کسی باشد که هر روز صبح زنگ بزند حالم را بپرسد و بر همه اجداد و کس و کارم سلام و درود بفرستد، حالا یکی دوتا تپق هم بزند توی حرف هایش چیزی نمی‌گویم و از دستش نمی‌رنجم. شما که از دل من خبر دارید و‌ می‌دانید که من چقدر شما را دوست دارم و عاشق شمایم و به خاطر شما هم اسم پسرم را که دارد به دنیا می‌آید قرار است بگذارم رضا. یک پلاک نقره «یا ضامن آهو» هم خریده ام که وقتی به دنیا آمد توی گردنش بیندازم و به حصار شما باشد.

امروز هم که خدمتتان رسیده ام راستش عرضی داشتم آقاجان. من این سمندی که دارم را خیلی سال است خریده ام، طفلی سه بار کیلومترش صفر شده و دیگر به خرج افتاده است. شما هم می‌دانید که من با  این تاکسی خرج خودم و پری و  رضا که  در  راه است و باباسیف ا... و مادر پری را‌ می‌دهم. با این گرانی‌ها و خرج‌ها دیگر تهش چیزی نمی‌ماند که سفره‌ای رنگ کند. آقاجانم راستش من خیلی دوست دارم برای پری که بارش را زمین می‌گذارد یک گوشواره‌ای انگشتری چیزی بخرم و توی بیمارستان زیر بالشش بگذارم و بابت خستگی و رنج این ۹ ماه از او تشکر کنم. من همه مدارکم تکمیل است آقاجان. ضامن هم به هر بدبختی بود دوتا جور کردم. خدا خیر به مهری خانم بدهد، خواهر پری که معلم است و رسمی هم هست آمد ضامنم شد.

حالا عرضم این است آقاجان من عصری می‌روم سمت شاهرود. شنبه هم نوبت دکتر داریم و قرار است آخرین سونوگرافی را انجام بدهیم. راستش آقاجان من آدم بی دست و پایی نیستم و بلدم گلیم خودم را از آب بکشم بیرون و تلاش کنم و برای زن و بچه ام بدوم و با افتخار عرق بریزم و زحمت بکشم. عرضم این است، شما وام تعویض خودرو من را هم راست و ریست نکنید برای من امام رضایید، همین سالی یک بار هم من را یک سک سک صدا نکنید بیایم دور خودتان و گنبدتان بگردم باز هم برای من امام رضایید. شما آقاجان وجودتان نور و برکت و روشنی است. شما قوت قلب من هستید. من شما را برای خودتان دوست دارم.

شما عابر بانک من که نیستید زبانم لال، چک پاس کن من هم نیستید. شما را راستش برای آن دنیا بیشتر نیاز دارم. قربان شما و بچه هایتان بروم، من این دنیا را با سمند و بی سمند هر جوری باشد می‌گذرانم. هرچند که پنهان و مخفی شما و محبت هایتان توی زندگی ما سرازیر است و لی ما حواسمان نیست و کله مان نمی‌کشد. عرض می‌کردم آن دنیا بیشتر نیازتان داریم. تعارف نداریم که آقاجان، ما نه نماز به درد بخوری داریم، نه روزه درست درمانی گرفته ایم. با این زبان و چشم و گوش هم هرچه دلتان بخواهد گناه کرده ایم و بیراهه رفته ایم. مخلص کلام اینکه شما را نداشته باشیم در دنیا و آخرت بیچاره ایم، ما گدایی بلد نیستیم، ولی شما سلطانی بلدید. ما را گردن بگیرید. به درد بخور نیستیم قبول، ولی اذیتتان هم نمی‌کنیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->