۶۰۰ کودک‌ونوجوان یتیم، میهمان آستان قدس رضوی شدند استقرار ۳۲ صندوق اخذ رأی در حرم امام‌رضا(ع) یادی از فیلسوف، حاج ملاهادی سبزواری | در دیده اسرار همه خانه اوست تربیت مهدوی افق می‌خواهد راز عظمت ۲۵ ذی‌الحجه و نزول سوره «انسان» و آیه «هل اتی» فراخوان ثبت‌نام کاروان قرآنی اربعین آغاز شد پیکر مطهر سرباز شهید مرزبانی، در مشهد تشییع شد (۱۱ تیر ۱۴۰۳) همه آنچه باید درباره مباهله بدانیم | حقانیت جاوید اسلام اثرگذاری بانوان در جلب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات روشن است از کتابخانه‌های دیجیتالی تا کتابخانه‌های هوشمند در بیستمین نشست اندیشگاه رضوی زمان ثبت‌نام کاروان‌های پیاده دهه پایانی صفر به مشهد؛ دهه اول محرم نبرد آیه و آتش | روایتی از آزادسازی منطقه مرزی مهران در جنگ تحمیلی ثبت‌نام بیش از ۴ هزار زائر و مجاور در طرح تابستانی «شمیم تلاوت رضوی» برنامه‌های متنوع حرم امام‌رضا(ع) برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب تعرفه‌های خونی ... زندگی جوانان را شیرین کنید! قرآن؛ چراغ روشن و رهنما در تاریکی دنیا اجرای طرح ملی «شهید رئیسی؛ تربیت کادر نوجوانان» در مشهد افزایش ظرفیت فضای باغ اردوگاه «خاتون» برای میزبانی از خانواده‌ها
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

دلتنگ روز‌های دور

  • کد خبر: ۱۹۸۶۸۵
  • ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۵۹
دلتنگ روز‌های دور
آن روز‌ها که هنوز فناوری به زندگی آدم‌ها نفوذ نکرده بود و در جیب هرکس یک تلفن هوشمند نبود و کاست هنوز عجیب‌ترین فناوری موجود و در دسترس بود، اطراف حرم حال‌وهوای خاصی داشت.

آن روز‌ها که هنوز فناوری به زندگی آدم‌ها نفوذ نکرده بود و در جیب هرکس یک تلفن هوشمند نبود و کاست هنوز عجیب‌ترین فناوری موجود و در دسترس بود، اطراف حرم حال‌وهوای خاصی داشت. نوارفروشی‌هایی که بعد‌ها تبدیل به سی‌دی فروشی شدند یکی از مشاغل پرسود آن روز‌ها بودند. نوارفروشی‌هایی که یک اسپیکر بزرگ دم در مغازه‌شان علم و از کله صبح تا نیمه‌های شب اشعاری در وصف امام رضا (ع) پخش کردند. یا هم سخنرانی مرحوم کافی.

اواخر دهه هفتاد بود که این ضبط‌ها مجهز به پخش سی‌دی‌های تصویری شدند، این مغازه‌ها در کنار پخش همان کاست‌ها فیلم‌هایی با موضوعات مذهبی پخش می‌کردند. یکی از آن‌ها فیلمی از تعزیه‌خوانی با موضوع مسلم بن‌عقیل بود. یعنی شما از هر طرف که می‌خواستید برای زیارت به حرم بروید می‌توانستید تکه‌تکه کل این تعزیه‌خوانی را در مغازه‌های مختلف ببینید. یکی از کاست‌هایی که آن روز‌ها خیلی روی بورس بود، نوایی با صدای یک نوجوان بود.

او با سوز عجیبی می‌خواند: آقاجون قربونتم، آخه من مهمونتم... بعد زائر‌ها هم این کاست‌ها را باخود می‌بردند به شهرشان.

مشاغل اطراف حرم در سال‌های اخیر تغییرات زیادی کرده است، آن روز‌ها بازارچه‌هایی مثل حاج‌آقاجان در طبرسی، بازار مرکزی در چهارراه شهدا، بازار روس‌ها در پایین خیابان و پاساژ حکیم در ایستگاه سراب رونق عجیبی داشتند و در تابستان و تعطیلات نوروز که مشهد میزبان جمعیت زیادی از زائران بود، در این بازار‌ها جای سوزن انداختن نبود، اما حالا از هر خروجی حرم که بیرون بروید با پاساژ‌های نوسازی روبه‌رو می‌شوید که تعدادشان کم هم نیست.

من دلم برای آن بافت آجری بیشتر تنگ می‌شود تا این نما‌های سنگ و کامپوزیت. من تابستان‌های آن سال‌ها که مدرسه‌ها تعطیل می‌شد، راه می‌افتادم در دالان‌های بازارچه حاج‌آقاجان و اسباب‌بازی می‌فروختم. بعضی وقت‌ها بازار رضا را چندبار در روز می‌رفتم و می‌آمدم. یک زمانی هم جلو در پاساژ حکیم باتری قلمی می‌فروختم. انگار آن روز‌ها زندگی با همه سختی لذت بیشتری داشت.

خلاصه حالا که خبری از آن کاست‌فروشی‌ها و صدا‌های اطراف آن نیست، دلم برای آن روز‌ها و حال و هوای اطراف حرم تنگ می‌شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->