فهیمه شهری | شهرآرانیوز از در که وارد میشود، ترس و بی اعتمادی را میتوان در چشمانش دید. دستانش را محکم به هم میفشارد و لحظهای از مادرش جدا نمیشود. مشاور که نزدیکش میرود، خودش را عقبتر میکشد و محکم به چادر مادر میچسبد. صندلیهای رنگی و میزی که روی آن کاغذهای سفید نقاشی و لیوانهای پر از مدادرنگی قرار دارد، توجهش را جلب میکند؛ اما بازهم حاضر نیست حتی در حد دو قدم از مادرش فاصله بگیرد.
چادر مادر را میکشد تا با او به آن سمت برود. مادر که غم زندگی، حوصله و رمقی برایش نگذاشته است، خودش را میتکاند و فرزندش را به سمت مشاور سوق میدهد. مشاور خم میشود و چند کلامی کودکانه با او خوش وبش میکند: به به چه پسر خوبی، چندسالته؟ میخوای باهم نقاشی بکشیم؟ اسمت رو به من میگی؟ اما کودک فقط سکوت است و تماشا.
پس از کمی این ور و آن ور نگاه کردن، با حمایت مشاور پشت میز مینشیند و شروع به نقاشی کشیدن میکند. نقاشی اش یک پسربچه کوچک بدون دست است و در کنارش مردی بزرگ و تنومند سایه انداخته که آن را به رنگ سیاه کشیده است. مشاور، مرد سیاه تنومند را فرد متجاوزی تعبیر میکند که بارها او را آزار و اذیت کرده و بدون دست بودن پسرک نقاشی هم به این دلیل است که هنگام آزاردیدن امکان دفاع از خودش را نداشته است. دیگر نقاشیهای روی میز هم چنین روایتهای تلخی را در خود نهفته دارند.
مرضیه که توسط یکی از بستگانش آزار دیده، اتاقی را کشیده است که در آن این فرد کنار همه اعضای خانواده حضور دارد، ولی صورت او را آن قدر خط خطی کرده است که چیزی از چهره اش دیده نمیشود. به تعبیر مشاور، او دوست دارد این فرد را از زندگی اش حذف کند، اما صدایش به جایی نمیرسد. استفاده زیاد از رنگهای تیره و مشکی، خطوط نامنظم، خط خطیهای پیاپی، وجه مشترک بیشتر نقاشیهای کودکان مراجعه کننده است. اینجا مرکز خیریه بازتوانی کودکان آسیب دیده بی سرپرست و بدسرپرست است که با نام خیریه منتظران مهدی (عج) در بولوار فارغ التحصیلان فعالیت میکند.
به تازگی خبر خاصی مبنی بر تجاوز به کودکان در رسانههای شهرمان منتشر نشده است، اما رفت و آمدهای اینجا و پروندههای موجود در آن، حاکی از این است که کودکان و خانوادههای زیادی درگیر این موضوع هستند. خیلی از خانوادهها اشک ندامت میریزند که چرا اعتماد نابجا کردند، چرا به خاطر رفتن به بازار و مهمانی و... فرزند عزیزتر از جانشان را راهی خانه همسایه و اقوام و... کردند و چرا بدون درنظرگرفتن ایمنی کودک او را به خرید و نانوایی و... فرستادند. آنها حالا که گرفتار شدهاند، تازه فهمیده اند که بیماران جنسی به راحتی قابل شناسایی نیستند و در کمین کودکان و خانوادههای ناآگاه نشسته اند. اما چه سود از این حسرتها و گریه زاری ها! علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد.
شواهد حاکی از آن است که بسیاری از تجاوزها توسط آشنایان و حتی بستگان درجه یک انجام میشود و متأسفانه بسیاری از آنها ناگفته باقی میمانند. کودکان به دلایل مختلفی ازجمله ترس یا ناآگاهی، ابراز نمیکنند که چه بر سرشان آمده است. اگر هم کودکی این موضوع را به عنوان مثال به یکی از والدینش بگوید، باز والد تحت تأثیر ترس ها، فشارهای اجتماعی و ناآگاهی از نحوه دریافت حمایتهای قانونی، موضوع را ناگفته باقی میگذارد.
این درحالی است که اگر این مسائل از همان ابتدا پیگیری شود، شانس بیشتری برای اثبات و پیگیری قضایی دارد؛ اما زمان که میگذرد، با ازبین رفتن آثار جرم از روی بدن کودک، امکان گرفتن تأییدیههایی همچون تأییدیههای پزشکی قانونی وجود ندارد و مراحل اثبات جرم با دشواریهای بیشتری همراه میشود.
از میان اندک خانواده هایی که ملاحظات را کنار میگذارند و برای به دادگاه کشاندن مجرم، پیگیریهای قضایی را شروع میکنند، بعضیها موفق به اثبات جرم میشوند و حتی در بسیاری موارد، متهم خودش به جرمش اقرار میکند؛ اما عدهای هم به دلیل ناآگاهی از مراحل قانونی، روال را به درستی طی نمیکنند و مشکلاتی سر راهشان قرار میگیرد. عدهای دیگر هم در مرحله اثبات جرم با مشکل روبه رو میشوند.
یکی از مشاورانی که با کودکان آسیب دیده سروکار دارد، قصه تلخ خانوادهای را میگوید که سه فرزندش توسط پدری که اعتیاد دارد و روان گردان مصرف میکند، مورد تجاوز قرار گرفته اند. به علت اعتیاد پدر، مدتی مادر در منازل دیگران کارگری میکرده است تا با درآمد آن شکم بچه هایش را سیر کند، اما پدر هر بار پس از مصرف مواد، به خانه میآمده و دور از چشم زن، به فرزندانش تجاوز میکرده است. وقتی خیران از طریق مادر متوجه موضوع میشوند، دور از اطلاع پدر، خانهای برای آنها اجاره میکنند و به مادر هم میگویند دیگر سر کار نرود و بالای سر بچه هایش باشد تا آرامش ازدست رفته را بازیابند.
اکنون هر سه فرزند با حمایت دادگستری و مؤسسه شوق زندگی درحال دریافت خدمات روان شناختی و خیریهای رایگان هستند. علی پنج ساله از وقتی شاهد تجاوز پدرش بوده، سکوت پیشه کرده است و در هیچ شرایطی سخن نمیگوید. ماه هاست کسی کلامی از او نشنیده است، ولی با هر صدای دری که میآید، به شدت از جایش میپرد و در پشت مبل، کمد و... پنهان میشود. در واقع صدای در برای او تداعی کننده آمدن پدر متجاوز است. تکتم نه ساله اختلالات شدید روحی دارد که مشاوران را بیشتر از همیشه نگران کرده است و احمد یازده ساله هم به شدت پرخاشگری میکند.
زهرا خسروی که مدیرعامل مؤسسه خیریه حمایت از کودکان آسیب دیده بدسرپرست و بی سرپرست منتظران مهدی (عج) است و به دلیل داشتن مدرک وکالت، خودش کارهای قانونی بسیاری از کودکان آسیب دیده جنسی را دنبال میکند، دراین باره میگوید: موارد زیادی پیش میآید که برای اثبات وقوع تجاوز با مشکل مواجه هستیم.
بعضی آزارهای جنسی به شکلی انجام میشود که اثری بر بدن کودک به جا نمیگذارد و از طریق پزشکی قانونی قابل اثبات نیست. مواردی هم هست که از طریق پزشکی قانونی وقوع تجاوز به اثبات میرسد، اما برای اثبات اینکه تجاوز توسط چه کسی انجام شده است، با مشکل مواجه میشویم.
او ادامه میدهد: این جرم کوچکی نیست و قضات حق دارند تا وقتی به شواهد و مدارک کافی نرسیده اند، از رأی دادن علیه مجرم خودداری کنند، اما از آن سو این مجرمان که در واقع بیمار هستند، وقتی ببینند جرمشان ثابت نشده است، کودکان متعدد دیگری را هم با همان روشهای قبلی آزار میدهند. به عنوان مثال موردی داشتیم که خانمی پسر پنج ساله اش را در خانه همسایه گذاشته و خودش برای کاری بیرون رفته بود.
پسر هجده ساله همسایه از فرصت سوءاستفاده کرده و به کودک تجاوز کرده بود. وقتی مادر فهمید و طرح شکایت کرد، ابتدا متجاوز با دست و پای لرزان و رنگ پریده در دادگاه ظاهر شد، اما وقتی دید نمیتوانیم جرمش را به راحتی اثبات کنیم، در جلسات بعدی جسورانه با موهای رنگ شده میآمد و با خندههای تمسخرآمیز از دادگاه بیرون میرفت.
به گفته خسروی، متجاوزان بیمارانی هستند که به راحتی شناسایی نمیشوند و در جامعه، پابه پای سایر افراد حضور دارند. اگر هم به ضعفهای قانونی پی ببرند، با سوءاستفاده از آن، ممکن است به کودکان بسیاری تجاوز کنند.
این وکیل دادگستری، دستگیری و مجازات شدن متجاوز را یکی از عوامل مهم در بازیابی آرامش کودک قربانی بیان میکند و توضیح میدهد: وقتی متجاوز بازداشت و مجازات نمیشود، هرقدر کارهای روان درمانی، روان شناختی، قصه و بازی درمانی و... انجام میدهیم، بی نتیجه است و مشکلات روحی کودک حتی شدیدتر از ابتدا بازمی گردد، چراکه چنین کودکی دائم استرس بازگشت دوباره متجاوز را دارد و گرفتار اختلال در خواب، تمرکز و یادگیری میشود. او دنیا را جای خطرناکی میبیند و قادر نیست به هیچ کس اعتماد کند. به نظر خسروی، این وضع روحی، کل آینده کودک را به هم میریزد و او را گرفتار باورهای منفی میکند.
از طرفی، وقتی ببیند مجرم مجازات نشده است، به این نتیجه میرسد که او هم میتواند به دیگری تجاوز کند، بدون اینکه کسی بفهمد یا مجازاتی برایش داشته باشد. به گفته این وکیل دادگستری، پژوهشهای علمی ثابت کرده است که متجاوزان امروز، قربانیان دیروز هستند. درواقع اگر کسی در کودکی مورد تجاوز یا آزار جنسی قرار گرفته و درمان نشده باشد، در بزرگ سالی خودش یک متجاوز میشود؛ بنابراین نباید به راحتی از کنار مجرمان یا بیماران جنسی گذشت و پرونده جرمشان را مختومه اعلام کرد.
او همچنین در تجربیاتش گاهی دیده است که بعضی افراد از سر دشمنی یا با مقاصد دیگری، به فردی اتهام کودک آزاری زده اند. به عنوان مثال شاهد مادرانی بوده است که برای گرفتن حضانت، به دروغ تهمت کودک آزاری به پدر زده اند. در مقابل هم مواردی وجود دارد که مادر میداند پدر یا یکی از بستگانش کودک آزاری کرده اند، اما به دلایل مختلف، آن را بیان نمیکند. برای همین معتقد است به این قانون باید دقیقتر توجه کرد.
به نظر خسروی، برای اینکه چنین مشکلاتی پیش نیاید، میتوان از روان شناسان کمک خواست تا از طریق تستهای مربوط، فرد متجاوز و قربانی را شناسایی کنند.
او توضیح میدهد: اکنون در ضرب وجرح، از نظر پزشکی قانونی، در تصادفات از نظر کارشناسان ترافیکی و در مسائل مالی از حسابداران استفاده میکنند تا میزان دیه یا خسارت را مشخص کنند. حتی برای طلاق، مشاوره را الزامی کرده اند. در واقع همه جرایم با نظر کارشناسان مربوط بررسی میشود و این کارشناسان در رأی قاضی تأثیر دارند، اما در تجاوز جنسی به کودکان، با وجود اهمیت وافری که دارد، هنوز به این رویه قضایی نرسیده ایم که قضات از تجربیات روان شناسان استفاده کنند.
او معدود مواردی را دیده است که برخی قاضیان وقت زیادی برای هر پرونده میگذارند و در این بین، موارد کودک آزاری را به روان شناسان ارجاع میدهند. به گفته خسروی، این قاضیان تا به علم لازم برای صدور رأی برسند، از چنین ابزارهایی استفاده میکنند و نتایج خیلی خوبی هم به دست میآورند؛ بنابراین با اطمینان میتوانیم بگوییم اگر استفاده از روان شناسان به یک رویه قضایی برای تشخیص و اثبات کودک آزاری تبدیل شود، جلو سوءاستفاده کنندگان گرفته میشود و کودکان بی پناه هم به حقوقشان میرسند.
او میگوید: در پزشکی قانونی بهترین روان شناسان حضور دارند و میتوان کمیسیونهای تخصصی تشکیل داد تا در مواردی که اعلام کودک آزاری و تجاوز جنسی میشود، از طریق اطلاعاتی که آنها با تستهای مربوط به دست میآورند، به قاضی در رسیدن به نتیجهای عادلانهتر و محکمتر کمک کرد. همچنین در این صورت، کودکان با دیدن دستگیری متجاوزان به آرامش میرسند و میتوانیم اقدامات درمانی را با تأثیر بیشتری رویشان انجام دهیم.
خسروی به تغییرات جدیدی که در روال بررسی پروندههای کودک آزاری اعمال میشود، اشاره میکند و میگوید: به تازگی با حمایت دادگستری، به صورت نامحسوس اقداماتی برای شناسایی مجرم و اثبات اتهامش انجام میشود که قدم خیلی خوبی است. او از ما میخواهد جزئیات چگونگی انجام این اقدامات را ننویسیم تا به گوش متهمان و کودک آزارها نرسد و راحتتر به دام قانون بیفتند. البته او همچنان بر لزوم به کارگیری روان شناسان و مددکاران در رسیدگی به این پروندهها تأکید میکند و امیدوار است که روزی این موضوع به یک رویه قضایی تبدیل شود.
به عقیده خسروی، باید مردم آگاه و مطالبه گر شوند تا چنین تغییراتی در دستگاه قضایی حاصل شود.
او برگزاری کارگاههای تربیت جنسی کودکان را از کارهای مؤثر در درمان و پیشگیری از وقوع چنین مسائلی میداند و ابراز میکند: متأسفانه با وجود اینکه موارد متعددی از تجاوز جنسی به کودکان داریم، چنین کارگاههایی خیلی به ندرت تشکیل میشود، ولی در همان معدود مواردی که برگزار شده است، نتایج خیلی خوبی را شاهد بوده ایم.
او به کارگاهی که سال گذشته با حضور ششصد مادر از حاشیه شهر برگزار شده است، اشاره میکند که در آن از شرکت کنندگان خواسته اند هر موردی از تجاوز را میدانند، بدون اینکه خودشان را معرفی کنند، فقط فرد متجاوز و مکان حادثه را اعلام کنند. به گفته خسروی، بعد از طرح این موضوع، کلی جرم کودک آزاری کشف شده است که نشان میدهد چقدر این جرم پنهان مانده و با سکوت خانوادهها مواجه است.
به عقیده این وکیل دادگستری، در گذشته هم کودک آزاری انجام میشده است، اما اکنون با آگاه سازی والدین، تعداد مواردی که اعلام میشود، هر سال افزایش پیدا میکند. او معتقد است هرچه این اطلاع رسانیها را بیشتر کنیم، خانوادههای بیشتری آگاه میشوند و خودشان مراقبتهای لازم را انجام میدهند و بدین طریق در پیشگیری از وقوع این جرم موفقتر میشویم.
خسروی میگوید: باید آن قدر والدین را آگاه کنیم که خودشان پیشگیریهای لازم را انجام دهند و امکان وقوع جرم کم شود، ولی به هرحال زمانی که جرمی صورت گرفت، باید سازوکار قضایی مان به صورتی باشد که مجرمان شناسایی و دستگیر شوند.
او از والدین خواست چنانچه موردی از کودک آزاری را میدانند، حتی اگر مایل نیستند اسمشان فاش شود، بدون ارائه هیچ مشخصاتی از خودشان، فرد متجاوز و محل وقوع جرم را از طریق شماره ۱۲۳ به اطلاع کارشناسان برسانند.