خادم | شهرآرانیوز انتخاب روز ملی برای مشهد، موضوعی است که به ویژه در چند سال اخیر، درباره اش زیاد بحث شده است. سبقه تاریخی و فرهنگی مشهد، نقش آن در تاریخ ایران، نخبگان و مشاهیرش و وضعیت امروز آن که از نظر جمعیتی دومین کلان شهر ایران محسوب میشود، همه تأکیدی است بر اهمیت این شهر و دلیلی برای داشتن روز ملی مشهد در تقویم. انتخاب تاریخ مناسب برای روز ملی مشهد یکی از سرفصلهای مهم این بحثها بوده است.
درنهایت روز دهم دی که در تقویم مشهد، روزی است مرتبط با وقایع انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷، ازسوی مسئولان برای روز ملی مشهد انتخاب شد. انتخاب این روز مخالفان و موافقانی داشته و دارد. دکتر فرزاد قائمی، استاد زبان و ادبیات فارسی، داشتن روز ملی برای مشهد را مهم میداند و ضمن توضیحاتی درباره انتخاب این تاریخ، دهم دی ماه را «روزی متعلق به تاریخ افتخارآمیز انقلاب پرشکوه اسلامی» میداند.
هر چند گویا او هم در اینکه آیا این تاریخ بهترین انتخاب برای روز مشهد بوده، چندان مطمئن نیست و میگوید: «شاید برای اینکه بفهمیم انتخاب روز دهم دی ماه به عنوان روز ملی شهر مشهد، انتخاب مناسب و بجایی بوده یا نه، هنوز اندکی زود باشد. باید مدتی بگذرد تا واکنش مردمان مشهد و ایران را به تعیین این روز سنجید». او میگوید فارغ از اینکه آیا از انتخاب این روز استقبال میشود یا نه، باید از این فرصت برای معرفی شخصیتهای ادبی مهم دوران گذشته و معاصر این شهر استفاده کرد.
مشهد به عنوان پایتخت خراسان از یک منظر و به عنوان شهری که دربرگیرنده توس و جایگزین شهر توس باستانی است از منظری دیگر، در نسبت با ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. اولا خراسان در فرهنگ ایرانی و اسلامی بسیار اهمیت دارد. وقتی به تاریخ سدههای اول پس از اسلام رجوع میکنید، میبینید خراسان مشرق تمدن اسلامی بودهاست.
رستاخیز تمدنی در جهان اسلام و آغاز عصر طلایی تمدن اسلامی در سده دوم هجری، از خراسان آغاز و به بغداد ختم شد. بدین شکل که دانشمندان و صاحب نظران و صاحبان اندیشه، پرچم علم و تفکر را ابتدا در خراسان برافراشتند و صاحب نظرانی که از خراسان بزرگ و تاریخی به سمت بغداد و مرکزیت خلافت حرکت میکردند، نهضت ترجمه را سامان دادند و در رهگذار رونق نهضت ترجمه بود که آثار فراوانی ابتدا به زبان عربی و بعدها به تدریج به زبان فارسی دری نگاشته شد و تمدن اسلامی به دوران اوج خودش رسید؛ دورانی که تا سده ۴ و ۵ نیز تداوم پیدا کرد و از این دوران با عنوان عصر طلایی تمدنی مسلمانان یا عصر رنسانس اسلامی یاد میکنیم.
با توجه به اینکه مشهد مهمترین شهر و مرکز خراسان امروز است و خراسان در تمدن اسلامی همان نقشی را دارد که روزگاری یونان باستان برای تمدن غربی ایفا کرده است، در تعیین اهمیت شهر مشهد همیشه باید به اهمیت گذشته خراسان با دقت ویژهای نگریست. خراسان شناسی، بازنگری اهمیت خراسان، پیوند بین خراسان امروز و خراسان بزرگ و جست وجوی پیوندهای مردمان خراسان و ایران امروز با کشورهای همسایهای که بخشی از خراسان تاریخی بوده اند، از جنبههایی است که نباید در حاشیه تعیین روز ملی شهر مشهد از آنها غلفت کرد. بُعد دیگر اهمیت مشهد، نسبت این شهر با توس است.
متأسفانه بعد از حمله مغول، شهر توس به عنوان شهری مستقل ادامه پیدا نکرد و عملا تاریخ این شهر به پایان رسید. بعدها با رشد و ارتقای جایگاه شهر مشهد، توس به عنوان بخشی از مشهد شناخته شد. ازاین حیث مشهد ادامه توس است و توس پایتخت ادبیات حماسی فارسی و یکی از مراکز مهم تمدن ایرانی و زبان فارسی است. عجیب نیست که اولین سه شاعر مهم حماسه سرای فارسی، هر سه توسی اند؛ دقیقی توسی، فردوسی توسی و اسدی توسی. شهر توس تنهاشهری از خراسان امروز است که پیشینه تمدنی آن به پیش از اسلام میرسد و حتی در کهنترین متن جغرافیایی ایران، رساله پهلوی شهرستانهای ایرانشهر، نام این شهر آمده است.
طبیعتا اهمیت ادبی و فرهنگی این شهر یکی از زوایا و بخشهای مهم هویت شهر مشهد است و در بازشناسی این شهر و جست وجوی هویت این شهر، ادبیات، زبان فارسی و به ویژه حماسه، مسائلی است که از اولویت ویژهای برخوردار است و در پرداختن به اهمیت این شهر، به هیچ وجه نباید از آنها غافل شد؛ حتی بخشهایی درباره اهمیت ادبی این شهر هست که نسبت به آن غفلت شده و شاید تعیین روز ملی فرصتی باشد که به آنها بیشتر توجه کرد؛ مثل پرداختن به شعرای بزرگ معاصر در شهر مشهد مانند اخوان ثالث یا پرداختن به شاعران مشهدی که کمتر به آنها توجه شده است. به عنوان مثال، بعد از فردوسی بیشترین نسخههای خطی از یک شاعر حماسه سرا، از شاعری مشهدی به نام باذل مشهدی باقی مانده است.
بیشتر از ۱۰ هزار نسخه خطی از «حمله حیدری» باذل مشهدی، شاعر معروف قرن ۱۲، وجود دارد که بعد از شاهنامه، بیشترین نسخههای خطی از یک متن حماسی است و قطعا بعد از فردوسی، مهمترین حماسه سرای مشهدی، باذل مشهدی است؛ اما نه تنها در مشهد کوچه وخیابانی به نام او نیست، بلکه حتی مهمترین اثر او تا امروز منتشر نشده و هیچ پژوهش و تحقیق جدیای درباره او انجام نشده است. تعیین روز ملی فرصتی برای شناختن شاعران و اندیشمندانی از این دست نیز هست.
در تعیین روز ملی برای یک شهر، جنبههای متفاوتی در نظر گرفته میشود. تاریخ و پیشینه تاریخی یک شهر، اهمیت مذهبی و اعتقادی یک شهر، نقش یک شهر در گردشگری و مسائل فرهنگی و اجتماعی، اهمیت اقتصادی و سیاسی یک شهر و سرانجام تاریخ معاصر شهر، مجموعا از جنبههایی است که در تعیین روز ملی یک شهر مورد اعتنا و بررسی قرار میگیرد.
درباره شهر مشهد، مهمترین مسئله بی تردید نقش مذهبی و زیارتی این شهر و حضور معنوی حضرت رضا (ع) در این شهر بوده است. با همین پیشینه، اولین تلاش برای تعیین روز ملی شهر مشهد در این راستا بود که روز تعیین شده مرتبط با حضور حضرت رضا (ع) در این شهر باشد. با توجه به اینکه در تقویم ملی و مذهبی ما روزهای خاصی در ارتباط با ولادت و شهادت حضرت رضا (ع) وجود دارد، طبیعتا تعیین روز ملی شهر مشهد نمیتواند منطبق با ولادت و شهادت حضرت باشد.
ازاین حیث نیاز به تاریخهایی بود که ورودوخروج حضرت به شهر و سفر تاریخی ایشان را اساس قرار دهند. از این حیث گزینههایی برای روز تغییرنام توس کهن به مشهدالرضا (ع) و سالروز ورود حضرت رضا (ع) به شهر مشهد بررسی شد؛ به ویژه مرکز پژوهشهای شورای شهر، پژوهشهایی را سامان داد که تاریخ قطعی ورود حضرت را به شهر تعیین کند، اما به علت نبود منابع قطعی دراین باره و تردیدهایی که در منابعی مانند عیون اخبار الرضا ابن بابویه درباره مسیر حرکت از مدینه به سمت مرو و سپس خروج از نیشابور به قریه سناباد ذکر شده، در حدی نیست که به تاریخ و عدد قطعی منجر شود و همه یافتهها در این زمینه به شدت تقریبی و تخمینی بود. ازاین حیث تعیین روز ملی شهر مشهد برمبنای سفر حضرت به این شهر امکان پذیر نشد.
تاریخهای دیگری نیز برای تعیین روز ملی شهر مشهد مطرح شده بود؛ تاریخهایی مثل نهم دی ماه، به عنوان روز بصیرت و دهم و یازدهم دی ماه و همچنین هشتم آبان ماه تاریخهای غیرقطعی مرتبط با سفر امام رضا (ع) و حتی تاریخهایی مرتبط با فردوسی و دیگرمفاخر و مشاهیر شهر مشهد، ازجمله تاریخهایی بود که از طرف صاحب نظران و مسئولان مطرح شده بود؛ اما درنهایت روز دهم دی ماه به عنوان روزی متعلق به تاریخ افتخارآمیز انقلاب پرشکوه اسلامی به عنوان روز ملی مشهد تعیین شد.
بدین ترتیب از میان مناسبتهای مذهبی، تاریخی و معاصر، درنهایت تعیین روز ملی شهر مشهد بر مبنای تاریخ معاصر شهر انجام شد. دهم دی ماه روزی است که به اعتقاد خیلی از صاحب نظران و مورخان انقلاب اسلامی، انقلاب در مشهد وارد مرحلهای جدی شد. از این حیث روز ورود مشهد به انقلاب اسلامی و تقابل وسیع مردم شهر با حکومت پهلوی و روزی که نقش مهمی در تحول مبارزات در این شهر دارد، از ظرفیت ویژهای برای بازشناسی برخوردار است.
اکنون شهرهایی مثل شیراز، کرمانشاه، ایلام، اردبیل، همدان، گرگان، قزوین و... در تقویم روزهایی به نام خودشان دارند و مشهد از این حیث شاید زودتر از اینها میبایست صاحب روزی ملی میشد. اینکه انتخاب ۱۰ دی ماه به عنوان روز ملی شهر مشهد انتخاب مناسب و بجایی بوده یا نه، شاید هنوز اندکی زود باشد و باید مدتی بگذرد تا واکنش مردمان مشهد و ایران به تعیین این روز را سنجید؛ اما تعیین این روز جدا از مبدأ تعیینش، به خودی خود فرصت مناسبی است که باید آن را مغتنم شمرد و اگر درباره تعیین مبدأ گمانه زنیهایی همراه با مخالفت هم وجود داشته باشد، با اهمیت اصل مسئله نباید تنافر ایجاد کند.
اثری که تعیین روز ملی شهر مشهد به دنبال خواهد داشت، این است که به بهانه تعیین روز ملی، اندیشمندان، صاحب نظران دانشگاهها و حوزههای علمیه و فرهیختگان زمینهای پیدا میکنند که درباره اهمیت شهر مشهد از جنبههای متفاوت، به طور خاص و ویژه تأمل کنند. به نوعی میشود گفت تعیین روز ملی باعث میشود که به تدریج مشهدشناسی و بازشناسی هویت شهر مشهد رشد و ارتقای بیشتری پیدا کند.
جدای از جنبههای علمی و تخصصی، از جنبههای عمومی و فرهنگی و اجتماعی هم تعیین روز ملی شهر مشهد اثراتی خواهد داشت؛ ازجمله اینکه تعیین چنین روزی میتواند فرصتی ایجاد کند که برنامههای ثابت و متغیری در حاشیه این روز و پیش و پس از آن شکل بگیرد که فرصتهایی برای جذب گردشگر، زوار و تفریحات سالم ایجاد کند. جشنوارههای فرهنگی، جشنوارههای غذا، ورزش، بازی، خلق آثار هنری، نمایش، موسیقی و مسائلی از این دست میتواند در حاشیه تعیین روز ملی رونق بیشتری پیدا کند.
علاوه بر این، تعیین روز ملی، آوردههای شغلی ثابتی ایجاد میکند؛ بدین شکل که وقتی به تدریج تعیین روز ملی در تقویم سیاسی و اجتماعی ایران اسلامی تثبیت میشود، مشاغلی شکل میگیرد که برای اتفاقات مرتبط با این روز ملی زمینههای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ایجاد میکند. تأثیر دیگری که تعیین روز ملی میتواند داشته باشد، برای خود شهروندان مشهدی است. معمولا شهروندان یک شهر در عین اینکه زندگی شان در یک شهر شکل میگیرد و خاطراتشان به این شهر گره میخورد، شاید کمتر فرصت کنند که به خود شهر به طور خاص فکر کنند و خیلی وقتها تکرار عادت زده زندگی ما در یک شهر باعث میشود که خود شهر کمتر محل توجه ما قرار بگیرد.
تعیین روز ملی فرصتی خواهد شد که شهروندان یک شهر احساس هویت متفاوتی نسبت به شهر پیدا کنند و معنای مشهدی بودن و همشهری بودن، اتفاقی است که میتواند در تعیین روز ملی شهر ابعاد تازهای به خودش بگیرد. تصور میکنم با توجه به اینکه طبیعتا مهمترین مسئله در مشهد، چه برای مشهدیها و چه غیرمشهدی ها، جنبههای مذهبی و زیارتی شهر بوده، تعیین روز ملی باعث خواهد شد که خود مشهد جدا از اهمیتی که به عنوان مهمترین شهر زیارتی جهان تشیع دارد، به عنوان جایی برای زندگی کردن، برای مشهدیها از نو تعریف شود.
تعلق مردمان یک شهر نسبت به آن شهر در حاشیه تعیین روز ملی رشد درخورتوجهی پیدا خواهد کرد؛ به ویژه وقتی ازاین حیث مشهد را با شهرهایی مانند اصفهان و شیراز و تبریز مقایسه میکنیم، میبینیم مشهد متأسفانه قابلیت کمتری داشته است؛ یعنی بحث تعلق مشهدیها به این شهر، با توجه به سابقه تاریخی که دارد، نسبت به برخی شهرهای بزرگ که نمونه هایش را نام بردم، کمتر است.
قطعا پاسخ مثبت است. باید در حاشیه بزرگداشت این روز، برنامههایی مرتبط با شعر و ادبیات، به ویژه ادبیات حماسی وجود داشته باشد. بخشی از این برنامه ها، احیای سنت کهنی مثل نقالی، قصه گویی و شاهنامه خوانی است. اجرای نمایش، اکران فیلم، اجرای برنامههای موسیقی و برنامههایی مرتبط با شعر و هنر مثل مشاعره، مناظره، رونمایی از کتاب، نقد کتاب، مسابقه یا حتی طراحی و انجام بازیهای جمعی که برمبنای آثار ادبی طراحی شده باشد، فرصتی مناسب در این راستاست.
مثلا یکی از اتفاقهایی که در ماههای آینده قرار است انجام شود، برگزاری جشنوارهای برمبنای بازیهای حماسی است؛ بازیهایی که برمبنای داستا نهای شاهنامه طراحی شده و قرار است در فضاهای دانشگاهی و فرهنگ سراها بین جوانان اجرا شود و در ضمن آن جوانان خود را در جای شخصیتهای شاهنامه حس کنند. کارهایی ازاین دست در ضمیمه چنین روزی، به تثبیت آن و درنهایت ارتقای هویت شهر مشهد، مشهدشناسی و احساس رضایت بیشتر از مشهدی بودن منجر میشود.