طهرانچی: دانشگاه آزاد می‌خواهد حیات طیبه را برپا کند کمی «بیشتر»، کمی «کمتر» من، بابا و کارت‌پستال مریم امامی قیمت بلیت قطار‌های مسافری افزایش یافت؟ (۲۴ دی ۱۴۰۳) درس اول: رعایت انسان آنچه باید از طریق توسعه فردی رقم بخورد سالم‌ترین و مغذی‌ترین ماده غذایی جهان دیده شدن یک قلاده شغال در برخی پارک‌های مشهد | هنگام مواجه با حیوانات وحشی چه کاری انجام دهیم؟ تعطیلی برخی مدارس به دلیل شیوع آنفلوآنزا «شایعه» است بسیاری از خدمات ضروری بیماران تحت پوشش «بیمه» نیست لغو سه پرواز رفت و برگشت فرودگاه کرمانشاه به دلیل شرایط نامساعد جوی مسیر (۲۴ دی ۱۴۰۳) وزارت بهداشت: ۳۶ هزار میلیارد تومان برای تأمین زیرساخت‌های افزایش ظرفیت پزشکی نیاز داریم گرانی دارو گریبان‌گیر بیماران تالاسمی ارتباط بین ویروس تبخال دهان و آلزایمر ارائه خدمات تخصصی به مادران باردار نیازمند مراقبت ویژه در بیمارستان امام‌رضا (ع) مشهد (۲۴ دی ۱۴۰۳) تأمین حدود ۳ هزار میلیون دلار برای واردات دارو امیرعلی اکبری: توله‌شیر را به یگان حفاظت محیط زیست تحویل می‌دهم تصادف مرگ بار در مشهد ماجرای رازآلود پرونده پدر گم شده را فاش کرد | باران پس از ۳۰ سال پدرش را پیدا کرد هزینه نوار تست قند خون به ماهی ۲ میلیون تومان می‌رسد | دوراهی سلامت و هزینه در مسیر درمان دیابتی‌ها پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی، امروز (دوشنبه، ۲۴ دی ۱۴۰۳) | بارش باران در سطح استان از پنجشنبه پدر خوب و نمونه بودن با دانستن رازورمزهای نقش پدری | پدرانه‌های یک مرد خرده روایت‌هایی از فرازونشیب زندگی پدران مشهدی | پناهی به نام پدر آیا مدارس به دلیل برگزاری مراسم اعتکاف تعطیل خواهند شد؟ + پاسخ سخنگوی وزارت آموزش و پرورش معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی مشهد: مشارکت همگانی، در کاهش ضایعات مواد غذایی بسیار مؤثر است معاون وزیر آموزش و پرورش: شایعه تعطیلی مدارس به دلیل آنفلوآنزا صحت ندارد فرماندار مشهد: تأمین اعتبار پروژه‌های حوزه آب شهرستان نیازمند پیگیری ویژه است «علی»، پرطرفدارترین نام برای پسران در خراسان رضوی رئیس دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت در مشهد خبر داد: هدررفت بیش از ۳۰ درصد مواد غذایی در ایران اعلام آمادگی دانشگاه‌های ایرانی برای ایجاد شعبه در عراق
سرخط خبرها

اگر آقای همسایه نبود

  • کد خبر: ۲۰۳۷۲۳
  • ۱۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹
اگر آقای همسایه نبود
اینکه یک آقای همسایه آن قدر احساس مسولیت می‌کند که با لباس تنش آتش خانه همسایه را خاموش می‌کند که زودتر فروکش کند و خسارت بیشتری پیش نیاید چیزی نیست که به این راحتی‌ها فراموش کرد.

یک هفته‌ای می‌شد مهتابی توی هال مدام چشمک می‌زد. برای اینکه نسوزد حواسمان بود روشنش نکنیم تا ببینیم کی عمرش تمام می‌شود. وسط هفته بود. یادم آمد چند قلم لوازم توی یخچال نیست و باید به خرید بروم. دخترم از مدرسه آمده و خواب بود. بدون اینکه بیدارش کنم در را بستم و رفتم. نمی‌دانم چرا دلم شور افتاد.

مثل وقتی که نوزادی در خانه باشد و مادر مجبور است تنهایش بگذارد. یکی دو بار برگشتم در هال را باز کردم و به خانه نگاهی انداختم. با خودم گفتم شیر گاز که بسته است کلید هم که همراهم هست.

تلفن همراه توی کیفم است. پس مشکلی نیست. در را بستم و رفتم. در فروشگاه مشغول خرید بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. از خانه بود. آن سوی خط دخترم گریه می‌کرد.

سعی کردم آرامش کنم نفسش بالا نمی‌آمد. کمی آرام‌تر که شد بریده بریده گفت: مامان، خانه آتش گرفته. نفهمیدم چطور خرید‌ها را گوشه‌ای انداختم و دویدم. تلفن قطع شد. دوباره تماس گرفتم، اما پاسخی در کار نبود. توی راه بودم که آقای ریحانی رئیس ساختمان تماس گرفت و گفت آتش را خاموش کرده است و خواست تا برق کار نیامده چراغی روشن نکنیم. گفت که نگران دخترت هم نباش در خانه همسایه جایش امن است. خدا می‌داند چطور خودم را به خانه رساندم. بوی پلاستیک سوخته توی راه پله پیچیده بود.

دست و پاهایم می‌لرزید. تا کلید را توی در چرخاندم دخترم از خانه همسایه آمد بیرون و به طرفم دوید و زد زیر گریه. جای سوختگی روی دیوار سیاه شده بود. چند قاب عکس هم سوخته بود. کمی که اوضاع عادی شد فهمیدم دخترم مهتابی را روشن کرده و جرقه زده و آتش گرفته است. او پای برهنه خودش را به طبقه بالا رسانده و از مدیر ساختمان کمک خواسته بود.

آقای ریحانی هم آتشی که از مهتابی زبانه می‌کشید را خاموش کرده بود. لباس آقای همسایه به خاطر سوختگی مچاله شده بود. برق کار آمد و همه چیز روبه راه شد. جای سوختگی روی دیوار هم رفت، اما اگر همسایه‌ای برای کمک نبود چه می‌شد؟ اینکه ما در آپارتمان زندگی می‌کنیم این مزایا را دارد و از آن بی خبریم. آن روز فهمیدم آدم‌های توی یک آپارتمان از خانواده به هم نزدیک ترند. اگر بنا می‌شد برادرهایم به دادم برسند صدبار آن خانه و لوازمش خاکستر شده بودند و معلوم نبود چه برسر دخترم می‌آمد.

اینکه یک آقای همسایه آن قدر احساس مسولیت می‌کند که با لباس تنش آتش خانه همسایه را خاموش می‌کند که زودتر فروکش کند و خسارت بیشتری پیش نیاید چیزی نیست که به این راحتی‌ها فراموش کرد. کاش یادمان باشد در بزنگاه‌های این چنینی تنها همسایه است که به داد همسایه می‌رسد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->