مراسم تشییع پیکر شهید مرزبانی در شهرستان درگز برگزار شد (۱۱ مهر ۱۴۰۳) نوبت عاشقی درباره مهندس رضا دیشیدی، باسابقه‌ترین معمار حرم مطهر رضوی مراسم بزرگداشت جوانمرد فاضل شهید «سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد» در مشهد برگزار شد + فیلم اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم | گذری بر تاریخ رواق و گنبد «الله وردی‌خان» حرم امام‌رضا (ع) تکریم از ۹۵۰ سالمند سراسر کشور در حرم مطهر امام رضا (ع) اعطای جایزه بانوی برتر جهان به بانوی اهدای عضو ایران برگزاری نمایشگاه‌های منابع مطالعاتی ویژه شهدای مقاومت در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی فرج بعد از یأس حاصل می‌شود مقاومت مفهومی انسانی است نه صرفا اسلامی پیام تسلیت آیت‌الله وحید خراسانی به مناسبت شهادت «سیدحسن نصرالله» زمان ثبت‌نام حج تمتع ۱۴۰۴ مشخص شد اعلام همبستگی کودکان و نوجوانان ایرانی با کودکان و نوجوانان لبنان و فلسطین برگزاری ویژه‌برنامه شهادت پرچم‌دار جبهه مقاومت در حرم امام‌رضا(ع) آغازبه‌کار نمایشگاه نقاشی‌خط «غزه در خون» | استاد توسلی: هدف، تبیین جنایات اسرائیل است برای مرد فقیه مجاهد
سرخط خبرها

«زوار آقا» اولین مسافر مشهد بود

  • کد خبر: ۲۰۵۳۹۵
  • ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۶
«زوار آقا» اولین مسافر مشهد بود
وقتی باهم حرم می‌رفتیم، می‌رفت یک گوشه می‌ایستاد، دوبار زیارت امین‌ا... می‌خواند، یکی از طرف خودش و یکی به نیابت از اموات و حالا من هر وقت حرم می‌روم، سه‌بار زیارت امین‌ا... می‌خوانم که یکی از آن‌ها به نیابت از پدر‌بزرگ است.

اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ چند سالی خانه خاله در یکی از فرعی‌های کوچه عیدگاه بودیم. از آن خانه قدیمی‌ها که سقف چوبی داشت، پنجره‌هایش چوبی بود و حیاط دلبازی داشت که یک درخت انجیر کهن‌سال سال‌ها بود در گوشه حیاطش جا خوش کرده بود. من خوشمزه‌ترین انجیر‌های عمرم را از آن درخت کندم و خوردم.

آن روز‌ها سر رفتن به خانه خاله بین من و خواهر برادرهایم دعوا بود و از هر فرصتی برای رفتن به آنجا استفاده می‌کردیم. یکی از این فرصت‌ها وقتی بود که پدربزرگ می‌خواست برود خانه دخترش و، چون نابینا بود باید یکی از ما نوه‌ها او را همراهی می‌کردیم. معمولا من با او همراه می‌شدم و در طول این همراهی چیز‌های زیادی از او یاد می‌گرفتم.

مثلا وقتی اتوبوس فلکه طبرسی را رد می‌کرد و وارد زیرگذر حرم می‌شد، پدر‌بزرگ می‌گفت، ما به مرقد آقا امام رضا (ع) نزدیکیم، حمد و سوره بخوان. خودش شروع می‌کرد و من هم عادت کرده بودم، همراه با او حمد و سوره می‌خواندم. هنوز وقتی مسیرم به زیر‌گذر حرم می‌افتد، حمد و سوره می‌خوانم، یکی برای امام رضا (ع)، یکی برای پدر‌بزرگ و یکی برای دیگر درگذشتگان. چون پدر‌بزرگ در دهه ۴۰ از افغانستان به مشهد آمده بود و اولین زائر امام رضا (ع) در فامیل بود، همه او را «زوار آقا» صدا می‌زدند.

وقتی باهم حرم می‌رفتیم، می‌رفت یک گوشه می‌ایستاد، دوبار زیارت امین‌ا... می‌خواند، یکی از طرف خودش و یکی به نیابت از اموات و حالا من هر وقت حرم می‌روم، سه‌بار زیارت امین‌ا... می‌خوانم که یکی از آن‌ها به نیابت از پدر‌بزرگ است. وقتی هم از حرم به خانه بر‌می‌گشتیم در راه برای من از خاطراتش در اولین سفر به مشهد می‌گفت. از اینکه چقدر سختی کشیده تا از غزنی به مشهد رسیده و از حال غریبی که در اولین زیارت داشته می‌گفت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->