نیما کرمی و دو نقطه؛ احیای ادبیات فارسی با زبان امروزی مهلت ارسال آثار به سیزدهمین جشنواره مد و لباس فجر تمدید شد فیلم کوتاه «بی‌گناه» به جشنواره بین‌المللی آمریکا راه یافت قسمت‌های جدید «پت و مت» ساخته می‌شود + فیلم مستند بالی برای پرواز، پژواک عملیات اچ ۳ و پیام روشنی برای پایگاه نظامی دیه‌گو گارسیا آمریکا امشب، خلاصه قسمت‌های سریال پایتخت ۷ را ببینید جدول پخش فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون اعلام شد (۱۵ فروردین ۱۴۰۴) حسین قلی‌زاده، هنرمند مجسمه‌ساز، درگذشت انتقاد به زبان کمدی و با عرض معذرت دانلود قسمت یازدهم سریال پایتخت ۷ + تماشای فیلم بهترین سریال ۲۰۲۴ از منظر منتقدان از فردا روی آنتن است مروری بر کارنامه بازیگرانی که در سال گذشته رکورد زدند | پرکارترین بازیگر زن سینمای ۱۴۰۳ کیست؟ فیلم «پدرخوانده» کجا فیلم‌برداری شد؟ نظر بهتاش فریبا درباره استفاده از اسمش در پایتخت | تنابنده باید به من زنگ می‌زد کدام فیلم‌ها امروز از تلویزیون پخش می‌شود؟ (۱۴ فروردین ۱۴۰۴) واکنش اداره کل فرهنگ و ارشاد کرمان به لغو کنسرت حامد همایون
سرخط خبرها

رونمایی از کتابی درباره خاطرات شفاهی شهید حسن عبدالله‌زاده

  • کد خبر: ۲۱۱۹۵۲
  • ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۴
رونمایی از کتابی درباره خاطرات شفاهی شهید حسن عبدالله‌زاده
کتاب «میاندار» خاطرات شفاهی شهید حسن عبدالله‌زاده رونمایی شد.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «میاندار» خاطرات شفاهی شهید حسن عبدالله‌زاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس با حضور خانواده و دوستان شهید و جمعی از مسئولین، همراه با جشن سرداران انقلاب در هیئت مکتب الزهرا (س) معرفی و رونمایی شد.

کتاب «میاندار» شامل خاطرات شفاهی شهید حسن عبدالله‌زاده، فرمانده تیپ یگان مخصوص نیروی قدس و فرمانده عملیات قرارگاه شرق سوریه است. شهید حسن عبدالله‌زاده با نام جهادی حمزه، فرزند سردار احمد عبدالله‌زاده؛ سال ۱۳۶۵ به دنیا آمد و در آخرین اعزام به سوریه در ۱۳ خرداد ۱۴۰۰ به شهادت رسید. از او سه فرزند به یادگار مانده است.

خاطرات جذابِ راوی (شهید) و همچنین قلم روانِ نویسنده، کتاب میاندار را به کتابی خوشخوان و جذاب تبدیل کرده است. میاندار از خاطرات کودکی شهید حسن عبدالله زاده شروع می‌شود و به شهادت او در سوریه می‌رسد. خواننده‌ی میاندار می‌تواند شخصیت شهید را به خوبی بشناسد، با زندگی‌اش همراه شود و با او همذات‌پنداری کند و همچنین اطلاعاتی از جنگ در سوریه به دست بیاورد. علاوه بر خاطرات دقیقی که از زندگی شهید در کتاب وجود دارد و روایتِ روانِ کتاب؛ خواندن میاندار؛ می‌تواند لحظات شیرینی را برای خواننده‌اش فراهم کند؛ لحظاتی که او کتاب را ورق می‌زند و از خواندن خاطراتی شیرین و آشنایی با شخصیتی متفاوت و جذاب حظ ببرد و لبخندی بر لبش بنشیند. کتاب با لحن و ادبیات شهید که به قول خودش به زبان داش‌مشتی تهرانی حرف می‌زند؛ و بدور از خودسانسوری یا شعار روایت شده است؛ این ویژگی‌ها و همچنین شوخ‌طبعی و شیطنت‌ها یا به قول خود شهید شرارت‌های او، در کنار اخلاص و شجاعت و عشق به امام حسین (ع)؛ شخصیت حسن عبدالله‌زاده را دوست‌داشتنی و کتاب «میاندار» را خواندنی کرده است.

این کتاب در حضور سردار عبدالله زاده (پدر شهید)، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا، دوستان شهید و جمع کثیری از محبان اهل بیت علیهم السلام توسط آقای محمدرضا طاهری در جشن میلاد سرداران کربلا رونمایی و معرفی شد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

آخرِ دوره‌ی عمومیِ پاسداری رفتیم کویر. فکر کنم ۲۸ مرداد ۱۳۸۸ بود و تو اوج گرما. من آرپی‌جی‌زن بودم و یک کمک‌آرپی‌جی‌زن هم داشتم که اهل تبریز بود. این بنده‌خدا تو کل عمرش از تبریز بیرون نیامده بود و آن‌جا هم گرمای آن‌چنانی ندیده بود. همان زمان، یک توده هوای گرم هم آمده بود تو کشور که تلویزیون، دو سه روز قبل هشدار داده بود که پیرمرد‌ها و پیرزن‌ها از خانه‌ها بیرون نیایند. حالا اردوی کویر کجا برگزار می‌شد؟ کنار دریاچه‌ی نمک توی گرمای هلاکستان آن‌جا. حتی یک سانتی‌متر سایه هم وجود نداشت.

آن زمان، اوج ورزش من بود. با اتوبوس رفتیم به محل اردو، و پیاده شدیم. با لباس و پوتین و آرپی‌جی ایرانی ۱۱ کیلویی با سه تا گلوله و یک کوله تقریباً پانزده کیلو بار داشتم. قرار بود پانزده کیلومتر راه برویم تا به محلی که مشخص کرده بودند، برسیم و استقرار پیدا کنیم. دو سه کیلومتر که رفتیم، کمک‌آرپی‌جی‌زنه به من گفت: «حسن، جان مادرت، این کلاش من را با خودت می‌آوری؟»
گفتم: «بده به من.

کلاش او را هم گرفتم و با پانزده کیلو بار خودم، دو سه کیلومتر آمدیم جلوتر. این بار پشت سری‌ام گفت: «حسن، به خدا، دیگر نمی‌کشم. کلاش من را هم می‌آوری؟

منبع: تسنیم

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->