آغاز فصل دوم برنامه برمودا + زمان پخش یک خبرنگار تئاتر درگذشت + علت اختتامیه بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی خراسان رضوی برگزار شد همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان+ویدئو نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد معرفی اعضای کارگروه حقوقی معاونت هنری وزارت ارشاد + اسامی واکنش علی شادمان، بازیگر سینما و تلویزیون، به رفع فیلترینگ + عکس چرا فیلم علی حاتمی پوستر فجر شد؟ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخرهفته تلویزیون (۶ و ۷ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را ببینید + عکس «فراهان» با نوای اصیل ایرانی در مشهد روی صحنه می‌رود گلایه‌های پوران درخشنده از بی‌توجهی‌ها استادی که فروتنانه هنرجو بود | درباره مرحوم بشیر محدثی‌فر، نقاش تصاویر شهدا
سرخط خبرها

آرزو‌های عادل

  • کد خبر: ۲۱۴۸۹
  • ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۵
آرزو‌های عادل
گپ‌وگفت با عادل تبریزی، سینماگر جوان مشهدی که به‌تازگی اولین فیلم بلندش را جلو دوربین برده است
غلامرضا زوزنی - شهر مشهد هنرمندان بسیاری را به خود دیده است که امروز در جامعه سینمایی کشور اسم‌ورسمی‌دارند. اغلب این هنرمندان با تکیه بر توان، استعداد و پشتکار خود به جایگاهی در سینما دست یافته‌اند. اما این یک اتفاق معمول شده است که تا وقتی هنرمندی در مشهد حضور دارد، کمترکسی تلاش او را می‌بیند و همین که برای دست یافتن به دنیایی بزرگ‌تر از این شهر بیرون می‌رود، همه به‌خصوص مسئولان می‌خواهند سهمی در موفقیت او داشته باشند.
یکی از آن‌هایی که سال‌هاست در مشهد درزمینه تولید فیلم فعالیت می‌کند، عادل تبریزی است که به‌تازگی فیلم سینمایی بلند خود با عنوان «گیجگاه» را در تهران و با حضور بازیگران مطرح، جلوی دوربین برده است.
این هنرمند جوان از دانشگاه سوره، لیسانس سینما گرفته است و در آثار متعددی از سینماگران مطرح همچون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، حمید نعمت‌ا... و ... به‌عنوان دستیار کارگردان حضور داشته است.
تبریزی به‌خاطره علاقه‌ای که به شهرش مشهد دارد، آرزومند است که نخستین فیلم سینمایی‌اش را در سینماآفریقا یا سینماقدس مشهد به تماشا بنشیند. او براین باور است آن‌قدر باید به هنرمندان مشهدی بها داده شود که بتوانند در شهر خودشان به رشد و شکوفایی برسند.
اومی‌گوید: مشهد دریای سرمایه و ثروت است. برای من سوال است که دستگاه‌ها و نهاد‌هایی که در این شهر هستند، چرا وارد حوزه تولید فیلم نمی‌شوند؟ چرا از تولید فیلم حمایت نمی‌کنند؟ بعد از فراغت او از مرحله تولید فیلمش، به سراغش رفتیم و درباره جریان سینما در مشهد صحبت کردیم. تا موعدی که «گیجگاه» به اکران می‌رسد، باید منتظر بمانیم و ببینیم عیار این سینماگر در سینمای ایران چقدر است.

درباره حال‌وهوای اولین فیلم بلندتان «گیجگاه» تاجایی‌که مقدور است، برایمان توضیح بدهید؟
بعد از سال‌ها دستیاری در سینما و بعد از اینکه چندین فیلم کوتاه ساختم، به‌سمت دغدغه‌ام که تولید فیلم بلند بود، گام برداشتم. برایم اهمیت داشت که این نخستین کار چه فیلم‌نامه‌ای داشته باشد. مهم بود که با چه حالی به سینما ورود می‌کنم. بر همین اساس انتخاب متن و حال‌وهوای فیلم‌نامه برایم مهم بود. دنبال این نبوده‌ام که ببینم الان سینما چه چیزی را می‌طلبد. بیشتر به‌دنبال حس فیلم‌سازی خودم بوده‌ام. دوست دارم آن چیزی را که احساس می‌کنم رنگ‌وبویی از آن در سینما وجود ندارد، به تصویر بکشم.
به تبع «گیجگاه» همان حال‌وهوایی را دارد که من از سینما گرفتم؛ حال‌وهوایی که مرا عاشق سینما
کرد.

تجربه سال‌ها دستیاری و حضور در گروه‌های کارگردانی در فیلم‌های متعدد سینمایی، چه کمکی به شما در کارگردانی «گیجگاه» کرد؟
مبنای من برای فعالیت در سینما همین تجربه‌اندوزی کنار بزرگان سینما بود. دراصل من سینما را این‌طور آموخته بودم که باید مسیری را طی کنم. شانس این را هم داشتم که از نقطه صفر درکنار بزرگان سینمای ایران شاگردی کنم. خیلی چیز‌ها را در آن دوران و در آن دستیاری‌ها آموختم. می‌توانم بگویم بزرگ‌ترین استادم مسعود کیمیایی بود و من از او بسیار آموختم. قطعا همه آن‌ها همانند اندوخته‌ای برایم بودند تااینکه در «گیجگاه» از آنان استفاده کردم.

چقدر از حال‌وهوای فیلم‌های کوتاهی که ساخته‌اید، در فیلم بلندتان بهره بردید؟
نوع نگاهی را که در فیلم‌های کوتاهم به سینما داشتم، به‌نوعی در «گیجگاه» ادامه دادم. درواقع آن نگاه و آن حال‌وهوا در این فیلم بلند به شکل کامل‌تری نمود پیدا کرده است.

تصمیمتان برای «گیجگاه» چیست؟ قرار است در جشنواره فیلم فجر سال ۹۹ شرکتش بدهید یا قصد دارید سیر عادی‌اش را طی کند و به اکران عموم در بیاید؟
هنوز هیچ‌چیز مشخص نیست و ما تصمیمی در این باره نگرفته‌ایم. با این وضع تعطیلی سینما‌ها هم نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد که آیا می‌خواهیم فیلم را اکران کنیم یا برای حضور در جشنواره نگهش داریم. فعلا باید منتظر بمانیم تا شرایط عادی شود.

بازیگرانی از طیف‌ها و نسل‌های مختلف در «گیجگاه» حضور دارند. این ترکیب از بازیگران را چطور انتخاب کرده‌اید؟
درواقع این چیزی بود که فیلم‌نامه می‌طلبید. براساس فیلم‌نامه به ترکیبی از بازیگران مختلف دست پیدا کردم که به نظرم ترکیب متفاوتی بود و می‌توانست فضای متفاوتی را در فیلم ایجاد کند. من هم سعی کردم بازیگران را طوری انتخاب کنم که فیلم‌نامه می‌طلبد و همچنین برای مخاطب جذاب باشد. به نظرم این طیف متفاوت از بازیگران برای بیننده، دوست‌داشتنی است.

دوست نداشتید «گیجگاه» را در مشهد جلوی دوربین ببرید؟
یکی‌دوبار به این فکر کردم که «گیجگاه» را در مشهد تولید کنم، اما شرایطش فراهم نبود. به‌خاطر سیر منطقی داستان فیلم، باید آن را در تهران تولید می‌کردیم.
مشهد، از پایین‌شهر تا بالای شهرش پر از لوکیشن‌های جذاب و تماشایی است و یکی از آرزوهایم این است که در شهر خودم یک فیلم بلند سینمایی بسازم. آرزو دارم با استفاده از ظرفیت شهرم، تمام کوچه‌ها، خیابان‌ها و مغازه‌هایش را در فیلم‌هایم تصویر کنم، ولی فعلا موقعیتی این‌چنینی وجود ندارد و در حد یک آرزوست.
مشهد با آن همه لوکیشن بی‌نظیر و نیروی مستعدش برای فیلم‌سازی درجه‌یک است. هر گوشه از سینمای ایران را که می‌نگریم، یک مشهدی در آن حضور دارد. با وجود این همه استعداد و ثروت در شهرمان، متاسفانه سینما در آن جریان ندارد و همین مسئله باعث شده است هنرمندان متخصص و علاقه‌مند این شهر به پایتخت مهاجرت کنند؛ برای مثال مشهد یک هنرستان سینمایی به نام «هنر‌های زیبا» دارد که درصد زیادی از دانش‌آموزان آن به تهران کوچ کرده‌اند.
همین‌طور در مشهد یک مرکز علمی‌کاربردی سینمایی وجود دارد. خروجی این مرکز آموزشی کجاست یا انجمن سینمای جوان مشهد هنرجوهایش کجا فعالیت می‌کنند؟ این همه ساختار آموزشی در مشهد وجود دارد، اما سینما در آن جریان ندارد.

چرا این‌طور شده است؟
واقعا نمی‌دانم. شاید جریان سینما و اهالی آن، جزو دغدغه‌های مسئولان مشهد نیست یا حتی به آن فکر نمی‌کنند. با جلسه گذاشتن و نشستن و حرف زدن درباره ساختار سینما و شعار دادن، سینما به جریان نمی‌افتد. برای این هنر باید هزینه کرد. باید پول خرج کرد. اصل قضیه سینما اقتصاد است. در سینما اگر پول وجود نداشته باشد، نمی‌شود فیلم ساخت. این موضوع باید جزو دغدغه‌های مسئولان اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، آستان قدس، شهرداری و... باشد. باید آن‌ها به این فکر کنند که آیا شهری با ظرفیت مشهد که پایتخت فرهنگی و معنوی کشور و جهان است، می‌خواهد سینما داشته باشد یا نه.
ولی انگار این دغدغه وجود ندارد. همین شرایط باعث شده است امثال من مجبور شوند شهر خودشان را با همه د‌ل‌بستگی که به آن دارند، ترک کنند. بسیاری به تهران مهاجرت می‌کنند، اما دریای مواج سینمایی که در تهران وجود دارد، تعدادی را شکست می‌دهد. این مسئله‌ای است که دیده نمی‌شود. آدم‌هایی به تهران می‌آیند و سرخورده به شهرشان بازمی‌گردند.
هرچند حتی اگر برای همین سرخوردگی‌ها هم سرمایه‌گذاری شود، آن شکست تبدیل به شور و عشق و اثر هنری می‌شود. قدر همان سرخورده‌ها را باید دانست که اگر مسئولان به آن‌ها بها دهند، همان آدم‌های ناامید پر از نشاط و سرزندگی خواهند شد که برای شهرشان مفید هستند.

با حمایت از فیلم‌سازان می‌شود جریان سینمایی را احیا کرد؟
فیلم ساختن فقط این نیست که به فیلم‌ساز یک دوربین بدهند و از او توقع داشته باشند که فیلم بسازد. این تعریف سینما نیست؛ جریان سینما ساختاری حرفه‌ای دارد. به سرمایه احتیاج دارد. سینما بدون پول نمی‌تواند روی پایش بایستد. بله، می‌شود با هزینه کم فیلم ساخت، اما کیفیت زیر سوال می‌رود.
حتی زمانی که یک فیلم تولید شد، هم نمی‌توان گفت سینما جریان دارد. سینما و جریان سینمایی در مشهد باید چرخه اقتصادی داشته باشد، به این صورت که هنرمند در هریک از مشاغل سینمایی بتواند زندگی‌اش را از راه سینما تامین کند. آنگاه که یک فیلم‌بردار، منشی صحنه، تدوینگر یا حتی یک تدارکات‌چی سینما در مشهد بتواند ازطریق فعالیت در تولید فیلم، زندگی‌اش را بگذراند، می‌توان ادعا کرد سینما جریان دارد. این همان جریان سینمایی است که از آن می‌گوییم. صرف اینکه یک نفر بتواند در مشهد فیلم تولید کند که سینما به جریان نمی‌افتد.

حالا شما با رفتن به تهران قصد دارید در سینمای بلند فعالیت کنید یا دوباره به سینمای کوتاه بازمی‌گردید؟
سینما سینماست. این‌طور نباید به آن نگاه کرد. مسعود کیمیایی بعد از «گوزن‌ها» فیلم کوتاه ساخته است. بعد از «قیصر» و «داش آکل»، فیلم کوتاه «اسب و پسر شرقی» را کارگردانی کرده است. بهرام بیضایی بعد از «رگبار» همین‌طور. ناصر تقوایی بعد از آثار بلندش، فیلم کوتاه تولید کرده است. این چیز‌ها الان مد شده است که می‌گویند «فیلم کوتاه را بعد از ساخت فیلم بلند کنار گذاشته‌اند». آن چیزی که اهمیت دارد، «فیلم ساختن» است. مهم ذات سینماست. بعید نیست بعدا فیلم کوتاه بسازم. این دسته‌بندی برایم وجود ندارد. شاید یک فیلم کوتاه که حال‌وهوای خوبی داشته باشد، بسازم.

غالبا این‌طور است که فیلم‌ساز‌ها سینمای کوتاه را نردبانی برای دستیابی به سینمای بلند می‌بینند؟
من به سینما این‌طور نگاه نمی‌کنم. لذتی که از ساخت فیلم می‌برم و حالی که در آن دارم، از هر چیزی برایم مهم‌تر است. لذتی که از ساخت فیلم بلند می‌برم، به همان اندازه‌ای است که از تولید فیلم کوتاه می‌برم و بالعکس. هیچ تفکیکی برایم نداشته است. به این هم فکر نمی‌کنم که دارم فیلم کوتاه می‌سازم یا فیلم بلند؛ برای همین تفاوتی هم برایم ندارد. نمونه‌هایی که از بزرگان سینما نام بردم، در اوج دوران محبوبیتشان، فیلم کوتاه ساخته‌اند. آن‌ها به ما آموخته‌اند که سینما کوتاه، بلند ندارد. در تاریخ سینمای جهان هم همین‌طور است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->