هشدار پلیس راهور درباره بازگشت زائران: خستگی و خواب‌آلودگی عامل نیمی از واژگونی‌ها در محور مشهد – سمنان + فیلم صدور کارت ورود به جلسه آزمون کاردانی به کارشناسی از فردا (۳ شهریور ۱۴۰۴) رکوردشکنی جابجایی مسافران متروی مشهد در شب شهادت امام رضا (ع) بازدید رئیس کل دادگستری خراسان رضوی از موکب‌های عزاداری روز پایانی ماه صفر و شهادت امام رضا (ع) ورود بیش از ۵میلیون و ۲۴۱ هزار نفر زائر و مسافر به مشهد (۲ شهریور ۱۴۰۴) خواص و فواید مصرف روغن ذرت برای سلامتی بدن پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان رضوی (یکشنبه، ۲ شهریور ۱۴۰۴) | وزش باد شدید و کاهش کیفیت هوا در مشهد اقدامات ضروری برای مراقبت از زانو‌ها یک راه ساده برای محافظت از سلامت قلب زنان مسن کشف ۳ میلیون قرص لاغری مرگبار (۲ شهریور ۱۴۰۴)  تابستان چگونه مغز را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟ چگونه متوجه نارسایی کبد شویم؟ افزایش ۳۰ درصدی حقوق خدمتگزاران | اولویت استخدام نیروی خدمتگزار آموزش و پرورش با تحصیلات زیر دیپلم بودجه ۶.۳ همتی برنامه شیرمدرسه در ۱۴۰۴ | مدارس دولتی ابتدایی مناطق محروم در اولویت شیر مدارس از سال تحصیلی ۱۴۰۵ - ۱۴۰۴ توزیع می‌شود | تخصیص اعتبار ۶.۳ همتی به برنامه شیر مدارس قطار‌های فوق‌العاده مسافری در مسیر مشهد برای روز‌های پایانی ماه صفر برقرار هستند + ویدئو محدودیت‌های ترافیکی در محور‌های منتهی به مشهد و جاده‌های چالوس و هراز اعلام شد (۲ شهریور ۱۴۰۴) آیا استفاده همزمان از «مرخصی زایمان» و «بیمه بیکاری» امکان پذیر است؟ کشف محموله بزرگ رتیل و عقرب قاچاق در فرودگاه امام خمینی ۸ مصدوم در پی تصادف در جاده مشهد (اول شهریور ۱۴۰۴) ورود روزانه ۱۸۰۰ اتوبوس به مشهد برای بازگشت زائران دهه آخر صفر کشف و امحای ۷ تُن مواد غذایی ناسالم در موکب‌های پذیرایی از زائران | موکب‌ها به توصیه‌های بهداشتی توجه کنند خبر خوب وزیر بهداشت برای دانشجویان پزشکی: افزایش ۳۰درصدی حقوق رزیدنت‌ها از ماه جاری مرگ مشکوک رقیه حاتمی‌پور فعال گردشگری در بیمارستان | ایا پای قصور پزشکی در میان است؟ کاهش ۷۷ درصدی تصادفات فوتی دهه پایانی ماه صفر در خراسان رضوی جزئیات ابر و بخار شکل‌گرفته بالای قلۀ دماوند به روایت فیلمبردار آن + فیلم توزیع حدود یک میلیون و ۱۵۰ هزار گذرنامه زیارتی با پست در ایام اربعین جزئیات داستان ۲ سال قهرمانی پیاپی تیم ملی المپیاد نجوم ایران در جهان بازار شیرخشک‌های معمولی و رژیمی در بهترین وضعیت هستند (یکم شهریور ۱۴۰۴)
سرخط خبرها

مادرجانِ خانم ابراهیم زاده

  • کد خبر: ۲۱۵۳۶۲
  • ۱۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۵۳
مادرجانِ خانم ابراهیم زاده
خانم ابراهیم زاده همسر ندارد و از مادرش نگهداری می‌کند. زندگی او بر مدار مادرش می‌چرخد.

خانم ابراهیم زاده ریزنقش است. آرام حرف می‌زند. تا حالا نشنیده ام صدایش بالا برود. وقتی به صورتش نگاه می‌کنی آرامشش دلت را آرام می‌کند. او معاون یکی از مدارس حاشیه شهر است و نیمی از وقتش در روز را صرف حضور در مدرسه می‌کند.

در بین ساکنان ساختمان بیشترین تعامل را با او دارم. هر دو در یک طبقه ساکن هستیم و برای جابه جا کردن خودروهایمان زیاد هم را می‌بینیم. از دار دنیا یک مادر دارد، یک دختر و یک نوه. وقتی کفش‌های قرمز رنگ تق تقی نوه کوچکش جلو در است می‌فهمم امروز کیف همسایه ام کوک است. چون صدای خنده از واحدشان به گوش می‌رسد. خانم ابراهیم زاده با مادرش زندگی می‌کند. مادری هشتادوسه ساله که با واکر راه می‌رود.

سکوت همسایه مان، اما حدود یک ماه پیش شکست. صدایش به واحد ما هم می‌آمد. برایم عجیب بود. او و بلندبلند حرف زدن؟ صدایش می‌آمد که می‌گفت مادرجان خودت را بکش بالا. مادر جان آرام. مادرجان می‌افتی و...

لحظاتی بعد تلفن همراهم زنگ خورد. آن سوی خط خانم ابراهیم زاده نفس نفس زنان کمک می‌خواست. گفت خودت را برسان مادرم افتاده نمی‌دانم چه شده تکان نمی‌خورد.

نفهمیدم چطور چادرم را سرم کردم و خودم را به او رساندم. مادرش کنار تخت نشسته بود. چشم هایش گوشه اتاق را نشانه رفته بود. همسایه ریزنقش ما هم نفس نفس زنان بالای سرش ایستاده بود. آرام گفت فکر می‌کنم مادرم فلج شده است. بعد بغضش ترکید و زد زیر گریه. بین گریه هایش گفت داشت با واکر راه می‌رفت نمی‌دانم چه شد خورد زمین. حالا هر کاری می‌کنم زورم نمی‌رسد او را روی تختش بخوابانم. تکان نمی‌خورد. با هم زیر بغلش را گرفتیم. به سختی توانستیم دونفری او را روی تخت بکشیم.

خانم ابراهیم زاده همسر ندارد و از مادرش نگهداری می‌کند. زندگی او بر مدار مادرش می‌چرخد. مادرش امروز هرچه هوس کرده همان را می‌پزد. مادرش امروز مریض است مرخصی می‌گیرد و مدرسه نمی‌رود. مادرش امروز نوبت دکتر دارد خودش را می‌رساند و او را  دکتر می‌برد. قبل تر‌ها می‌گفت دخترم گفته فکر نکنی پیرشوی من همین کار‌ها را برایت انجام می‌دهم به این هوا نباشی. من از این کار‌ها نمی‌کنم بعد ریز ریز می‌خندید و می‌گفت من پیر بشوم از هیچ کس توقع ندارم. خودم باروبندیلم را جمع می‌کنم و می‌روم خانه سالمندان.

حالا او مانده و مادری که فلج شده است. صبح تا ظهر پرستار از او مراقبت می‌کند بعد دخترش می‌آید و از مادر پرستاری می‌کند. فقط او می‌فهمد مادر چه می‌خواهد. مادر زمزمه می‌کند دختر می‌فهمد گردنش درد می‌کند. مادر لب هایش را تکان می‌دهد و دختر می‌فهمد آب می‌خواهد. چه خوب که هنوز نسل دختر‌های دل سوز منقرض نشده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->