سومین همایش بزرگ "خانواده باشکوه" در مشهد برگزار شد | مشارکت ۵۲۵ مادر در پویش "نذر یک فرزند" طی سه سال مجازات قتل در تصادف رانندگی+ جزییات چند نکته مهم درباره بار زائران در فرودگاه‌های جده و مدینه نجات ۸ شهروند مشهدی از میان دود آتش‌سوزی (۱۲ تیر ۱۴۰۳) کشف ۴۰۰ کیلوگرم مواد روانگردان شیشه اعترافات تکان دهنده درباره قتل پدر ثروتمند دادگاه رسیدگی به پرونده رستمی‌صفا برگزار شد پرونده عجیب قتل فجیع نوجوانی که در برابر شیطان مقاومت کرد گردشگری سلامت ایران در یک سال گذشته به اندازه ۲۰ سال پیشرفت کرد پدروپسر مامورنما در مشهد به دام افتادند (۱۲ تیر ۱۴۰۳) کلاهبرداری با ترفند نرم افزار رایگان آموزش ارز دیجیتال (۱۲تیر ۱۴۰۳) گلابی؛ میوه‌ای مفید برای کاهش «کلسترول بد» خطر همه‌گیری بیماری تب دنگی در کشور ۵۰ درصد کودکان ایرانی بدخواب شده‌اند | ۳ فاکتور مهم شیوع ۳۶ درصدی اختلال خواب در کودکان تهرانی سرکه سیب؛ فراورده‌ای که برای کاهش وزن مفید است وزیر آموزش‌وپرورش: امسال به جذب ۱۷۶ هزار معلم نیاز داریم | واریز معوقات معلمان، در دست اقدام جزئیات اسیدپاشی در آلمان + فیلم امکان انتقال تب دنگی از طریق هر پشه به ۱۰ نفر زنانی که تابع این رژیم غذایی هستند، قلب سالم‌تری دارند توفان ۶۲۰ نفر را در سیستان‌ راهی بیمارستان کرد (۱۲ تیر ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

ماجرای زباله‌گردی که کیسه طلا و ۲ میلیارد دلار را به صاحبش بازگرداند

  • کد خبر: ۲۲۰۷۷۰
  • ۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۲
ماجرای زباله‌گردی که کیسه طلا و ۲ میلیارد دلار را به صاحبش بازگرداند
سوم فروردین مادرم قصد داشت برای مسافرت به تهران برود. وسایلش را جمع کرد و طلا و دلار‌هایی که در خانه داشت را داخل کیسه گذاشت. یکی از نوه‌های کوچک او که نمی‌دانسته داخل کیسه طلا و دلار است، کیسه را با زباله اشتباه می‌گیرد و آن را جلوی در خانه می‌گذارد.

به گزارش شهرآرانیوز، دو، سه روز بعد از جستوجوی خانواده یکی از کارمندان بانک با صاحب اموال تماس میگیرد و میگوید فردی کارت بانکی شما را پیدا کرده و ادعا میکند چیزهای دیگر هم در کنار کارت بانکی موجود است. خانواده به بانک مراجعه میکنند و آنجا با دادن مشخصات محتوای داخل کیسه طلا و دلارها را دریافت میکنند. حالا «اعتماد» با آن خانواده و فردی که طلا و دلارها را پیدا کرده، مصاحبهای انجام داده است.

فصل اول

پسر خانواده در مورد جزییات آن روز به»میگوید :سوم فروردین مادرم قصد داشت برای مسافرت به تهران برود. وسایلش را جمع کرد و طلا و دلارهایی که در خانه داشت را داخل کیسه گذاشت. یکی از نوههای کوچک او که نمیدانسته داخل کیسه طلا و دلار است، کیسه را با زباله اشتباه میگیرد و آن را جلوی در خانه میگذارد. مادرم به تهران میآید. آنجا یادش میافتد که طلا و دلارها نیست. به یقین اینکه شاید طلا و دلارها را در خانه جا گذاشته باشد به الیگودرز برمیگردد تا خانه را جستوجو کند، اما طلاها را پیدا نمیکند. ما دو، سه روز همه جا را گشتیم و پیگیر بودیم تا اینکه از بانک [..]به ما زنگ زدند و گفتند یک نفر کارت عابربانک با نام خانوادگی شما را پیدا کرده است. ما به بانک مراجعه کردیم و آن شخص طلاها و دلار را به ما تحویل داد



او در ادامه میگوید: «زمانی که آن شخص زبالهها را جمع کرده و رفته مثل همیشه نشسته و آنها را از هم تفکیک کرده است. وقتی کیسهای که مربوط به ما بوده را باز کرده با طلا و دلار روبهرو شده است، چون کارت عابربانک مادرم داخل آن کیسه بوده از روی آن مشخصات را برمیدارد. ابتدا به محلههایی که حدس میزده کیسه را از آنجا برداشته، مراجعه و پرس و جو میکند که خانه چنین شخصی با این نام کیست، اما، چون اسم کوچک مادرم در شناسنامه چیز دیگری بوده همسایهها اظهار بیاطلاعی میکنند. این فرد دو، سه روز به خانههای مختلف مراجعه کرده و مشخصات افراد خانه را پرسیده است! بعد مجبور شده به بانکی که مشخصات مادرم روی آن عابربانک بوده، مراجعه کند. به کارمندان بانک گفته که صرفا یک عابربانک پیدا کرده است. وقتی مادرم به همراه برادر دیگرم به بانک مراجعه کردند آن فرد به آنها گفته چیزهای دیگری هم پیدا کرده که اگر آنها مشخصات بدهند کیسه را تحویلشان میدهد. مادرم مشخصات طلاها را به او میدهد و کیسه را تحویل میگیرد. خودش برایمان تعریف کرده که برخی دوستانش به او گفتند این کیسه زندگی تو را عوض میکند پس بهتر است آن را برای خودت برداری، اما خب او قبول نکرده است. پدر این فرد مدیر فروش یک کارخانه بوده و بازنشست شده. یعنی این فرد از خانواده محترمی بوده، اما بعدا زندگیاش از هم پاشیده شده است

فصل دوم

فردی که کیسه طلاها و دلار را پیدا کرده ۵۲ سال دارد.» میگوید: «آن روز زبالهها را جمع کردم و وقتی خواستم زبالهها را از هم جدا کنم متوجه شدم داخل کیسه کلی طلا و دلار است. چند روزی این طلا و دلارها با من بود، اما، چون ما با نان حلال بزرگ شدیم، نتوانستم کیسه را برای خودم بردارم. پدر و مادرم اینگونه ما را راهنمایی کرده بودند که مال مردم، مال مردم است

او به سوالات آخر نیز پاسخ میدهد.

با توجه به اینکه وضعیت مالی شما ضعیف است هر شخص دیگری جای شما بود امکان داشت طلاها و دلارها را به صاحب آن بازنگرداند یا اصلا ماجرا را پیگیری نکند. چه چیزی باعث شد شما آن را به صاحب مال بازگردانید؟

بله، شما درست میگویید، اما طلاها و دلارها برای من نبود و من پیش خودم میگفتم اینها دست من امانت است و باید هرطور شده آن را به صاحبش بازگردانم. من هم مثل امانت به آن کیسه نگاه کردم.

چطور به خاطرتان رسید که به بانک مربوطه مراجعه کنید؟ کسی شما را راهنمایی کرد یا خودتان مراجعه کردید؟

غیر از کارت عابربانک که روی آن مشخصات صاحب آن نوشته شده بود کارت شناسایی دیگری نبود. برای همین به بانک مربوطه مراجعه کردم. کلانتری هم نمیخواستم بروم، چون اگر اتفاقی میافتاد من شرمنده صاحب اموال میشدم. فقط قصدم این بود که صاحب کیسه را پیدا کنم و کیسه را به او بازگردانم. به همین خاطر به بانک موردنظر رفتم و گفتم کارت بانکی یک نفر را پیدا کردم. آنها هم با صاحب کارت تماس گرفتند و ماجرا را گفتند. صاحب کارت هم به بانک آمد و من هم طلاها و دلارها را تحویلش دادم.
منبع: اقتصاد آنلاین

 

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->