به گزارش شهرآرانیوز کتیبههایی که حدود یک قرن قدمت دارند، زیر رگبار بارانهای اسیدی در حال تخریباند. بخشی از کتیبهها بهطورکامل از بین رفتهاند و متولیان میراثفرهنگی به اذعان خودشان حتی در تهیه مواد اولیه برای مرمت اثر مستأصل ماندهاند. برپایه تحقیقات و مشاهدات، بارانهای اسیدی ناشی از آلودگی هوا متهم ردیف اول تخریب آثار در محدوده تاریخی توس هستند.
مرگ تدریجی کتیبههای آرامگاه ناشی از فعالیت کارخانهها و معادن پیرامون این محوطه تاریخی است. از یکسو کارخانههای تولید گچ در محدوده حریم تاریخی توس بیپروا و بدون توجه به موضوع فیلتراسیون شبانه و دور از چشم نیروهای نظارتی فعالیت خود را ادامه میدهند و بر آلودگی هوا میافزایند و از سوی دیگر معادنی که اگرچه خارج از محدوده شهری هستند، در همسایگی محدوده تاریخی توس خاک و گردوغبار را به آسمان این محدوده حوزه میراث تاریخی روانه میکنند.
در این میان در تخریب آثار تاریخی محدوده توس آلودگی هوای مشهد هنوز متهم ردیف اول است؛ متهمی که حالا دیگر کارش از نشانهگرفتن جامعه انسانی گذشته و به اصیلترین محدوده تاریخی شهرمان، زادگاه و آرامگاه حکیم فرزانه توس، دست انداخته است. این روزها آلودگی هوای مشهد نفس فردوسی را هم به شماره انداخته است.
فردوسی بزرگ احتمالا میدانسته است که روزی بنای یادبودش با نامهربانی بارانهای اسیدی دچار آسیب میشود که این طور سروده است: «بناهای آباد گردد خراب/ ز باران و از تابش آفتاب»
اگر حکیم توس سالها پیش برای سرایش شاهنامه از رنج سی ساله سخن گفته است، حالا باید دوستدارانش نگران آلایندگی و مواد سمی باشند که نه تنها سلامت مردم، بلکه بنای یادبود حکیم توس را هم نشانه گرفته اند. معضل آلودگی هوای مشهد که قرار بود ذیل قانون جامع هوای پاک سامان بگیرد، حالا نه تنها حل نشده، بلکه در کش وقوس این غفلت، آرامگاه فردوسی را نشانه گرفته است. مصداق و گواه این موضوع هم نابودی و تخریب کتیبههای دور آرامگاه است که به گفته احسان رحمانیان، مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس، قدمتی حدود یک قرن دارد.
به گفته رئیس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت ۱۳.۹درصد از مرگهای مردم ایران منتسب به آلودگی هواست؛ آماری تکان دهنده که عباس شاهسونی به مناسبت هفته هوای پاک در سال ۱۴۰۲ رسانهای کرد. در حقیقت آنچه از دهههای اخیر بیشتر از سایر جنبهها ذیل موضوع آلودگی هوا همواره تأکید و بررسی میشود، موضوع رشد صعودی بیماریهای تنفسی و افزایش مرگ ومیرهای ناشی از آلودگی هواست.
اما روی دیگر این ماجرا که تقریبا مورد غفلت واقع شده است، مرگ خاموش و بی و سروصدای آثار و بناهای تاریخی است که اتفاقا به دنبال افزایش غلظت آلایندهها در کل کشور و دست کم در کلان شهرها رقم میخورد. واقعیت اینجاست که آلودگی هوا و آلایندههای موجود در اتمسفر با نقشی که در تولید باران اسیدی دارند در حقیقت تخریب آثار باستانی و مرگ تدریجی این آثار را سبب میشوند.
یکی از انواع آلودگیهای مخرب هوا، ایجاد بارانهای اسیدی است. باران اسیدی زمانی اتفاق میافتد که گازهای فسیلی حاوی دی اکسید گوگرد موجود در هوا با رطوبت ترکیب و منجر به بارش اسیدی شود. هنگامی که باران اسیدی بر روی آثار تاریخی از جنس سنگ آهک یا سنگ مرمر میبارد، یک واکنش شیمیایی اتفاق میافتد که اثر خورندهای بر این ساختارها دارد.
این واکنش، مواد را تجزیه میکند تا جایی که منجر به آسیب دائمی میشود؛ موضوعی که پیشتر سید هادی احمدی روئینی، مدیرکل وقت دفتر حفظ و احیای بناها، بافتها و محوطههای تاریخی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، تأکید کرده و گفته بود: از ترکیب آلودگی هوا با بارندگی، بارانهای اسیدی شکل میگیرند و این اسید جدارههای تاریخی را میخورد. علاوه بر این آلودگیهای معلق در هوا توسط باران روی سطح بناهای تاریخی میآیند و فعل وانفعالات شیمیایی بعدی موجب تخریب بنای تاریخی میشود. تخریب بعدی نیز تخریب فیزیکی است؛ یعنی برخی از نمکها و سولفاتها تشکیل، در جدارهها و ترکها انباشته و با متبلور شدن باعث تخریب بنای تاریخی میشوند.
آنچه که رئیس مرکز پایش آلایندههای زیست محیطی شهرداری مشهد از آن به عنوان تعداد روزهای هوای پاک مشهد تا اواسط اسفندماه سال گذشته یاد میکند، تنها ۲۵ روز هوای پاک در مشهد است. این عدد نشان میدهد که در سال گذشته از مجموع دوازده ماه، در بهترین حالت تنها حدود یک ماه هوای سالم در شهر تنفس کرده ایم؛ بنابراین در یازده ماه از سال حتی آثار تاریخی ما هم از آلودگی هوا و معضل اصلی آن (یعنی بارانهای اسیدی) در امان نبوده اند؛ بنابراین این وضعیت برای حوزه آثار تاریخی و میراث فرهنگی توس بغرنجتر از این حرفها بوده است؛ زیرا جنس سنگ و ابنیه بنای تاریخی آرامگاه بهترین خورنده توسط بارانهای اسیدی است.
رضا اسماعیلی در گفتگو با خبرنگار ما بیان میکند: موضوع آلودگی هوا ابعاد مختلفی -اعم از انسانی، اقتصادی گردشگری، تاریخی، مالی و... - دارد. در قانون هوای پاک هم به این موضوع اشاره شده است که بار مالی مسائل مرتبط با آلودگی هوا باید برآورد و دیده شود؛ اما متأسفانه آسیب به بناهای تاریخی در اثر تداوم آلودگی هوا و ایجاد باران اسیدی بعد مهمی است که کمتر به آن توجه شده است.
وی ادامه میدهد: تأثیر بارانهای اسیدی بر تخریب ابنیه تاریخی کاملا مشهود است. اگرچه در کشور ما هنوز به این مرحله نرسیده ایم که ابعاد مختلف این واقعه را آنالیز کنیم، دست کم میتوان تحلیل کرد که هر یک از این ابعاد مربوط به یک سازمان و ارگان است.
اسماعیلی اظهار میکند: موضوع آلودگی هوا از جنبههای مختلفی بررسی میشود. بار و خسارات زیان بار ناشی از آلودگی هوا روی سطوح شهری گیاهان و خاک زراعی و ابنیه تاریخی وجود دارد و درخورتأمل است. وی با اشاره به تأثیر بارانهای اسیدی روی ابنیه تاریخی تأکید میکند: این واقعیت در بسیاری از کشورهای دنیا هم وجود دارد. در بسیاری از بناهای تاریخی در کشورهایی مانند یونان و ایتالیا که عموما جنس ابنیه شان از سنگ مرمر و سنگهای با تراش راحت است، مشخص شده مشتقات اصلی این نوع بناها در برابر باران اسیدی واکنش پذیر است.
رئیس مرکز پایش آلایندههای زیست محیطی شهرداری مشهد اظهار میکند: متأسفانه آرامگاه فردوسی هم در چند سال اخیر از تأثیر بارانهای اسیدی در امان نبوده است. در حقیقت نوع سنگ و کانی به کاررفته در داخل بنای آرامگاه رفتار متفاوتی در برابر باران اسیدی دارد.
اسماعیلی میافزاید: به عبارتی جنس سنگ بنا در برابر باران اسیدی کاملا واکنش پذیر است و آن طور که برمی آید، واکنش پذیری بر تخریب بنا تأثیر گذاشته است.
گفتههای رئیس مرکز پایش آلایندههای زیست محیطی شهرداری مشهد باعث شد این بار با هماهنگی مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس به محدوده تاریخی توس و مشخصا مقبره حکیم فردوسی سری بزنیم. احسان رحمانیان با تأیید این خبر که بارانهای اسیدی بخشی از کتیبههای آرامگاه را تخریب کرده اند، میافزاید: در محدوده تاریخی توس چند معضل اساسی به ویژه در محدوده بنای تاریخی هارونیه و خود آرامگاه وجود دارد.
وی در تشریح جزئیات این خبر بیان میکند: عوامل متعدد آسیب زا متأسفانه دورتادور حریم و محدوده آرامگاه را احاطه کرده اند. اولین معضل موضوع مازوت سوزی نیروگاه توس مشهد است که متولیان این نیروگاه، به ویژه در زمستان ها، به خاطر موضوع گاز به انجام این کار دست میزنند. ازآنجاکه جریان هوا عمدتا از سمت غرب به شرق است، متأسفانه دود ناشی از مازوت سوزی در محدوده آرامگاه موجب ایجاد بارانهای اسیدی میشود.
وی ادامه میدهد: تأثیر مستقیم و مخرب بارانهای اسیدی روی آثار سنگی و آجری بسیار بالاست؛ بنابراین هم بنای تاریخی هارونیه و هم خود آرامگاه از معضل این آسیبِ خورنده در امان نیستند.
مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس ادامه میدهد: کارخانههای گچ مستقر در شمال آرامگاه نیز شبانه فیلتراسیون خود را خاموش و در همان شرایط بدون فیلتر فعالیت میکنند و تأثیر این اقدام نشستن غبار گچ روی بناها و درختان است که باز هم اثر مخرب و خورندگی دارد.
رحمانیان با بیان اینکه کارخانههای گچ متأسفانه در تابستان فعالیت بیشتری دارند و این موضوع حتی به درختان چنار موجود در محدوده آرامگاه آسیب میزند، میافزاید: در تابستان برگ درختان چنار مملو از یک لایه گچ است و مشخصا اگر این روند ادامه داشته باشد، نه تنها آثار تاریخی، بلکه پوشش گیاهی این محدوده هم از بین خواهد رفت.
وی به معضل موجود در ناحیه شرق آرامگاه حکیم توس هم اشارهای میکند و میافزاید: معادن شن و ماسه حوالی آرامگاه که عمدتا با عمق سی تا چهل متر برای استخراج شن و ماسه حفاری میشوند هم عوامل دیگری برای تولید بارانهای اسیدی حوالی آرامگاه هستند که افزون بر تولید گردوغبار، گودهای بزرگ حفاری شده ناشی از این استخراجها هم عمدتا بعد از اتمام کار و برداشت به صورت بلااستفاده رها میشوند.
وی تأکید میکند: این گودهای رها مراکز خوبی برای تخلیه نخالههای ساختمانی و حتی زباله مردم روستاهای اطراف و زبالههای صنعتی کارخانههای شهرک صنعتی هستند.
رحمانیان اظهار میکند: علاوه بر موضوع تخریب آثار و میراث فرهنگی نکته درخورتأمل اینجاست که تأمین آب مشهد هم عمدتا از حوزه توس زاک و ماریان است؛ بنابراین در اثر یک بارندگی شیرابه این زبالهها و سموم نخالههای صنعتی کاملا به سفرههای زیرزمینی نفوذ میکنند و آلودگی آب را هم بر جای میگذارند.
مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس درباره آسیب بارانهای اسیدی روی سنگ بنا و مقبره آرامگاه فردوسی بیان میکند: عمدتا آسیب بارانهای اساسی تدریجی است و یک باره ملموس نیست، اما متأسفانه در سالهای اخیر، این تأثیر کاملا مشهود است. در اثر بارانهای اسیدی خیلی از اشعار درج شده بر کتیبههای آرامگاه خورده شده و کاملا از بین رفته است.
رحمانیان تأکید میکند: امسال پروژهای تعریف کردیم که این نوشتهها دوباره مطابق با نسخه اصلی خود احیا شوند. قبل سال هم بخشی از آنها احیا شد؛ اما بخش بزرگی از کتیبهها که کاملا تخریب شده، هنوز احیا نشده است؛ زیرا ازآنجاکه سنگ را نمیتوان تعویض کرد، دنبال مادهای هستیم که بتوانیم مانند نسخه اصلی با آن، نوشتهها را جایگزین کنیم.
وی بیان میکند: کتیبههای آرامگاه جزو بدنه آرامگاه محسوب میشوند و حدود نود سال قدمت دارند. این کتیبهها حدود سال ۱۳۱۴ شمسی درج شده اند.
مدیر پایگاه میراث فرهنگی توس راهکار حل این مشکل را این گونه تعریف میکند: اول اینکه باید بر آلایندگی کارخانههای گچ نظارت بیشتری صورت بگیرد تا این کارخانهها در شب فیلتراسیون خود را خاموش نکنند. دوم اینکه نیروگاه توس باید فیلتراسیون خود را فعال کند و از مازوت استفاده نکند. کافی است شما یک روز در زمستان به محدوده توس مراجعه کنید. دود سیاه آلایندهها کل محوطه را در برمی گیرد و به سمت جنوب مشهد جلو میرود. نکته سوم فاضلاب و تخلیه نخالهها در حوزه کشف رود است که بر اثر مرور زمان هم به باره و هم به خود محوطه و آرامگاه حکیم توس آسیب میرساند.
اگرچه تا امروز حرکت لاک پشتی اجرای یک قانون جامع به نام قانون هوای پاک، همه (از جمله متولیان حوزه محیط زیست) را مستأصل کرده است، به نظر میرسد احیا و اجرای این قانون ویترینی این روزها دیگر به یک اهتمام جدی و حرکت ویژه نیاز دارد. کاش بدانیم این روزها نفس تنگ شهر نفسهای حکیم توس را هم به شماره انداخته است؛ حکیمی که برای پاسداشت زبان و ادبیات و فرهنگ این مرزوبوم همه زندگی و عمر خود را وقف کرد و از جان ودل مایه گذاشت.