سقوط مرگبار هواپیما در نزدیکی پاریس؛ سه نفر کشته شدند + فیلم زلزله "ازگله" در استان کرمانشاه را لرزاند (۱۱ تیر ۱۴۰۳) از عوارض خطرناک شب‌کاری چه می‌دانید؟ جزییات جدید از جنایت هولناک در خیابان کارگر جنوبی تهران جزئیات دستگیری شرور مسلح سابقه دار در تهران چرا مردها علاقه‌ای به معلم شدن ندارند؟ لیست جدید لوازم آرایشی غیرمجاز اعلام شد (۱۰ نیر ۱۴۰۳) برخورد خودرو با ستون برق در مشهد یک مصدوم برجای گذاشت جزییات کشف اسکلت انسان در جریان لوله‌کشی + عکس آتش سوزی منزل مسکونی یک مصدوم برجای گذاشت (۱۰ تیر ۱۴۰۳) همه چیز درباره ثبت نام دانش‌آموزان افغانستانی در سال تحصیلی ۱۴۰۳- ۱۴۰۴ + جزئیات از انتشار تصویر مدارک هویتی در فضای مجازی خودداری کنید زوج مواد فروش در شرق مشهد به دام افتادند (۱۰ تیر ۱۴۰۳) چگونه فرزندانی مستقل داشته باشیم دستور رسیدگی خارج از نوبت به پرونده ضرب و شتم نگهبان پارک خورشید مشهد تصادف موتورسیکلت‌ها در اطراف مشهد ۲ فوتی بر جای گذاشت کم‌آبی شدید بدن سبب مرگ می‌شود رمزگشایی از ۲۰ فقره سرقت وسایل از باغ‌ها و کابل‌های فشارقوی برق در شهرستان طرقبه‌شاندیز
سرخط خبرها

آخرین اخبار چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

روزگار تلخ مرد مشهدی پس از ۵ ازدواج ناموفق

  • کد خبر: ۲۲۸۹۱۱
  • ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۸
روزگار تلخ مرد مشهدی پس از ۵ ازدواج ناموفق
مردی که بعد از ۵ بار ازدواج هنوز نتوانسته زندگی آرامی داشته باشد، داستان زندگی‌اش را تعریف کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، مرد ۴۳ ساله که برای یافتن پسر فراری‌اش دست به دامان پلیس شده بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی طبرسی شمالی مشهد گفت: در یکی از شرکت‌های خودرو سازی مشغول کار هستم، اما هیچ گاه رنگ خوشبختی را ندیدم چرا که وقتی دیپلم گرفتم و عازم خدمت سربازی شدم، مادرم دختر یکی از همشهری‌های خودش را که ساکن مشهد بود برایم خواستگاری کرد و من هم پذیرفتم. این اولین ازدواج من بود که ۱۶ سال ادامه داشت. آن زمان بعد از پایان خدمت زندگی مشترکم را با مریم آغاز کردم، اما وقتی پسرم به ۱۵ سالگی رسید تازه فهمیدم که من و مریم هیچ تفاهم اخلاقی با یکدیگر نداریم. به همین خاطر از او جدا شدم. همسرم نیز سرپرستی پسرم را پذیرفت و به همراه او به دنبال سرنوشت خودش رفت. من که دیگر تنها شده بودم در مدت زمان خیلی کوتاهی با زن مطلقه دیگری ازدواج کردم و صاحب ۲ پسر دیگر به نام‌های احمد رضا و علیرضا شدم؛ اما این ازدواج نیز بعد از ۷ سال به آخر خط رسید.

با وجود این، سرپرستی فرزندانم را به او ندادم و تصمیم گرفتم خودم از آن‌ها مراقبت کنم. آن زمان احمد رضا ۶ ساله بود و علیرضا هنوز دوران شیرخوارگی را می‌گذراند. این بود که مجبور شدم خیلی سریع ازدواج کنم تا از سختی‌ها و مشکلاتی که پسر شیرخواره ام داشت رهایی یابم ولی این بار پسر بزرگم سرناسازگاری با نامادری را گذاشت و مدام با او مشاجره می‌کرد و همسرم نیز برای آن که او را ادب کند همواره با سیلی و کتک کاری پاسخ احمدرضا را می‌داد. به همین خاطر مجبور شدم مراقبت از پسرم را به پدر و مادر خودم بسپارم ولی او به خاطر کمبود محبت به نوجوانی سرکش تبدیل شده است و مدام از خانه فرار می‌کند.

قبلا تصورم این بود که او تحت تاثیر حرف‌های مادرش قرار می‌گیرد چرا که گاهی به منزل مادرش نیز رفت و آمد می‌کرد، اما بعد از همسر سابقم شکایت کردم و او تعهد داد که دیگر پسرم را به خانه راه ندهد. با وجود این، مشکل فرار‌های پسرم حل نشد تا جایی که سومین همسرم را نیز به همین دلیل طلاق دادم و با زن دیگری ازدواج کردم، اما او هم زنی بسیار پرخاشگر و عصبی بود و از همان ابتدا شرط کرد که فرزندانم را نمی‌پذیرد من هم قبول کردم ولی او نیز مدعی بود که گاهی پسرم به خانه می‌آید و لوازم منزل را سرقت می‌کند. طولی نکشیدکه برای آرامش زندگی مجبور شدم محل سکونتم را تغییر دهم تا پسرم نتواند منزل ما را پیدا کند ولی باز هم فایده‌ای نداشت و من به‌ناچار آن زن را طلاق دادم و با پنجمین همسرم ازدواج کردم ولی او اکنون باردار است و من در حالی که قصد دارم محیطی آرام برایش فراهم کنم، تازه متوجه شدم که باز هم احمدرضا از منزل پدرم فرارکرده است. به همین خاطر به کلانتری آمدم تا او را با کمک پلیس بیابم و به همراه برادرش به بهزیستی بسپارم، اما‌ای کاش ...

بررسی‌های قانونی در این باره با دستور‌های ویژه سرگرد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) آغاز شده است.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
نظرسنجی
در دور دوم، شما به کدام نامزد انتخابات ریاست جمهوری رای می دهید؟
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->