اختتامیه بیست‌وششمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی خراسان رضوی برگزار شد همه چیز درباره فصل دوم بازی مرکب ( اسکوییدگیم ) + بازیگران و تریلر و خلاصه داستان هوش مصنوعی باید در خدمت هنر باشد | گفت‌و‌گو با علیرضا بهدانی، هنرمند برجسته خراسانی هوران؛ اولین رویداد گفت‌و‌گو محور بانوان رسانه در مشهد| حضور بیش از ۵۰ صاحب‌نظر در حوزه زنان+ویدئو نگاهی به آثاری که با شروع زمستان در سینما‌های کشور اکران می‌شوند شهر‌های مزین به کتاب | معرفی چند شهرِ کتاب در جهان که هرکدام می‌تواند الگویی برای شهرهای ما باشد معرفی اعضای کارگروه حقوقی معاونت هنری وزارت ارشاد + اسامی واکنش علی شادمان، بازیگر سینما و تلویزیون، به رفع فیلترینگ + عکس چرا فیلم علی حاتمی پوستر فجر شد؟ صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۶ دی ۱۴۰۳ فیلم‌های آخرهفته تلویزیون (۶ و ۷ دی ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان پوستر چهل و سومین جشنواره فیلم فجر را ببینید + عکس «فراهان» با نوای اصیل ایرانی در مشهد روی صحنه می‌رود گلایه‌های پوران درخشنده از بی‌توجهی‌ها استادی که فروتنانه هنرجو بود | درباره مرحوم بشیر محدثی‌فر، نقاش تصاویر شهدا پاییدن یک ذهن مالیخولیایی | نگاهی به فیلم «تعارض»، اثر محمدرضا لطفی «ناتوردشت» با بازی حجازی‌فر و مولویان در تدارک فیلم فجر
سرخط خبرها

۲ رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» و «بودن یا نبودن» منتشر شدند

  • کد خبر: ۲۳۹۴۱۸
  • ۲۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۶
۲ رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» و «بودن یا نبودن» منتشر شدند
رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» نوشته اسماعیل زرعی و «بودن یا نبودن» نوشته مبینا فتحی راهی بازار کتاب شده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ کتاب «خیال کردم آب است می‌چکد» نوشته اسماعیل زرعی در ۱۷۶ صفحه با شمارگان ۲۲۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزارتومان در انتشارات مروارید راهی بازار کتاب شده است.

در نوشته پشت جلد کتاب می‌خوانیم: رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» نوشته داستان‌نویس معاصر اسماعیل زرعی (متولد ۱۳۳۷) ماجرای یک «شخصیت داستانی» است که از کُندی و وقفه نویسنده اثر در کار نوشتن راضی نیست. این «شخصیت داستانی» از این رمان می‌گریزد و به سراغ نویسنده‌ای می‌رود که شهرت بیشتر و پشتوانه تبلیغی وسیع‌تری دارد. اما این سفر سبب می‌شود که برای او ماجرا‌های تلخ و مختلفی پیش آید.

«با همه وجود به وجد آمدیم. کجای دنیا می‌توانستیم چنین داستان‌نویسی پیدا کنیم؟ حُضّار همه شروع کردند به کف‌زدن؛ محکم و ممتد. عده‌ای سوت بلبلی زدند. هفت_هشت نفر زنده‌باد_ زنده‌باد گفتند. یکی با صدای نکره از جایی ناپیدا داد زد: به احترام حضرت استاد پاشید!»

همچنین رمان «بودن یا نبودن» نوشته مبینا فتحی در ۱۸۴ صفحه با شمارگان ۲۲۰ نسخه و بهای ۲۰۰ هزار تومان در نشر مروارید عرضه شده است.

در پشت جلد کتاب نوشته شده است: «شادی» مرده است! هیمن جمله کوتاه غمی عظیم را روی دوش‌های خود حمل می‌کند: جمله‌ای سه کلمه‌ای که با تمام کم‌جانی محکوم به تحمل سنگینی بار این غم است: غمی که حتی تکرار واژه «غم» نیز کمکی به رساتر شدن فریاد آن نمی‌کند. «شادی» مرده و پس از او، احوال «امید» و «آرزو» و «فروغ» و «جهان» نیز به‌شکل کوششی برای بودن ادامه دارد، آن هم درحالی که تلاش زندگی متمرکز بر تبعید آنها به قلمرو نبودن است.

«دلم می‌خواهد بخوابم؛ تاصد سال بخوابم و کسی بیدارم نکند. آلارم گوشی را بگذارم که صد سال دیگر زنگ بزند و بخوابم و بعد بیدارم کنند و بگویند: «بیدار شو. فرشته مرگ اینجاست. منتظر تو.» مضحک است. دلم می‌خواهد بمیرم، اما آن را به تعویق می‌اندازم؛ دلم می‌خواهد زندگی کنم، اما حوصله‌اش را ندارم.»

منبع: ایسنا

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->