شمال خراسان به رنگ ارغوان برپایی محافل قرآنی ویژه شهادت حضرت زهرا(س) در حرم مطهر رضوی حسینیه شهدای حرم امام‌رضا(ع)، میزبان عزاداران فاطمی عطیه الهی، امام درونی آیاتی برای فتح و ظفر | ۳ پیشگویی مهم در سوره نصر که بر پیامبر (ص) نازل شد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام: متجاوز به ایران را رها نمی‌کنیم آیین بزرگداشت شهید «علی غیور اصلی» در مشهد برگزار شد| پاسداشت غیرت «غیور» +ویدئو ویدئو| ماجرای جابه‌جایی حوض زیبای صحن جمهوری در حرم امام رضا علیه السلام حضور خادمان امام‌رضا (ع) در جمع مردم جنگ‌زده لبنان + عکس ویژه‌برنامه‌های عزاداری سالروز شهادت حضرت زهرا(س)، در حرم امام‌رضا(ع) (۲۴ آبان ۱۴۰۳) رئیس پژوهشگاه دانش‌های بنیادی: محور مقاومت، عمق استراتژیک دفاع جمهوری اسلامی است فاطمه (س)؛ اسوه حسنه آرام جان نبی(ص)، مایه فخر علی(ع) | بررسی عظمت زهرای مرضیه(س) تعویض پرچم گنبد منور رضوی به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) (۲۴ آبان ۱۴۰۳) مردی با عبای نسکافه‌ای حضور در حرم به ما آرامش می‌دهد فضایل حضرت زهرا (س) در روایاتی از امام رضا (ع) | مادری که نورش برتر از ماه بود مشهدالرضا(ع)، میزبان دومین یادواره ملی شهدای دانشجوی مدافع امنیت آیین بزرگداشت حجت‌الاسلام راشد یزدی در مشهد برگزار شد (۲۳ آبان ۱۴۰۳) | «خطیب اخلاق و انقلاب» رونمایی از کتاب «لیلی منم» در حرم مطهر امام رضا(ع)
سرخط خبرها

شمال خراسان به رنگ ارغوان

  • کد خبر: ۳۰۰۴۵۰
  • ۲۷ آبان ۱۴۰۳ - ۰۸:۱۰
شمال خراسان به رنگ ارغوان
این روز‌ها از مشهد که می‌زنی به دل جاده و مسافر می‌شوی به سوی شمال خراسان بزرگ، بعد از قوچان وسعتی به رنگ ارغوان در مزارع حاشیه‌ای جاده دلبری می‌کند.

این روز‌ها از مشهد که می‌زنی به دل جاده و مسافر می‌شوی به سوی شمال خراسان بزرگ، بعد از قوچان همان شهر سرخ‌دستاران، شهر موسیقی و نرسیده به فاروج شهر پسته و بادام، وسعتی به رنگ ارغوان در مزارع حاشیه‌ای جاده دلبری می‌کند. طلای سرخ، فرش گسترانده برای میزبانی. اینجا محل توقف بسیاری از مسافران است برای تماشای زیبایی، گرفتن عکس یادگاری و نوشیدن نسکافه و چایی.

همه حواسشان هست که گلبرگی زخمی نشود و تفاله چایی به زمین نریزد. تعدادی همانجا معامله‌شان می‌شود و زعفران بدون واسطه دلالان می‌خرند. یکی مثل من هم که توقف می‌کند برای تماشا و عکسش را می‌گیرد، وقت رفتن، زن کشاورزی سد راه می‌شود. گلی زعفرانی از سبدش سوا می‌کند و می‌گذارد کف دستم: «بذار گوشه شالت، دوباره عکس بگیر، زعفرونشم بریز تو فلاسکتون تا مشهد چای زعفرون بخور»

مشهد را که می‌گوید، صدایش منقطع می‌شود، انگار کلمه مشهد بین حرف‌هایش مثل گل زعفرانی است در جمله‌بندی جاده: «سلام منو به امام رضا برسون بگو صدیقه روسیاهه دلش لک‌زده برای زیارت»

گذر گوشه‌های روسری‌اش می‌افتد به گوشه‌های چشم‌هایش... تشکر می‌کنم با لبخندی به پهنای صورت: «چشم. دارم میرم بجنورد، اما شب دوباره برمی‌گردم مشهد.»

توی گوشی‌ام اسمش را می‌نویسم (تا با مسبوق به سابقه بودن کم‌حافظگی، خلف وعده نکرده باشم): «قول میدم خیلی زود برم حرم و ویژه دعا کنم براتون...» و بعد برق تیله‌ای چشم‌هایش را دیدم وقتی لب‌هایش را با گِره روسری‌اش پنهان می‌کرد و صدای خنده ارغوانی‌اش را بدرقه راهم. انگار خودش را تجسم کرده بود وسط روضه منوره.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->