جدیدترین انیمیشن‌های ۲۰۲۵ در راه سینما «سندباد» روی آنتن تلوزیون+ زمان پخش انتشار یک رمان درباره رهبری هوش مصنوعی در جهان نام و موضوع فیلم بعدی محمدحسین مهدویان لو رفت + ویدیو آزیتا ترکاشوند نامزد جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره تورنتو شد فیلم نفس‌خور، به کارگردانی محمد کارت، در راه جشنواره فجر سریال جان‌سخت در راه نمایش خانگی + زمان پخش مروری بر کارنامه هنری بهروز شعیبی به بهانه انتصاب وی به عنوان رئیس جدید سینمای جوانان ایران حامد بهداد و لیلا حاتمی با فیلم سینمایی پیر پسر در راه جشنواره فجر تخفیف‌های ویژه فرهنگی و هنری به مناسبت بزرگداشت هفته مشهد + جزئیات گفت‌و‌گو با ۳  نماینده مشهدی حاضر در بیستمین جشنواره بین المللی نمایش عروسکی «تهران مبارک» آموزش داستان‌نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش دوم) بهروز شعیبی مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران شد حاشیه های هزارساله «شاهنامه» | مرور بخش چهارم کتاب «ایرانیان و رؤیای قرآن پارسی» معرفی سالن‌های میزبان آثار چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر کامران نجف زاده با فصل دوم برمودا روی آنتن + زمان پخش فیلم بعدی کریستوفر نولان درباره چیست؟ فیلمساز ایرانی داور جشنواره‌های دهلی نو و جیپور هند شد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۴ دی ۱۴۰۳ جایزه بهترین فیلم جشنواره چنای هندوستان به فیلم در آغوش درخت رسید
سرخط خبرها

گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران

  • کد خبر: ۳۰۱۴۳۶
  • ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۵
گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران
دشواری‌های استفاده از اسناد و تصاویر و نسخ خطی در کتابخانه‌ها و مراکز اسنادی به یک معضل لاینحل برای پژوهشگران حوزه تاریخ تبدیل شده است.

به گزارش شهرآرانیوز؛ خرداد‌ماه امسال با انتشار تعدادی از آلبوم‌های کاخ‌موزه گلستان در فضای مجازی، ابتدا برخی درباره انتشار این آلبوم‌ها انتقاد‌هایی مطرح کردند، اما هر چه از این اتفاق گذشت، ابعاد تازه‌تر آن رخ نمایان کرد.

برای نمونه، بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که تا‌کنون بخش زیادی از اطلاعات و اسناد تاریخی کشور در انحصار مؤسسات عمومی (مانند برخی سازمان‌ها و مجموعه‌های تاریخی نظیر کاخ‌موزه گلستان، مرکز اسناد انقلاب‌اسلامی، مرکز اسناد آستان‌ قدس‌ رضوی، سازمان اوقاف و نظایر آن) محبوس شده است و دسترسی به این اسناد فقط برای عده مشخصی از افراد ممکن است و این عده معمولا شامل کارکنان و افراد نزدیک به مدیران این مجموعه‌ها می‌شود. 

نکته در‌خور‌تأمل دیگر، کار‌شکنی بسیاری از مراکز، سازمان‌ها و مجموعه‌هایی است که هر‌کدام به‌نوعی آثار مکتوب (از جمله نسخ تاریخی، نگاره‌ها، آثار خوش‌نویسی و‌...) و نیز اسناد تاریخی بی‌شماری را در اختیار دارند که دسترسی به این اسناد و آثار برای بسیاری از پژوهشگران مقدور نیست و ورود به برخی سازمان‌ها برای دسترسی به تصاویر اسنادی در فرایندی نفس‌گیر و پر‌از‌مانع اتفاق می‌افتد؛ همچنین در بسیاری از مواقع، هیچ‌گونه همکاری‌ای با پژوهشگران صورت نمی‌گیرد.

همین موضوع سبب شد در سلسله‌گفتگو‌هایی با عنوان «گفت و گوی تاریخ» با عده‌ای از پژوهشگران مطرح کشور، از آنان درباره چرایی وقایعی از این دست در حوزه پژوهش در اسناد و آثار تاریخی بپرسیم. نخستین گفتگو را ۲۴ آبان با «فاطمه قاضیها» درهمین صفحه منتشر کردیم و در این شماره نیز خواننده پاسخ‌های دکتر رسول جعفریان هستیم.

 

در اجرای قانون باید صریح بود

رسول جعفریان زاده ۹تیر‌۱۳۴۳خورشیدی، روحانی و پژوهشگر تاریخ اسلام، تشیع و ایران است. او استاد گروه تاریخ دانشگاه تهران و رئیس کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران نیز هست. جعفریان همچنین سابقه ریاست بر کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران را نیز در کارنامه خود دارد. عمده پژوهش‌های جعفریان درباره تاریخ تشیع است، اما در زمینه‌هایی نظیر تاریخ سیاسی صدر اسلام و تاریخ دوره صفوی و تاریخ حج‌گزاری ایرانیان نیز تحقیقات و مقالات متعددی منتشر کرده است. 

او تا کنون به‌واسطه تألیفاتش جایزه‌های ملی چندی هم گرفته که برگزیده شدن کتاب «اطلس شیعه» درجشنواره کتاب سال جمهوری‌اسلامی‌ایران، گرفتن جایزه جلال‌‎آل‌احمد و جشنواره فارابی در کنار برگزیده شدن کتاب «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران» در جشنواره فارابی از جمله آنهاست.

بسیاری از دانشگاه‎های معتبر، موزه‌ها و‌... در سرتاسر جهان مجموعه‌هایی بی‌شمار از آثار هنری، اسناد و عکس‌های تاریخی را با بیشترین کیفیت و جزئیات به‌علاوه اطلاعات تکمیلی آن، به‌صورت رایگان در اختیار عموم پژوهشگران و مردم قرار می‌دهند. چرا در ایران چنین چیزی وجود ندارد؟

متأسفانه این تفاوت‌ها نه‌تن‌ها در این حوزه که در حوزه‌های مختلفی وجود دارد. مگر دانشگاه‌های ما با دانشگاه‌های برخی از کشور‌ها در یک رتبه هستند؟! مگر مردم ما از نظر فرهنگی و در تعامل با یکدیگر همانند کشور‌های دیگر هستند؟! 

ما رتبه‌ای در دنیا داریم که می‌توانیم با گرفتن آمار، تفاوت سطح خودمان را با کشور‌های بالاتر یا پایین‌تر از خود مشخص کنیم. ستایش کردن بی‌جهت یا تحقیر کردن، هیچ‌کدام به صلاح ما نیست. ما در این زمینه در سطحی متوسط قرار داریم و باید تلاش کنیم. اینکه برخی از کشور‌ها چنین می‌کنند، بله، آنها براساس قانون، اسناد را به آسانی در اختیار مراجعان قرار می‌دهند. در برخی از زمینه‌ها، اسناد یا تصاویر و نسخ خطی خود را به آسانی و بدون پول روی درگاه‌های اینترنتی قرار داده‌اند. 

برخی از کشور‌ها مانند هند نیز که اتفاقا هم به اسناد، هم به نسخ آنها نیاز داریم، سخت‌گیر هستند و از ما بدترند. در روسیه هم همین مشکلات وجود دارد. برخی از کشور‌های آسیای میانه هم سخت‌گیرند. ترکیه در سال‌های اخیر خیلی بهتر شده است و شاید هم ناخواسته منابعشان لو رفته و تصویر بیش از یک‌صد‌و‌پنجاه‌هزار نسخه خطی آنها آزادانه در اختیار قرار گرفته است. وضع پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دکتری هم همین‌طور است.

 در ترکیه به جز موارد استثنا، همه این رساله‌ها در تز مرکزی موجود است، در‌حالی‌که در ایران چنین نیست و شاید قریب یک‌میلیون مورد در ایرانداک در اختیار است. این به سطح فرهیختگی و بینش ملت‌ها و دولت‌ها بر‌می‌گردد که چه مقدار به قانونِ دسترسی آزاد به منابع و مدارک عمل کنند. متأسفانه در ایران خودخواهی برخی از مدیران مزید بر علت شده و هیچ سببی هم جز ناآگاهی آنها ندارد.

وقتی مدیری سابقه خدمت در نهاد‌های خاص، کتابخانه ملی، ورزش و میراث و ... را دارد، چرا انتظاری دارید که متوجه این باشد که مثلا حالا که قدرت و مدیریتی یافته، تصاویر اسناد و منابع موجود در کاخ گلستان را در اختیار بگذارد یا اگر شما نیازی به تصویری از یک قرآن باارزش یا نسخ دیگر دارید، این اتفاق صورت بگیرد. اصلا انتظار شما نابجاست که از چنین افرادی توقع همکاری دارید و فکر می‌کنید که کشور ما باید همسطح کشور‌هایی باشد که با فراخ‌دستی منابع و مدارک را در اختیار محققان قرار می‌دهند.

به نظر شما دلایل این سخت‌گیری‌ها و مانع‌تراشی‌ها برای دسترسی پژوهشگران به تصاویر و اسناد تاریخی چیست؟

به‌نظرم نوعی حس مالکیت شخصی در اذهان آنها وجود دارد، حالا یا به‌عنوان عضوی از یک اداره، یا حس شخصی؛ چون فعلا مسئولیت دارند. این حس مالکیت، حس غریبی نیست، به‌هر‌حال در موارد دیگر هم دیده می‌شود. عامل دیگر، ذهن بسته است؛ یعنی شخصی که اختیاردار این اسناد است، درک درستی از علم و دانش ندارد و متوجه نیست که اسناد چه نقش مهمی در روشن کردن حقایق تاریخی در یک جامعه دارند و می‌توانند در فهم و درک عمومی جامعه و در کل تربیت فکری آن مؤثر باشند. 

برخی هم تصور می‌کنند ارزش اسناد تا وقتی است که کسی آنها را ندیده و از آنها استفاده نکرده است. وقتی از آنها استفاده شد، دیگر ارزش و اعتبارشان را از دست می‌دهند. کسانی هم که صاحب‌اختیار این اسناد هستند و خودشان دستی در نوشتن دارند، فکر می‌کنند آن‌قدر عمر طولانی خواهند کرد که همه اینها را خودشان منتشر کنند.

برخی هم تصورشان این است که نباید این اسناد در اختیار هرکسی قرار گیرد؛ باید اسناد را در اختیار افرادی گذاشت که از نظر آنها شایستگی و اهلیت دارند. می‌بینید که دلایل مختلفی برای این کار وجود دارد؛ دلایلی که عموما بی‌پایه است.

تدوین آیین‌نامه اجرایی قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران سال‌۱۳۹۴ اجرایی شد که براساس آن، هر فرد ایرانی می‌تواند به همه اطلاعات طبقه‌بندی‌نشده دسترسی داشته باشد. چرا تا‌کنون اجرای این قانون در محاق رفته است؟

موارد مشابه در اجرایی نشدن قانون فراوان است. در مواردی مانند نسخ‌خطی، هیچ منعی برای انتشار نیست، اما برخی از مسئولان کتابخانه‌ها مانع‌تراشی می‌کنند و اجازه دسترسی آزاد را نمی‌دهند. مشکل ما مشکل ذهنیت است یا اینکه مثلا یک دانشگاه فکر می‌کند خودش مالک است و، چون مالک است، نباید پایان‌نامه‌هایش را در اختیار دیگران قرار دهد. 

می‌دانید این قانون رسمی است که همه دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی باید پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دکتری را در اختیار ایرانداک قرار دهند، اما بعد از گذشت سال‌ها، هنوز هم بسیاری از دانشگاه‌ها از دادن پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها به ایرانداک امتناع می‌کنند. مشکل دیگر ما این است که اسناد در اختیار مراکزی است که خودشان مرکز تحقیق هم دارند و دیگران را رقیب خود می‌بینند و فکر می‌کنند فقط خودشان باید آنها را منتشر کنند. 

مانعی ندارد که یک مرکز اسناد، دایره انتشارات و تحقیقات داشته باشد، اما حق آن را که اینها را در انحصار خود داشته باشد، ندارد. به‌نظرم این قانون‌ها باید خیلی صریح باشد و دولت برای اجرایی شدن آن تلاش کند و حتی در مواردی باید از دست این سازمان‌ها به نهاد‌های قضایی شکایت کرد تا آنها را وادار به اجرای قانون کنند.

آیا می‌توان به اسناد و آثار تاریخی اصطلاح محرمانه اطلاق کرد و آثار هنری و عکس‌های تاریخی را در طبقه‌بندی‌های مرسوم جزو اسناد محرمانه به حساب آورد؟

به نظر می‌رسد آنچه ممکن است محرمانه تلقی شود، تابع قوانین یک کشور است و شاید هم اگر قانونی نباشد، برخی از عمومات از نصوص شرعی یا اخلاقی، برای حفظ حرمت افراد یا گروه‌ها، احتیاط در عدم انتشار را توصیه کنند، اما به‌طور‌کلی چنین امری محرمانه نیست. اینکه محرمانگی سندی بعد از چهل یا پنجاه سال برداشته شود، در بسیاری از کشور‌ها رعایت می‌شود. 

هرچند همان‌ها هم ممکن است در موارد خاصی استثنا داشته باشند. بسیار روشن است که اسناد تاریخی، اغلب بعد از نیم قرن، منعی برای انتشار ندارند و این توهم عده‌ای سخت‌گیر است که فکر می‌کنند اگر این اسناد در اختیار محققان قرار گیرد، ممکن است مشکلی ایجاد کند؛ به‌هر‌حال، آنان باید تابع قانون باشند و قانون دقیقا برای همین است که این مرز‌ها را روشن کند. آنچه مشکل درست می‌کند، همان توهم است. 

جالب است که درباره برخی از نسخ خطی توهم بدتری هم هست؛ اینکه کسانی فکر می‌کنند اینها علوم ماست که نباید به آسانی در اختیار دیگران قرار گیرد. گاهی هم تعبیر «نامحرمان» را به کار می‌برند. تجربه این سال‌ها نشان داده است که انتشار اسناد برای یک ملت و برای روشن کردن تاریخش، بسیار سودمند است و قانون باید به صراحت از آن حمایت کند و دست افرادی را که در‌این‌باره مشکل درست می‌کنند، از تسلط بر آنها قطع کند.

مواجهه شما به‌عنوان یک پژوهشگر با این انحصار و مانع‌تراشی برای دسترسی به اسناد چگونه بوده است؟

بستگی دارد که شما به چه کتابخانه یا مرکز اسنادی مراجعه کنید و چه پشتوانه یا معرفی‌نامه‌ای داشته باشید. مراکز ما مختلف‌اند، با مدیریت‌های گاه فهمیده و گاه کمتر‌فهمیده. بسیاری از آنها محدویت‌هایی را در داخل خودشان تصویب می‌کنند که خلاف قانون است، اما به بهانه اینکه امکانی مانند اسکن ندارند و جز آن، مانع می‌شوند. 

بنده هم مثل همه مراجعان، در برخی از مراکز به‌آسانی توانسته‌ام اسناد مورد‌نیازم را بگیرم و در مواردی با محدودیت روبه‌رو شده ام و گاه با درخواستم مخالفت شده است. می‌توانم بگویم، اوضاع به‌تدریج بهتر شده و الان نسبت به بیست سال قبل، شرایط بهتر است. گاهی یک رئیس، با متقاضیان همراهی دارد، ولی از قضا رئیس بعدی مانع‌تراشی می‌کند و اجازه استفاده نمی‌دهد. 

برخی از آنها که خودشان حتی در عمرشان یک کار اسنادی و تحقیقی از این نوع نکرده‌اند، حتی نمی‌‍‌توانند بفهمند که با این ممانعت، چه مشکلی درست می‌کنند. برخی هم ترس دارند که شاید مدیر بعدی یا بالاتر، از آنها ایراد بگیرد که چرا این اسناد یا منابع را در اختیار دیگران گذاشته‌اند. مشکل ما فقط محدودیت فکری و مشکل ذهنی مدیران نیست، بلکه بحث امکانات مالی و فنی برای تجهیز مراکز برای اسکن منابع هم هست.

اگر مسئولان همه منابع خطی خود را اسکن کنند و روی درگاه‌های اینترنتی‌شان بگذارند، هم خودشان آسوده‌خیال هستند، هم افراد نباید از راه دور به آنان مراجعه و زمان و عمر و پولشان را صرف هزینه رفت‌و‌آمد کنند و عاقبت هم به چند سند اکتفا و کار ناقصی ارائه کنند.

این را هم بیفزایم که بنده، چون زمانی مدیریت کتابخانه‌های مجلس و دانشگاه تهران را بر عهده داشتم، بسیار مورد مراجعه کسانی هستم که اسناد یا تصاویری را می‌خواهند، اما متأسفانه با آنها همکاری نمی‌شود. من درددل آنها را می‌شنوم، درحالی‌که نمی‌توانم کاری انجام دهم؛ البته معمولا افراد شناخته‌شده در این زمینه مشکلی ندارند ولی دانشجویانی که تازه به این حوزه‌ها وارد شده‌اند، با رفتار‌های نادرستی روبه‌رو می‌شوند. توصیه می‌کنم اولا استادان پشت سر این دانشجویان باشند، ثانیا باید به مدیران گفت همین جوان‌ها، محققان آینده خواهند بود و بهتر است با آنان از در مهربانی و همراهی درآیند.

بخش زیادی از تاریخ ایران و اطلاعاتی که می‌تواند جنبه آگاهی‌بخشی درباره تاریخ و فرهنگ و هنر ایران داشته باشد، به‌واسطه سخت‌گیری‌ها و مانع‌تراشی‌هایی برای انتشار و دسترسی به اسناد و آثار تاریخی محبوس شده است. به نظرتان این گزاره تا چه حد می‌تواند درست باشد؟

فقط بحث اسناد و عکس‌ها نیست، نسخه‌های خطی هم همین وضع را دارد. دسترسی به اینها، بدون تردید و به‌نظر هر عاقلی، به روشن شدن تاریخ یک ملت کمک می‌کند، بسیاری از شبهات را از بین می‌برد، تصورات باطلی را که در میان یک قوم رواج یافته است می‌کند و تجربه موفقیت‌ها و ناکامی‌های یک ملت را روشن می‌کند.

اینکه اجانب در کشور ما نفوذ کرده و اسباب دردسر شده‌اند، در سایه همین اسناد روشن می‌شود. در این صورت، بسیار واضح است که ما باید با همکاری با محققان، در روشن کردن تاریخ کشورمان همراه باشیم. هرکاری جز این، حماقت محض و حمایت از جهل و حاکم کردن ظلمت و تاریکی بر فضای علمی کشور در حوزه تاریخ و فرهنگ است. 

به تجربه شخصی می‌گویم از سال‌۱۳۹۰ که تصاویر نسخ خطی کتابخانه مجلس‌شورای‌اسلامی در اختیار عموم قرار گرفت، بدون تردید، صد‌ها پژوهش و تحقیق براساس این تصاویر صورت گرفت که اگر چنین نبود، ۵ درصد پژوهش‌های این‌سال‌ها هم صورت نمی‌گرفت. همین اواخر که هزاران عکس از یکی از مراکز اسنادی درز کرد، دیدیم که چقدر سبب خوشحالی محققان شد و چه فضایی در اینترنت ایجاد شد، چقدر مطلب علمی در‌این‌باره نوشته شد و چه عکس‌های دیده‌نشده‌ای دیده شد. 

چه اشکالی دارد که کاخ گلستان همه عکس‌های خود را منتشر کند و امکان شناخت بهتر محیط ایران را از زاویه عکس فراهم کند؟! چه مانعی برای این کار هست؟! اگر اسناد وزارت امور خارجه، با رعایت همان سال قانونی که برای مجوز انتشار آنها گفته‌اند در اختیار دانشجویان تاریخ باشد، چه پایان‌نامه‌های خوبی نوشته خواهد شد و در آن صورت دانشجویان حوزه تاریخ می‌توانند منشأ خدمات علمی شایسته‌ای شوند. 

به نظر من باید قانونی تصویب شود که همه کتابخانه‌های دولتی، بدون فوت وقت، تصاویر نسخ خطی خود را در اختیار عموم قرار دهند؛ حتی ممکن است لازم باشد پول مختصری هم بگیرند، اما این کار را انجام دهند. گرچه ما دلمان می‌خواهد مجانی باشد. مراکز اسناد دولتی، به‌ویژه سازمان اسناد ملی، باید تصاویر اسناد خود را فهرست کند و روی درگاه‌های اینترنتی خود قرار دهد. لزوما باید هزینه‌های آن را هم دولت تقبل کند. به نظر می‌رسد هرچه قوانین ما در این‌باره شفاف‌تر باشد و نظارت بر اجرا هم در آنها باشد، شرایط بهتر خواهد شد. 

مدیران این کتابخانه‌ها، هم خودشان باید دیدشان بازتر شود، هم نظارت بر مدیران پایین‌دستی داشته باشند. گاهی آنها مشکلی ندارند، اما کسانی که در مراتب پایین‌تر هستند، بی‌دلیل سخت‌گیری می‌کنند. محققان هم باید به‌طور دائم در فضای مجازی مشکلات را بنویسند، درخواست کنند، انتقاد کنند و فضا را منصفانه پر از مطالبات خود کنند تا شرایط برای بهتر شدن اوضاع مراکز اسنادی و کتابخانه‌ای بهتر شود. خیلی‌ها در‌این‌باره مجامله می‌کنند و به‌خاطر کار‌هایی که دارند، حاضر به انتقاد نیستند.

موضوع ضعف در جمع‌آوری و دسته‌بندی و در نهایت ایجاد آرشیو‌های دیجیتالی یکی از مواردی است که همواره در موضوع اسناد تاریخی و انتشار آنها مطرح است. برخی بر این باورند که هنوز در آرشیو کردن و دسته‌بندی اسناد و آثار تاریخی و همچنین تکمیل فرایند اسکن و دیجیتالی شدن اسناد، ضعف‌های بسیاری وجود دارد. نظر شما چیست؟

به نظرم حق با شماست. ما حدود سی‌چهل سال قبل، به‌صورت منظم در این زمینه کار آموزشی نداشتیم. بسیاری از فهرست‌نویسان ما -اعم از اینکه فهرست نسخ خطی بنویسند یا سند- به‌صورت تجربی و با دیدن کار‌های دیگران، تمرین کرده و کار‌های خود را انجام داده‌اند. اما حقیقت این است که در این سه‌چهار دهه، هم به‌صورت موردی، هم با تأسیس گرایش‌های خاص اسنادی در پاره‌ای از دانشگاه‌ها، کار پیشرفت بهتری داشته است. تفاوت روش فهرست‌نویسی در نسخ خطی، بسیار فاحش است. بهترین کار‌ها را داریم؛ کما اینکه بدترین‌ها را هم داریم. 

مشکل این است که نظم علمی تعریف‌شده‌ای دراین‌باره وجود ندارد؛ با‌این‌حال، اکنون می‌توانم عرض کنم که در این زمینه، پیشرفت‌هایی جدی داشته‌ایم. اینکه ما بتوانیم این پیشرفت را ادامه دهیم، به همکاری مراکز کتابخانه‌ای، انتصاب مدیران شایسته و فهمیده و اختصاص بودجه به این قبیل کار‌ها بستگی دارد. انتشار مقالات علمی هم در این زمینه بسیار کمک خواهد کرد. یک مسئله دیگر پیشرفت‌هایی است که در این زمینه در کتابخانه‌های بزرگ دنیا به‌خصوص در حوزه «علوم انسانی دیجیتال» در حال رخ دادن است. 

نه‌تن‌ها اسناد، اسکن‌شده و در اختیار است، با سیستم‌های هوش مصنوعی شرایط بهینه برای استفاده از آنها فراهم می‌شود. در این شرایط تنها با مراوده با این مراکز علمی و کتابخانه‌ای، شرکت در نشست‌های علمی آنها و همکاری‌های مشترک و فرستادن کارشناسان به آن کشور‌ها برای بازدید از این کتابخانه‌هاست که می‌توانیم دانش خود را در این زمینه افزایش دهیم. 

باید عرض کنم ما یکی از کشور‌هایی هستیم که در زمینه فهرست‌نویسی تجربه خوب و کار‌های جدی برای عرضه داریم. مهم این است که مدیران ما ارزش این کار‌ها را بدانند. افرادی که به قول معروف صفرکیلومتر در پست‌های مدیریتی می‌آیند و نمی‌دانند شرایط چیست، کار را دشوار می‌کنند. پیشرفت در هر زمینه‌ای به سطح شعور مدیرانی بر‌می‌گردد که نظارت بر این کار‌ها را بر عهده دارند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->