به گزارش شهرآرانیوز، پیشرفت همه جانبه مستلزم نقش آفرینی حداکثری نیروی انسانی جوان در عرصههای مختلف است که وجود بیش از ۲۱ میلیون جوان (افراد ۱۸ تا ۳۵ ساله)، چنین فرصت گرانبهایی را برای کشورمان فراهم کرده است.
طبق بررسیها، سطح ایفای نقش جوانان حداقل در برخی از ابعاد مهم پیشرفت همچون اقتصاد و نهاد خانواده مطلوب ارزیابی نمیشود. در گزارش حاضر که با هدف طرح مسئله و معرفی علل وقوع آن نگارش یافته است، تأخیر در استقلال یافتگی یا ورود دیرهنگام به دوره پذیرفتن نقشها؛ یعنی بزرگسالی یکی از دلایل مهم کمرنگ بودن نقش جوانان در برخی ابعاد پیشرفت کشور، معرفی میشود.
بررسی عوامل مهم این مسئله نشان میدهد که برنامهریزی نظام آموزشی بر موفقیت تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان تأکید دارد و ابعاد مرتبط با استقلال یافتگی همچون مهارتمندی شغلی عمومی و عالی عموما در برنامههای تحصیلی کمتر دیده میشود.
همچنین به سبب طولانی بودن و انعطاف پایین برنامهریزی تحصیلی آموزش عالی به طور خاص دوره کارشناسی، جوانان دانشجو امکان اشـتغال پایدار در کنار تحصیلات عالی را ندارند، مشارکت اقتصادی پایین جوانان، دوره طولانی برای یافتن شغل، پایداری شغلی در سنین بالا و نرخ بالای بیکاری نیز استقلال یافتگی آنها را با تأخیر مواجه میکند.
تاکید نهاد خانواده بر موفقیت تحصیلی و توجه کمتر به مهارتمندی فرزندان، تعریف سن قراردادی ۱۸ سال در نظام حقوقی و قانونی، تناسب حداقلی محتوای دوره سربازی با برنامهها و نیازهای آتی مردان جوان و همچنین تأثیرات فردگرایی بر برخی ابعاد نظام انگیزشی و نگرشی افراد ازجمله عوامل مهم تأخیر در استقلال یافتگی جوانان به شمار میرود.
براساس برآورد مرکز آمار، بیش از ۲۱ میلیون ایرانی در سنین جوانی و بازه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال قرار دارند که وجود این میزان از جمعیت جوان فرصت بی بدیلی برای پیشرفت و تعالی روزافزون کشور فراهم آورده است، جوانان به عنوان طلایه داران رشد و رونق اقتصاد، سلامت اجتماعی و فرهنگی و عوامل ثبات، امنیت و بسط و گسترش مرزهای دانش و فناوری به شمار میروند که نقش آفرینی آنها در عرصههای مختلف مورد اشاره منوط به تمایل و تواناییشان در پذیرش آن نقشهاست.
مسئولیت پذیری به معنای پذیرش رضایتمندانه تکالیف خویش و تعهدات نسبت به دیگران و انجام درست و بی کم وکاست آنهاست. این مهم، موجبات استقلال یافتگی به موقع و گذار از جوان وابسته به جوان بزرگسال را فراهم میسازد. بررسی ابعاد نظری موضوع استقلال یافتگی، نشانگرهای مختلفی را به عنوان متغیر رصد وضعیت استقلال یافتگی معرفی میکند که از میان آنها سه نشانگر ازدواج، کسب درآمد و تجربه پدری و مادری مورد اجماع نظری و متداول در جوامع مختلف بوده است.
شواهد آماری موجود در گزارش حاضر که با هدف توصیف ابعاد مختلف مسئله و مطالعه علل وقوع آن انجام شده است؛ نشان میدهد، میزان مشارکت و فعالیت جوانان حداقل در برخی از ابعاد مهم پیشرفت کشور پایین است، از عوامل مهم این رخداد آن است که استقلال یافتگی در سنین جوانی به تأخیر میافتد و گذار فرد به دوره بزرگسالی و پذیرش نقشهای بنیادین با تعویق همراه است.
بر این اساس در حوزه ازدواج و تشکیل خانواده؛ میانگین سن ازدواج مرتبه نخست پسر و دختر ایرانی به ترتیب به ۲۸.۳ سالگی و ۲۴ سالگی افزایش پیدا کرده است. به معنای دیگر مردان ازدواج خود را در اواخر دهه سوم زندگی و زنان تشکیل خانواده را در اواسط دهه سوم زندگی تجربه میکنند؛ افزون براین پدیده، سهم جمعیت جوانان هرگز ازدواج نکرده نیز در گذر زمان افزایش یافته اســت؛ به گونهای که در سال ۱۳۹۲، ۴۴ درصد جوانان هرگز ازدواج نکرده بودند؛ این عدد در سال ۱۴۰۱ به ۴۸.۸ درصد افزایش یافته است.
بر اساس این پژوهش که به همت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی انجام شده است، پدری و مادری از جمله نقشهای مهمی است که معطوف به مسئولیتپذیری هستند. براساس دادههای پیمایشی، در سال ۱۳۹۹؛ ۹۴.۴ درصد از جوانان تمایل داشتهاند که حداقل یک فرزند داشته باشند؛ همچنین تمایل جوانان به داشتن ۳ فرزند و بیشتر، از ۱۱.۲ درصد در سال ۱۳۸۲ به ۴۱.۸ درصد در سال ۱۳۹۹ افزایش یافته است.
ازسوی دیگر، با وجود افزایش میانگین سن ازدواج مرتبه اول مردان و زنان جوان در بازه زمانی سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲، اما میانگین سن مردان جوان در زمان تجربه اولین مرتبه پدری از ۳۲.۳ سال به ۳۲.۱ سال و میانگین سن زنان جوان در زمان تجربه اولین مرتبه مادری از ۲۷.۹ سال به ۲۷.۳ سال کاهش یافته است.
گزارههای فوق درخصوص تمایل و تجربه پدر و مادر شدن جوانان از دیدگاه استقلال یافتگی به عنوان نقاط مثبت محسوب میشود که میتوان با کاهش میانگین سن ازدواج، وضعیت آن را بهبود بخشید.
بر اساس این پژوهش، بررسیهای آماری نشان میدهد نرخ مشارکت اقتصادی جوانان تنها ۴۶.۸ درصد است که از سال ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱، ۴.۱ درصد از کل نرخ فعالیت اقتصادی کاسته شد.
مقایسه با دیگر کشورها ننیز شان از پایین بودن سطح فعالیت اقتصادی جوانان ایرانی دارد، با تحلیل دادههای بازار کار میتوان دریافت پایداری و ثبات شغلی جوانها نیز به اواخر دهه سوم زندگیشان موکول شده است.
عوامل متعددی موجب شده تا استقلال یافتگی جوانان به تأخیر بیفتد و گذار آنها به دوره بزرگسالی و پذیرش نقشهای مهم فردی و اجتماعی بااختلال جدی مواجه شود که از جمله مهمترین این عوامل میتوان به مواردی از جمله این موارد نظام آموزش عمومی و عالی، نهاد خانواده، نظام حقوقی و قانونی، سربازی و بازار کار اشاره کرد.
نظام آموزش عمومی و عالی یکی از این عوامل است؛ آمادگی دانش آموزان برای تجربه زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی یکی از هدفهای کلان بر موفقیت تحصیلی تأکید دارد، محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش محسوب میشود، اما برنامه آموزشی کنونی مدارس عموما ارائه شده در آموزش عالی نیز، مشابه نظام آموزش عمومی اغلب به منظور افزایش سطح دانش و سواد تخصصی جوانان در یک رشته تحصیلی صورت میگیرد و فراگیری توانمندیهای لازم برای استقلال یافتگی از قبیل مهارتمندی شغلی در آغاز جوانی کمتر مورد توجه این نهاد قرار میگیرد.
همچنین تحصیلات دانشگاهی از حیث زمانی طولانی است و انعطاف پذیری پایینی دارد؛ بدین معنا که دانشجویان به ویژه در دوره کارشناسی به صورت تمام وقت مشغول تحصیل هستند و از حیث زمانی امکان پیگیری تحصیل و اشتغال به صورت همزمان از سوی دانشجویان وجود ندارد.
نهاد خانواده علت دیگر است؛ در حال حاضر نظام آموزش عمومی در امر تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان سهم بالایی به خود اختصاص داده است، در این راستا، نهاد خانواده نیز همراستا با نظام آموزش بر مقوله موفقیت تحصیلی تأکید دارد و برای کسب مهارت فرزندان در حوزههای مرتبط با استقلال یافتگی به هنگام همچون اشتغال و تشکیل خانواده برنامه آموزشی، حمایتی و ترغیبی مشخصی ندارد.
نظام حقوقی و قانونی نیز از جمله عوامل در تاخیر استقلال یافتگی جوانان است؛ در نظر گرفتن سن ۱۸ سالگی به عنوان حداقل سن قانونی برای مشارکت جوانها در انتخابات، دریافت پروانه کسب برای راه اندازی کسب و کار، دریافت گواهینامه، بهره مندی از تمام خدمات بانکی، خرید سیمکارت، نقل و انتقال ملکی و انجام معاملات اقتصادی و همچنین الزام قانون مدیریت خدمات کشوری مبنی بر داشتن حداقل سن ۲۰ سال برای استخدام در دستگاههای اجرایی، به منزله آن است که نظام حقوقی و قانونی پس از سنین یاد شده، افراد را دارای شخصیت مستقل میداند.
پذیرفته شدن دیرهنگام استقلال یافتگی جوانان از سوی نظام حقوقی و قانونی، خود عامل مهمی در تأخیر استقلال یافتگی جوانان به شمار میرود و در دوره سربازی نیز تناسب حداقلی محتوای دوره سربازی با برنامهها و نیازهای آتی جوان موجب میشود تا وقفهای در برنامههای زندگی فرد به وجود بیاید و مستقل شدن او به تعویق بیفتد.
بر اساس این پژوهش، بازار کار جوانان از عوامل مهم تأخیر در استقلال یافتگی به شمار میرود؛ براساس دادههای مرکز آمار، میزان مشارکت اقتصادی جوانان پایین ارزیابی میشود و در سنین بالا پایداری شغلی مییابند. نرخ بیکاری بالا و دوره بیکاری طولانی مدت جوانان موجب شده تا موضوع کسب درآمد آنها، با وضعیت مطلوب فاصله داشته باشد.
نظام نگرشی فرد نیز از دیگر دلایل است؛ به سبب رشد فردگرایی، بخشی حدود ۲۱ درصد از گروه جوانان به جای برخی از نشانگرهای استقلال یافتگی که معطوف به نقشهای اجتماعی و خانوادگی هستند، مصادیق فردگرایانه را به عنوان نشانگر استقلال یافتگی معرفی میکند.
پر رنگ شدن عمدتا مؤلفههای فردگرایانه در استقلال خواهی به معنای کاهش تمایل این دسته از جوانان به پذیرفتن نقشهای مختلف خانوادگی و اجتماعی است.
لیلا برزین کارشناس خانواده و جوانان در این خصوص معتقد است، این نوع پژوهشها به طور شفاف مسایل کشور را مطرح میکنند و این امر میتواند در برخی رویههای جاری به ویژه در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی، بهبود ایجاد کند.
وی با اشاره به وضعیت پیری جمعیت و کاهش شدید موالید در کشور نیز اظهار داشت: در کنار فعالیت و ارائه قانون و برنامه برای فرزندآوری و افزایش جمعیت، باید به ریشههای این کاهش که یکی از دلایل آن نبود آموزشهای لازم از دوران کودکی تا بزرگسالی برای جوانان و خانوادهها است، اشاره کرد.
وی تاکید کرد که حاکمیت این دست پژوهشها را در دستور کار قرار دهد و برای حل مشکلات و پیشگیری از مشکلات آینده راه حل ایجاد کند؛ امیدوارم تنها به تهیه و تدوین این پژوهشها اکتفا نشود و نقش این تحقیقات در برنامه ریزیهای آتی مورد توجه قرار گیرد.
منبع: ایرنا