اول: حدود سیزدهسال از تشکیل شورای اجتماعی محلات مشهد میگذرد. از اهداف مهم تشکیل شورای اجتماعی محلات، افزایش سرمایه اجتماعی مدیریتشهری است که ارکان مهم آن اعتماد متقابل مدیریتشهری و مردم ازیکطرف و از دیگرسو ایجاد، حفظ و توسعه ارتباط دوطرفه بین مردم و مدیریتشهری است.
مشارکت اجتماعی به معنای سهیمشدن همه مردم در اداره شهر معنا میشود. از شاخصهای مهم مشارکت، همفکری و همنظری عامه مردم با مدیریتشهری در ساختار شورای اجتماعی محله است.
دوم: ترکیب و ساختار شورای اجتماعی بر اساس اشخاص حقیقی و حقوقی است و برای نقشهای متنوع و مختلف محله بستر نقشآفرینی تعریف شده است؛ بنابراین در این ساختار علاوه بر حضور عامه مردم، در قالب ساکنان، اقشار خاص مانند توانیابان، نماد اقتصاد محله مانند کسبه، نماد گروههای کوچک و خرد مانند پایگاه بسیج، تشکلها و سمنهای مردمی، نماد امنیت مانند کلانتری و پیشگیری از وقوع جرم، نماد آموزش مانند مدرسه، مسجد بهعنوان کانون مردمی و الهامبخش مرکزی محله، بانوان بهعنوان نماد خانوادهمحور، حفظ شادابی و شکوفایی با حضور جوان محله و... در مجموعهای بههمپیوسته ابتکار مدیریتشهری برای جلب مشارکت و افزایش سرمایه اجتماعی است.
سوم: محلهها در ساختار شهر ایرانیاسلامی پیشینهای قدیمی و مؤثر در روستاها و شهرها داشتهاند. در گذشته نهچنداندور مردم محله با مرکزیت مسجد و بازار بسیاری از مسائل را با هماندیشی و الگوی ریشسفیدی حلوفصل میکردند. علاوه بر مراقبت، دستگیر نیازمندان محله بودند.
در صورت بروز اختلاف، با ریشسفیدی از کیان خانواده محافظت میکردند. بخشی از امنیت محلهمحور را نیز بهصورت کاملا مردمی تأمین میکردند. با افزایش جمعیت شهرها و تغییر و تحولات سریع و غریبهشدن مردم با هم، نهادهای دیگری برای تأمین نیازهای مردمی جایگزین شدند.
احیای جغرافیایی محلات قدیم بسیار سخت است، اما الگوبرداری از فرهنگ محلهای با توجه به قدمت و هویت ایرانیاسلامی کارکرد محلهها، ترویج مفاهیم و تحقق معنای محله با شورای اجتماعی محله تا حدود زیادی امکانپذیر است. نگاهی به حضور اقشار مختلف مردم در بیش از یک دهه گذشته و علاقهمندی آنان به عضویت در شورای اجتماعی نشان میدهد رگههای درخوراعتنایی از محلهمحوری، احساس تعلق و پاسداری از هویت محله حیات اجتماعی دارد. این حضور و احساس تعلق را باید به فال نیک گرفت.
مشارکت نظری مردم در صدها پروژه و طرح شهری، ارائه پیشنهاد و نظر در ساخت پروژههای موردنیاز و اولویتدار در محله، هرکدام نشانههایی از زمینهسازی برای احیای محلههای حقیقی است. اگرچه برای تحقق محلههای ایرانیاسلامی فاصله بسیاری داریم، آنچه در این مسیر سخت و پرفرازونشیب اهمیت دارد، مشارکت مردم در احیای محلههای واقعی متناسب با ساختار جدید شهرهاست.
مرزبندی جغرافیایی محلات در مشهد نیز با همکاری و همراهی مدیریتشهری و دولت پایهگذاری مرزبندی اجتماعی محلات را درپی خواهد داشت. نامگذاری ۱۷۰محله در نقشه مصوب شهر مشهد تجربه جدیدی است و نصب تابلوهای راهنما و آدرسدهی در نرمافزارهای حملونقل شهری در ادامه بازنمایی و بازسازی مفهوم، ساختار و کارکرد محله است.
چهارم: ترکیب واژگانی «شورای اجتماعی محله» از این منظر اهمیت دارد که مدیریتشهری (اعم از شورای اسلامی شهر که با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود و شهرداری که نهادی اجتماعی است) ساختاری را برای مشورت در اداره امور شهر تعیین و تأیید کرده است که نماد واقعی همه اقشار، سنین، جنسیتها، طبقات اجتماعی و همافزایی نهادهای مردمی و دولتی به شمار میرود؛ مشورت با مردمی که در محلات گوناگون مشهد زندگی میکنند و پیشنهادها و درخواستهای آنان برخاسته از نظر عامه مردم و فرهیختگان با حفظ گوناگونیها، مزیتها و تفاوتهای فرهنگی هر محله است؛ بنابراین ارتباط مردم و مدیریتشهری در یک نظام دوسویه تعریف شده است تا امر مشورت با مردم و انتقال خواستههای مدیریتشهری از مردم در یک نظام اجتماعی در مقیاس محله (کوچکترین سلول اجتماعی و جغرافیایی و فرهنگی شهر) تسریع و تسهیل شود.
پنجم: به نظر میرسد مشورت و مشارکت مردم در کاهش هزینههای اداره شهر نیز بسیار مؤثر است. از این منظر شورای اجتماعی محله علاوه بر افزایش سرمایه اجتماعی نوآوری شهری نیاز محسوب میشود.