به گزارش شهرآرانیوز؛ «ایران و استعمار سرخ و سیاه» عنوان مقالهای است که ۱۷دی۱۳۵۶ همزمان با سالگرد فرمان کشف حجاب در ایران در صفحه۷ روزنامه اطلاعات منتشر میشود. پای نوشته، نام احمدرشیدیمطلق درج شده که یک نام مستعار است. ماجرا از این قرار است که عصر ۱۶ دی۱۳۵۶ نامههای لاکومهرشده محتوی برگههای «مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه» از وزارت اطلاعات و جهانگردی به دو روزنامه اطلاعات و کیهان میرسد تا در شماره روز بعد به مناسبت سالگرد کشف حجاب به چاپ برسد. در این میان، کیهان کار را به فردا موکول میکند و فقط روزنامه اطلاعات با تهدید داریوش همایون، وزیر وقت اطلاعات و جهانگردی، آن را در صفحه «نظرها و اندیشهها» منتشر میکند.
در این مقاله از همکاری دو استعمار شناختهشده تاریخ یعنی عناصر فئودال (استعمار سیاه) و نیروهای تودهای و چپ (استعمار سرخ) در مقابله با اهداف انقلاب سفید شدیدا انتقاد شده و توهینهای تندی نیز به امام خمینی میشود که بهزعم نویسنده «علیه تقسیم املاک، آزادی زنان و ملیشدن جنگلها» کار میکند. کار، اما آنطور که انتظار تهیهکنندگان مقاله است، پیش نمیرود و انتشار همین مقاله نخستین جرقه شعلهورشدن انقلابی میشود که در بهمن۱۳۵۷ به فروپاشی رژیم پهلوی منجر میگردد.
فردای انتشار مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، ابتدا جو حوزه علمیه قم متشنج و کلاسهای درس تعطیل میشود و سپس تظاهراتی در شهر قم به راه میافتد. بنا به گزارش ساواک قم «صبح روز ۱۸ /۱۰ /۳۶ یک بریده روزنامه تحت عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه نوشته احمد رشیدی مطلق*،
توسط فرد یا افرادی ناشناس در مدرسه خان الصاق گردیده و تعداد زیادی از طلاب جهت خواندن آن اجتماع نمودند. در این میان شخصی که به علت ازدحام جمعیت مورد شناسایی واقع نگردید، با صدای بلند گفت آقایان شلوغ نکنید. بنده با صدای بلند میخوانم و آن وقت که شما فهمیدید چیست، شلوغ کنید که در این موقع کمکم تظاهرات به وسیله طلاب آغاز گردید.» در گزارش دیگری از همین روز آمده است:
«ساعت۱۰ روز جاری بهعلت درج مطلبی تحتعنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات، دروس حوزه علمیه قم تعطیل و حدود ۲۵۰نفر از طلاب علوم دینی در مدرسه خان اجتماع و با دادن شعار درود برخمینی و مرگ بر حکومت استبدادی بهطرف میدان آستانه و حرم حرکت، در نتیجه پلیس بهمنظور متفرق نمودن آنها اقدام و تظاهرات در ساعت۱۰:۳۰ خاتمه و جمعیت متفرق گردیدند، ولی تعدادی از آنان بهمنظور درخواست اعتراض علیه مندرجات روزنامه به منزل آیتا... گلپایگانی مراجعه نموده و پس از خروج از منزل وی مجددا دست به تظاهرات خیابانی زده که در حال حاضر مأمورین انتظامی در حال پراکندن آنان میباشند.»
این اعتراضات در روز ۱۹دی۱۳۵۶ شدت بیشتری میگیرد. طلاب دوباره از مدرسه خان به راه میافتند و به مدارس و مساجد دیگر میروند و از مدرسین میخواهند که کلاس درس خود را تعطیل کنند. جمعیت در ادامه راهپیمایی خود شیشههای چند بانک و دفتر حزب رستاخیز ملت ایران را میشکنند و با نیروهای پلیس درگیر میشوند.
بنا بر گزارش شماره۵۶۶۷ /۲۱ که سازمان اطلاعات و امنیت قم به مدیریت کل اداره سوم ۳۱۲ داده در این روز بر اثر تیراندازی و زد و خورد با نیروهای پلیس، علاوه بر چهارده نفر مجروح، شش نفر از معترضان نیز کشته میشوند که یکی از آنها حیدر رضایی سیزدهساله است که بر اثر ازدحام جمعیت جان میبازد. این تظاهرات البته مختص قم نیست و مشابه آن با شدت کمتری در شهرهای تبریز، اصفهان و مشهد نیز رخ میدهد.
*پرویز ثابتی (نفر دوم دستگاه امنیتی رژیم پیشین)، داریوش همایون (وزیر وقت اطلاعات و
جهانگردی و دبیرکل حزب رستاخیز) و فیروز گوران (روزنامه نگار پیشکسوت و عضو تحریریه روزنامه
آیندگان) روزنامهنگار بازنشستهای به نام «علی شعبانی» را نویسنده اصلی این مقاله معرفی کردهاند.
به گفته همایون، علی شعبانی در آن زمان، کار مرغداری میکرده و رئیس انجمن مرغداران بوده است.
خود شهر مشهد همزمان با چاپ مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات، یک اتفاق ویژه دارد؛ اتفاقی که بعدها بهعنوان نخستین حرکت انقلابی مشهد مشهور میشود. هرساله در این روز مراسم ۱۷ دی در محل میدان مجسمه (شهدای فعلی) برگزار میشود که طی آن جمعی از زنان بیحجاب با حضور در پای مجسمه رضاشاه و اهدای تاجگل، سالروز فرمان کشف حجاب را گرامی میدارند. ۱۷دی۱۳۵۶ جمعی از زنان و دختران مشهد که بیشترشان دانشجو هستند، در اعتراض به این مراسم و برای «آزادی خواهران دربند خود» راهپیمایی میکنند.
بنا بر یکی از تلفنگرامهای احمد شیخان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان، به مدیریت کل اداره سوم «ساعت ۱۱:۳۰ روز ۱۷ /۱۰ /۲۵۳۶* عدهای حدود هشتاد نفر زن چادرمشکی که پرچمی در دست داشتهاند و روی آن نوشته شده [ما]زنان مسلمان خراسان آزادی خواهران در بند را خواهانیم از طریق میدان دقیقی [(فلکه آب)]بهطرف خیابان خسروی حرکت و در خیابان نادری متفرق گردیدهاند.
از طریق شهربانی چهارده نفر زن و دو نفر مرد که از چادر مشکی استفاده میکردهاند، جمعا شانزده نفر، دستگیر و افراد مذکور در خیابانهای مسیر، تعدادی اعلامیههای دست نویس به مضمون ۱۷دی، روز دگرگونکردن چهره زن متعهد و مسئول به زن مصنوعی و عروسکی، مرگ بر رژیم۶۶*، پیروز باد انقلاب مسلحانه، نابود باد رژیم۶۶، پخش سپس متفرق گردیدهاند.»
در بازجویی از بازداشتشدگان مشخص میشود که این جمعیت «اغلب شرکتکنندگان در تظاهرات ۱۷ /۱۰ /۳۶ وابسته به مکتب عصمتیه به گردانندگی شهربانو صفری، فرزند حسن، میباشد. مشارالیهم از ساعت۹ روز ۱۷ /۱۰ /۳۶ در تکیه پزندگان (حسینیه نخودبریزها) واقع در خیابان تهران، کوچه پارس یک تحتپوشش شرکت در مجلس روضه و تعزیه، حاضر و در ساعت۱۱ با پوشاندن چهره خویش و حمل پارچه حاوی شعار مضره و دادن شعارهای مضره از میدان دقیقی به سمت میدان شاه (محل برگزاری مراسم روز ۱۷دی ماه) حرکت مینمایند.
به موازات این گروه که در وسط خیابان حرکت میکردهاند، چندنفر مرد پیاده و دوچرخهسوار ضمن توزیع اعلامیههای دست نویس، زنان عابر در پیادهرو را تشویق به پیوستن به تظاهرکنندگان مینمودهاند.» در همین گزارشها ذکر شده است که «هفت نفر از زنان بازداشتشده، دانشجوی دانشگاه بودهاند. ترتیبی اتخاذ گردد که این هفت نفر از دانشگاه اخراج و اسامی و مشخصات آنان به مرکز منعکس شود.»
در گزارش دیگری هم که بعدتر با عنوان «تظاهرات و دستگیری» در ساواک مشهد تنظیم شده، تأکید شده است که «بلافاصله مأموران انتظامی مداخله و درصدد دستگیری عاملین و متفرق ساختن آنها برآمدهاند، لیکن زنان مذکور با سنگ و پارهآجر بهطرف مأموران حمله نمودهاند و دو نفر مرد و ۲۴ نفر از زنان مزبور که هشت نفر آنها دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد میباشند، دستگیر [شدهاند.]در بازرسی از یکی از زنان، تعدادی اعلامیه مضره به دست آمده است.»
باتوجهبه ترکیب شرکتکنندگان در این تظاهرات به نظر میرسد که «خواهران دربند» نیز دانشجوی دانشگاه فردوسی باشند؛ زیرا از چند ماه قبل از این حرکت، تجمعات و اقدامات متعددی نیز در دانشگاه فردوسی و دانشکده پزشکی مشهد شروع شده و بهنوعی دانشگاه کانون مخالفان حکومت است.
به هر ترتیب، تظاهرات زنان چادری و اقدامات روحانیون مشهد از جمله آیتا... سیدابوالحسن شیرازی که دخترش جزو بازداشتشدگان است، باعث میشود که مقاله روزنامه اطلاعات در روز چاپش، چندان در شهر مشهد موردتوجه قرار نگیرد و اعتراضات مشهدیها به این موضوع از ۱۹دی۱۳۵۶ و بعد از تظاهرات طلبههای قمی شروع شود.
* منظور همان سال۱۳۵۶ است که به تقویم شاهنشاهی نوشته شده است.
* ۶۶ کد نام شاه در اسناد ساواک است.
نخستین واکنشها به موضوع انتشار مقاله روزنامه اطلاعات در صبح ۱۹دی۱۳۵۶ رخ میدهد که همان تعطیل شدن برخی از کلاسهای درس است. در تلفنگرام خیلی فوری شماره ۹۸۷۴/ ه ۱ که ساعت۱۱ صبح این روز از طرف سازمان اطلاعات و امنیت خراسان به تیمسار ریاست شهربانی خراسان زده شده، آمده است:
«روز ۱۹ /۱۰ /۳۶ عدهای از مدرسین حوزه علمیه مشهد منجمله جواد تهرانی، علی فلسفی، سیدزنجانی درس را تعطیل و سایر مدرسین مدارس علوم دینی نواب و سلیمان خان و میلانی به مدرسه نیامده و طلاب مدارس مذکور جلو مدارس و جلو مسجد ملاحیدر، واقع در بازار سرشور، اجتماع و نسبت به بازداشت زنان مشهد و تبعید خامنهای و تهرانی و مقاله روزنامه آفتابشرق که خمینی را هندی قلمداد کرده، اعتراض دارند.»
واضح است که «آریا»، مخبر ساواک، اطلاعی از چندوچون موضوع و مقاله روزنامه اطلاعات ندارد؛ برای همین در گزارش خود بهاشتباه آن را به روزنامه آفتاب شرق مشهد نسبت داده و نوشته است: «خواهشمند است دستور فرمایید با استفاده از کلیه امکانات، پیشبینیهای لازم بهمنظور جلوگیری از هرگونه تظاهرات احتمالی و همچنین حفاظت محل روزنامه آفتاب شرق معمول و نسبت به شناسایی و دستگیری محرکین اقدام نمایند.»
البته او درخصوص «برپایی تظاهرات احتمالی» درست فکر میکرده؛ کمااینکه در گزارش دیگری که ساعت۱۳:۴۰ از طرف «خداپرست»، دیگر مخبر سازمان اطلاعات و امنیت خراسان، رسیده، چنین درج شده است:
«ساعت۱۲:۳۰ روز ۱۹ /۱۰ /۳۶ حدود پانزده نفر جوان که تعدادی دانشجو و طلبه در بین آنها بوده، در خیابان خسروینو مشهد ضمن دادن شعارهای مضره مبادرت به شکستن تعداد چهار جام شیشه از شرکت هواپیمایی ملی و بانکهای اعتبارات و تعاونی توزیع و بازرگانی نمودهاند. تاکنون ۹نفر به وسیله کمیته مشترک ضدخرابکاری دستگیر که بازجویی از آنان آغاز، نتیجه متعاقبا اعلام خواهد شد.»
در گزارش دیگری از همین روز که با عنوان «تظاهرات خیابانی» از شیخان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان به دست تیمسار ریاست شهربانی خراسان رسیده، اسامی دستگیرشدگان نیز آمده و درج شده است:
«ساعت۱۳:۱۵ روز ۱۹ /۱۰ /۳۶ مأمورین گشت در حوالی خیابان خسروی نو مشاهده مینمایند که عدهای از مردم تظاهرات نموده و به نفع خمینی شعار میدهند. به محض مشاهده مأمورین، متفرق و آن محل را ترک و متواری میگردند؛ لذا مأمورین آنان را تعقیب نموده و دوازده نفر مشروحه زیر را دستگیر و به این سازمان تحویل میدهند. اینک افراد موردبحث به انضمام دو برگ عین صورتجلسه مأمورین جهت هرگونه اقدام قانونی اعزام و معرفی میگردند. ضمنا به نظر میرسد سیداسماعیل موسوی و علیقربان تهامی بیگناه باشند.
۱. علی، شهرت: ایمانیمقدم، فرزند محمود، شغل: طلبه/ ۲. جواد، شهرت: علوی مقدم، فرزند غلامرضا، شغل: دانشجو/ ۳. احمدرضا، شهرت: امینیزهان، فرزند نظرعلی، شغل: طلبه / ۴. حسن، شهرت: حسن آهی، فرزند علی، شغل: طلبه / ۵. علیقربان، شهرت: تهامی، فرزند محمدحسین، شغل: طلبه / ۶. محمد، شهرت: رجایی باغمیانی، فرزند علی، شغل: طلبه /۷. علی، شهرت: حاجیآبادی، فرزند غلامرضا، شغل: طلبه / ۸. سیدموسی، شهرت: آذرافزا، فرزند حسن، شغل: طلبه / ۹. سیداسماعیل، شهرت: موسوی، فرزند میررمضان، شغل: طلبه / ۱۰. ابوالقاسم، شهرت: حسنپور، فرزند محمدحسین، شغل: طلبه / ۱۱. حسنعلی، شهرت: عربی، فرزند غلامحسین، شغل: طلبه / ۱۲. حسن، شهرت: پورمسئلهگو، فرزند محمدصادق، شغل: طلبه»
بهدنبال تحرکات طلاب مشهدی، حوزه علمیه مشهد نیز اعتصاب میکند. در «گزارش خبر» ۲۰دی۱۳۵۶ ساواک به این موضوع اشاره و اعلام میشود: «حوزه علمیه مشهد بهعنوان اعتصاب کلیه دروس تعطیل گردید و کلیه مدارس علمیه مشهد تمام برنامههای درسی خود را تعطیل اعلام داشتند و تمام مدرسین حوزه علمیه، به جز سیدحجت هاشمی، در سر کلاس درس حاضر نشدند.
اعتصاب مزبور به این جهت بود که روزنامه اطلاعات مورخ ۱۸ /۱۰ /۳۶ مقالهای علیه خمینی چاپ و نسبت خارجی به خمینی داده شده بود. به این دلیل اعتصاب کردند. مدارسی که اعتصاب نموده بودند، به شرح زیر میباشد. مدرسه موسوینژاد*؛ مدرسه موسویان؛ مدرسه نواب؛ مدرسه شیخ ابوالحسن شیرازی؛ مدرسه امام امیرالمؤمنین (شیرازی) و تمام مدارس علمیه دیگر.»
در این گزارش تأکید شده است که «تمام حوزه از این مطلب اظهار ناراحتی کرده و نسبت به چاپکننده و دستوردهنده انزجار داشتند.» باوجوداین یکی از مخبران ساواک که با نام مستعار «یکشنبه» در اسناد مشخص است و در بین روحانیون مشهد حضور داشته است، در پاورقی این سند نظر داده است که «تعطیل مدارس علمیه صحت دارد، لکن مشخص نمیباشد که بهعلت روزنامه فوق باشد»؛ نظری که کمی بعد توسط مخبر دیگر ساواک با نام مستعار «چهارشنبه» رد میشود و پایین این گزارش نوشته میشود: «خبر فوق صحت دارد و مراتب طی شماره ۹۸۷۵/ ه ۱- ۱۹ /۱۰ /۳۶ و ۹۸۹۱/ ه ۱- ۲۰ /۱۰ /۳۶ تقدیم گردیده است.»
تعطیلی کلاسها و حوزه علمیه مشهد به روز ۲۰دی۱۳۵۶ محدود نمیشود. روحانیون مشهد در اعتراض به جریانات قم، برای یک هفته نماز مساجد و درس حوزه علمیه مشهد را تعطیل میکنند. بازتاب این اقدام در گزارش احمدشیخان، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان، آمده است.
او به مرکز چنین گزارش داده است: «به تحریک روحانیون و مدرسین مشروحه زیر، بهمدت یک هفته بهعلت اعتراض به جریانات قم، نماز و درس حوزه علمیه مشهد تعطیل و در این مدت نیز گاهی طلبهها در بعضی از خیابانهای مشهد شیشه بانک صادرات را شکسته و یک بانک را آتش زدند و مرتب اعلامیه پخش گردیده است. سوابق امر در کلاسه۳۱۲۲۹ بایگانی شده است.
علی فلسفی، پیشنماز مسجد بناها، نماز و درس را تعطیل نموده؛ حسنعلی مروارید، پیشنماز مسجد حاجملاهاشم نماز و درس را تعطیل نموده؛ میرزاعلی تهرانی نماز و درس را تعطیل نموده؛ سیدعباس سیدان، مسئول مدرسه خویی، نماز و درس را تعطیل نموده؛ عباس واعظ طبسی نماز و درس را تعطیل نموده؛ عبدالکریم هاشمینژاد نماز و درس را تعطیل نموده؛ محمدرضا محامی نماز و درس را تعطیل نموده؛ آیتا... شیرازی نماز و درس را تعطیل نموده [است.]»
همانطور که انتظارش میرود دیگر حوزههای علمیه کشور نیز به انتشار این مقاله و وقایع قم اعتراض میکنند. بیش از یکصد روحانی شناخته شده ۲۰دی۱۳۵۶ اعلامیهای را امضا میکنند که در بخشی از آن آمده است:
«.. مطلب اهانتآمیز روزنامه اطلاعات در صفحه۷ روز شنبه، ۱۷ دی ۱۳۵۶ مطابق ۲۷ محرم ۱۳۹۸، به مقام شامخ روحانیت و مراجع عالیقدر تقلید، مخصوصا آیتا... العظمی آقایخمینی دام ظلاللهم موجب تأسف عمیق قاطبه مسلمانان گردید. اقدامات آقایان مراجع عظام و مدرسین و طلاب علوم دینیه در قم به تعطیل دروس و اقدام درخور تحسین مردم متدین و غیور قم، به تعطیل عمومی بهعنوان ابراز انزجار از مندرجات روزنامه و تجلیل از مقام شامخ روحانیت و مراجع شیعه، موجب کمال قدردانی است.
جای کمال تأسف است که مقامات مسئول، بهجای اقدام جدی برای تنبیه توهینکنندگان، جسورانه به روی مردم مسلمان و بیپناهی که برای ادای وظیفه دینی و وجدانی خود، در قم اقدام کردهاند، آتش گشوده و جمعی بی گناه را مقتول و مجروح [ساختند]و متأسفانه مطلب در جراید تحریف و به گونه دیگری وانمود شده است.
ما ضمن محکومکردن این عمل وحشیانه و ضدانسانی، این حوادث ناگوار را به پیشگاه مقدس حضرت بقیها... الاعظم ارواحنافداه و مراجع عالیقدر و عموم مسلمین بهخصوص مردم مسلمان و غیور قم و بالاخص خانوادههای داغدیده، تسلیت عرض مینماییم و الیا... المشتکی. به تاریخ سلخ محرمالحرام ۹۸.»
بسیاری انتشار این مقاله را یکی از اصلیترین دلایل اوجگرفتن اعتراضاتی میدانند که در کمتر از چهارصد روز به فروپاشی سلطنت در ایران انجامید. یکی از مخبران ساواک قم همان ۲۰دی۱۳۵۶ نحوه برخورد با معترضان را «اشتباه» خوانده و هشدار داده است که این تظاهرات «از قم به ایران» تسری مییابد. نظر او درست است. ۲۹بهمن ۱۳۵۶ مردم تبریز در چهلم شهدای قم به خیابانها میآیند.
۱۰ فروردین۱۳۵۷ مردم یزد در چهلم شهدای تبریز به خیابان میآیند. ۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۷ مردم شیراز، قم و تبریز در چهلم شهدای یزد به خیابان میآیند؛ روزنامه اطلاعات در این تاریخ تیتر میزند: «آشوب و بلوای خونین در قم تبریز و شیراز».
منابع:
کتابهای «انقلاب اسلامی، به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی» جلد ۱۰ و «۱۹ دی، به روایت اسناد ساواک» مرکز بررسی اسناد تاریخی و منابع غیرکتابی کتابخانه ملی