دعاهای بزرگترها و قدیمیها همیشه آمیخته با درسها و حکمتهای فراوان است. یکی از این دعاهای پرتکرار در زبان قدیمیها، این است که میگویند: «جوان! خیر ببینی»، گاهی شاید برای نسلهای بعدی، این جملات حتی مفهوم مشخصی هم نداشته باشد که کلمه خیر به چه چیزی اطلاق میشود و خیر دیدن یعنی چه؟
با همین انگیزه و بهانه میخواهیم سراغ یکی از حکمتهای زیبای نهجالبلاغه برویم؛ جایی که امیرالمؤمنین علی (ع) معنای خیر و خیر دیدن را تشریح میکنند.
در حکمت۹۴ نهجالبلاغه آمده است:
وَ سُئِلَ عَنِ الْخَیْرِ مَا هُوَ؟ فَقَالَ لَیْسَ الْخَیْرُ أَنْ یَکْثُرَ مَالُکَ وَ وَلَدُکَ، وَ لَکِنَّ الْخَیْرَ أَنْ یَکْثُرَ عِلْمُکَ وَ أَنْ یَعْظُمَ حِلْمُکَ وَ أَنْ تُبَاهِیَ النَّاسَ بِعِبَادَه رَبِّکَ؛ فَإِنْ أَحْسَنْتَ حَمِدْتَا... وَ إِنْ أَسَأْتَ اسْتَغْفَرْتَا...؛ وَ لَا خَیْرَ فِی الدُّنْیَا إِلَّا لِرَجُلَیْنِ، رَجُلٍ أَذْنَبَ ذُنُوباً فَهُوَ یَتَدَارَکُهَا بِالتَّوْبَه، وَ رَجُلٍ یُسَارِعُ فِی الْخَیْرَاتِ: هنگامى که از او پرسیدند خیر چیست، چنین فرمود: خیر آن نیست که مالت فراوان یا فرزندانت بسیار باشند، بلکه خیر آن است که علمت افزون و بردباریات بسیار باشد و اگر بر مردم میبالى، بالیدن و افتخار کردنت به پرستش پروردگارت باشد. پس اگر نیکى کنى، خداى را سپاس گویى و اگر بدى کنى، از او آمرزش خواهى.
در این جهان خیرى نیست، مگر براى دو فرد: کسى که گناهى میکند و با توبه، جبرانش میکند و کسى که براى کارهاى خیر میشتابد.
در این روایت آمده است از حضرت سؤال شد که خیر چیست.
اولین چیزی که در گام اول از خیر، ممکن است به ذهن ما بیاید، مال و منال یا خانواده و فرزند داشتن است، درحالیکه اینها هم بهتنهایی خیر محسوب نمیشود؛ چون ممکن است کسی ثروتمند باشد، اما خیرش به دیگران نرسد و اهل دستگیری از فقرا و نیازمندان و توجه به دیگران نباشد یا کسی فرزندان زیادی داشته باشد، اما فرزندان او منشأ خیر و دعای خیر برای او و پدر و مادرشان نباشند، اما حضرت میفرمایند اگر کسی در زندگی به فهم و شعور و درک و علم نافعی رسیده باشد، این خودش خیر و منشأ خیرات است.
اگر در زندگی انسان صبوری باشد، این موجب رسیدن به بزرگیهاست و تنها چیزی که میتواند موجب مباهات باشد، عبادت و بندگی خداست که البته بنده خدا هیچگاه اهل تکبر و فخرفروشی نیست، اما مباهات به عبادت، به آن معناست که خدا را شاکر باشد که چنین نعمتی را به او داده است و از گناهانش استغفار کند.
در انتهای این روایت، حضرت امیر (ع) صریحتر اهل خیر در دنیا را معرفی میکنند؛ گروه اول کسانی که پیوسته دنبال جبران گناهانشان هستند و اگرچه همه گاهی گناهانی میکنیم، آنها بهراستی اهل توبه و بازگشت بهسمت خدا هستند که این گروه، اهل خیر هستند و گروه دوم، سبقتگیرندگان بهسمت خیرات که به این مفهوم، در آیاتی از قرآن اشاره شده است.
در آیه۱۴۸ سوره بقره فرمود: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ: بهسمت نیکیها و کارهای خیر از هم پیشی بگیرید».
در برخی روایات، معنای خیرات در این آیه تفسیر شده است. امامباقر (ع) در یک روایت میفرمایند: «الخَیْرَاتُ الْوَلَایَهًُْ: خیرات در این آیه، ولایت و دوستی ماست».
در روایت دیگری، امیرالمؤمنین علی (ع) میفرمایند: خیرات در روایت هِیَ الْإِسْلَامُ وَ الْوَلَایَهًُْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْ إِلَیْهَا: اسلام و ولایت است، پس بهسوی خیرات بشتابید؛ یعنی بهسوی اسلام و بهسوی ولایت بشتابید.
البته شتافتن بهسمت خوبیها مصادیق زیادی میتواند داشته باشد، اما چون اهلبیت (ع) منبع خیر هستند، مصداق این شتاب بهسمت خیرات، تلاش برای نزدیک شدن به آنها در زندگی است.
در زیارت جامعه در اینباره خطاب به اهلبیت (ع) آمده است:
«إِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه: اگر از خوبی یاد شود، آغاز و ریشه و شاخه و سرچشمه و جایگاه نهایتش، شمایید».
از صمیم قلب از خداوند بزرگ میخواهیم که ما را در طریق اسلام و اهلبیت و پیوسته در مسیر خوبیها و خیرات قرار بدهد و این موفقیت را روزی همه ما کند؛ انشاءا....