صبا اسماعیلی | شهرآرانیوز، حجتالاسلاموالمسلمین سیدحسن وحدتیشبیری، رئیس مدرسه عالی فقاهت، امروز (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) در نشست خبری دومین مدرسه فقاهت زمستانه اظهار کرد: مدرسه عالی فقاهت که بهنام نامی عالمآلمحمد(ع) از سه سال پیش، با تدبیر تولیت آستان مقدس حضرت رضا(ع) شکل گرفته، در پی آن است که مرجعی پاسخگو به نیازهای جامعه دینی امروز و نظام اسلامی، در داخل و خارج باشد. بر اساس اصل چهارم قانون اساسی، تمام قوانین و نهادها باید مطابق احکام شریعت مطهره عمل کنند؛ لذا باید جایی باشد که فقیهانی در تراز جامعه دینی امروز تربیت شوند. این مدرسه براساس مطالبات رهبری معظم انقلاب و حوزههای علمیه شکل گرفته است تا مجتهدینی آشنا به مسائل روز و مقتضیات زمان، تحویل جامعه و نظام دهد.
وی ادامه داد: در این مدرسه، حلقههای علمیاجتهادی مانند تعلیم و تربیت، فقه بینالملل، فقه جزا، فقه وقف و فقه اموال و عقود، فقه اجتماع و بعضی حلقههای دیگر فقه خانواده شکل گرفته است و بهتدریج، بر حسب امکاناتی که در اختیار داریم و استقبال طلاب فاضل، حلقهها توسعه پیدا میکند. بر آن هستیم که در همه شاخههای علوم اسلامی که انتظار میرود، حوزههای علمیه ورود کنند تا بتوانیم دانشمندانی در تراز، تحویل جامعه دینی و حوزههای علمیه بدهیم.
وحدتیشبیری افزود: هدف ما پرکردن خلأهای موجود و ورود به عرصههایی بوده که به طور طبیعی دیگران ورود نمیکنند، اما نیازهای نظام است. یکی از حلقههای فعال در این مدرسه، حلقه فقه سیاست و حکمرانی است که فضلا و اساتید درجهیک از مشهد، قم و شهرهای دیگر، هم از اساتید حوزه و هم دانشگاه، حضور پیدا میکنند و مباحثات علمی را به صورت تخصصی دنبال میکنند.
وی بیان کرد: مدرسه عالی فقاهت، مدرسهای تمدنساز است؛ یعنی منابع انسانی، مجتهدان بهروز را تربیت میکند تا بتوانند نرمافزار شکلگیری تمدن نوین اسلامی را که موردتأکید مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب بوده، تهیه کنند. مسئله و چالشهای موجود در جامعه بیشتر مورد توجه ماست. یکی از چالشهایی که نظام با آن مواجه است، مسئله حکمرانی اسلامی است. ما قوانین عالی داریم؛ قوانینی که مطابق با شریعت اسلامی تدوین و تصویب شده است؛ اما پیادهسازی این قوانین نیاز به تدابیر جدیدتری دارد. قانون هرچه خوب باشد، اگر درست اجرا نشود، عقیم میماند و به اهداف خود نمیرسد؛ لذا حکمرانی یا بهتعبیر فرنگیها، governance، رویکردی است که در این مدرسه دنبال میشود.
رئیس مدرسه عالی فقاهت عنوان کرد: اگر ما فقه تعلیم و تربیت داریم، احکام شرعی را از ادله استخراج میکنیم؛ اما پیادهکردن آن احکام نیاز به سازوکار دارد. این سازوکار را هم باید خود فقیه دنبال کند. برای اینکه بیشتر واضح شود، یک تعریف علمی از حکمرانی و همچنین مقصود خودمان را از حکمرانی اسلامی و فقه حکمرانی که در این مدرسه زمستانه دنبال خواهد شد، در سه قسمت بیان میکنم؛ در ارتباط با مفهوم حکمرانی، میگویند «حکمرانی، اعمال حسابشده قدرت و همافزایی بازیگران مختلف با محوریت حکومت برای پیادهسازی قانون از طریق شکلگیری زنجیرهای از سیاستها، راهبردها، قواعد، فرایندها، روشها، ابزارها، نهادها، سیستمها و برنامههاست». اگر بخواهیم اینها را به صورت مختصر ارائه کنیم، باید بگوییم که حکمرانی سه مرحله دارد؛ سیاستگذاری، تنظیمگری و تصدیگری. قانون ممکن است خیلی خوب باشد؛ مثل اینکه خداوند از ما نماز خواسته و بر ما نماز را واجب کرده است. نماز کلید همه خوبیهاست حال باید این نماز در جامعه اقامه شود. من بهتنهایی نماز بخوانم، کافی نیست؛ بلکه باید جامعه نماز را به پا دارد؛ لذا در قرآن شریف، غیر از اینکه دستور میدهد نماز بخوانید، میفرماید «اقیموا الصلاه»؛ یعنی نماز را به پا دارید. یا در قرآن شریف میفرماید که خداوند پیامبران الهی را فرستاد تا دین را اقامه کنند.
وی اظهار کرد: ما بهترین احکام و دستورات را به صورت قانونگذاری عام در دین مبین داریم. مثلاً فرمود: «ان الله یامر بالعدل و الاحسان»؛ خدا به عدالت، دادگستری، نیکوکاری، رسیدگی به خویشاوندان، امر به معروف و نهی از منکر فرمان میدهد. این فرمانها خیلی خوب است، اما چگونه اجرا شوند؟ ما معتقدیم که اگر فقیه بخواهد بسنده کند به صدور فتوای کلی و بیان حکم کلی شریعت، اهداف تعیینشده از ناحیه خداوند در قرآن شریف، ازجمله اقامه دین، محقق نخواهد شد؛ بلکه فقیه باید خود نظارت کند بر اجرای قانون و فتوای کلی که از شریعت به دست آورده است. سازوکار لازم را هم باید فراهم کند. فقیه باید ناظر بر چالشها در مسیر اجرای قانون باشد و نظارت کند بر اینکه سیاستهای کلی در جهت اجرای قوانین تدوین شود. همچنین بر نظامات و نهادهایی که باید قوانین کلی را اجرا کنند، نظارت داشته باشد. خود فقیه باید تصدیگری کند؛ یعنی وارد میدان شود، ببیند چالشها کجاست و همافزایی کند.
وحدتی شبیری افزود: اگر بخواهیم مثلاً قانون نماز را پیاده کنیم، باید نهادهای مختلف دست به دست هم بدهند. یک نهاد، حکومت است که قدرت برتر در جامعه است و امکانات در اختیار اوست. یک ضلع دیگر، نهادهای مردمی هستند؛ مانند نهادهای خیریه، کسانی که احسان میکنند، نیکوکاری میکنند و ثروت خود را وقف میکنند. NGOها که مردمپایه هستند و اداره آنها بر دوش خود مردم است. بعد هم خود مردم باید به میدان بیایند.
وی اضافه کرد: حکمرانی اگر بخواهد پسوند اسلامی به خود بگیرد، باید نظریه امامت را در دین مبین و معارف اسلامی در خود اجرا کند. وقتی میگوییم حکمرانی اسلامی، یعنی امام مسلمین در راس جامعه وجود دارد و قدرت برتر در اختیار اوست؛ اما رابطه او با مردم، رابطه دلدادگی است. یعنی هم امام مردم را دوست دارد و هم مردم امام و رهبر خود را از عمق جان دوست دارند. شما رهبران دینی را میبینید؛ وقتی که امام خمینی وارد تهران شد در بهمن ۱۳۵۷، دیدیم چطور خیابانهای تهران مملو از جمعیتی شده بود که برای استقبال از امام شان آمده بودند. یکی از معجزات انقلاب اسلامی این است که مردم را همچنان در همان مسیر نگه داشت؛ به خاطر اینکه یک حکیم فرزانه، یک مجتهد مدیر و مدبر و آگاه به مقتضیات زمان و ساده زیست و زاهد به معنای واقعی، در رأس حاکمیت قرار گرفته است.
وی گفت: باید این رابطه الهی که رابطه ولایت است، در جهت اجرای دین و اقامه دین بسیج شود. لذا، در تعبیر حکمرانی اسلامی، میگوییم: حکمرانی اسلامی روش کار بسته شراکتی قدرت، بر پایه نظریه امامت و امت است. این چیزی است که در حکومتهای بشری امروز دیده نمیشود. در حکمرانی بشری که غربیها میگویند (good governance)، این نکته وجود دارد که نهادهای مردمی و مدنی مشارکت کنند؛ اما یک نخ تسبیح وجود ندارد. در حکمرانی اسلامی، یک نخ تسبیح وجود دارد که این دانههای پراکنده را گرد هم جمع میکند و انرژیها را در جهت اجرای قوانین الهی هم افزایی میکند. هدف حکمرانی اسلامی، در راستای اقامه دین، بسیج منابع، ساختارها، فرایندها، منابع انسانی و روشهاست. بنابراین، میبینیم که بسیج مردمی و حرکتهای مردمپایه اساس حکمرانی اسلامی با محوریت ولایت فقیه است.
رئیس مدرسه عالی فقاهت گفت: اگر ما به آیات شریفه قرآن نگاه کنیم، میبینیم که قرآن شریف میفرماید که ما کتابهای آسمانی را فرستادیم و پیامبران را مبعوث کردیم تا خود مردم حرکت کنند و عدالت را در جامعه پیاده کنند. تأکید بر قیام مردم است. تکیه در نظام اسلامی برای اصلاح جامعه بر دوش مردم است. الان میبینیم که یک باند تبهکار تا دندان مسلح صهیونیست، وقتی در مقابل یک گروه کوچکی به نام حماس قرار میگیرد، سر فرود میآورد و تمام شرایطی را که رقیب خود، حماس، میخواهد در اختیار او میگذارد و بدون ذرهای موفقیت، غزه را تخلیه میکند، اسرا را آزاد میکند و آنچه را که حماس خواسته، تقدیم آن میکند. چرا؟ چون مردمپایه است. شما میبینید این همه فشارها و کشتن کودکان، زنان و کهنسالان و ضعفا، زیر بمبها از بین رفتند؛ اما مردم کوتاه نیامدند. این پاداش ایستادگی مردم پای انقلاب و حرکتشان است.
وی گفت: اگر بخواهیم در قسمت سوم، فقه حکمرانی را توضیح دهیم، تا اینجا حکمرانی و حکمرانی اسلامی را معنا کردیم. حالا یک معنای اخص و اصطلاحی خاصتری داریم به نام فقه حکمرانی که مدنظر ما در مدرسه عالی فقاهت است. فقه حکمرانی، علم به ضوابط و روشهای فقهی اقامه و اجرای احکام در راستای اداره جامعه، با محوریت حکومت، نهادهای مردمی و مردم است. یعنی در واقع، در سایه حکومت اسلامی، دولت، نهادهای مردمی و خود مردم، همافزایی میکنند و دست به دست هم میدهند، با راهبری یک رهبر فقیه و فرزانه و مدیر و مدبر، قوانین اسلامی را اجرا و پیادهسازی میکنند.
وی افزود: ما در مدرسه عالی فقاهت، حلقههای علمی اجتهادی تشکیل دادهایم. در رأس هر حلقه، یک مجتهد صاحب کرسی درس خارج، دغدغهمند در ساحت خاص، قرار گرفته است. عدهای از طلبههای فاضل که حداقل ده سال سابقه تحصیل در دوره خارج دارند و جوان، با نشاط فاضل و نخبه هستند، حول یک موضوع کار میکنند.
ما اگر تعلیم و تربیت داریم، از حلقه تعلیم و تربیت خواستهایم نیمنگاهی هم به حکمرانی تعلیم و تربیت داشته باشند. اگر خدا در قرآن میفرماید «یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»، تزکیه مقدم بر تعلیم است. حالا چه برنامهای را باید دنبال کنیم که در آموزش و پرورش ما، تربیت و تزکیه مقدمه بر آموزش باشد؟ آموزش مهم است، اما قبل از آن تربیت مهم است؛ چرا که اگر درست تربیت نکنیم، دانشمند ما بمب هیروشیما میسازد و انسانها را نابود میکند. خب، سازوکار میخواهد. باید این سازوکار، سازوکارهای اداری، نهادهای مردمی و نهادهای حکومتی شکل بگیرد. ما مدعی هستیم که فقیه باید ناظر بر اجرای فتوای قانون اسلام باشد و خلأها را ببیند و برای خلأها راهکار بدهد.
وحدتی شبیری در خصوص فقه برای سایر علوم جدید افزود: تجربههای ارزشمندی در حوزههای علمی وجود دارد که با ظهور دانشگاههای مدرن کنار گذاشته شده است. ما سعی داریم با تلفیق سنتهای کارآمد حوزههای علمی با روشهای نوین دانشگاهی، الگوی آموزشی جدیدی ارائه دهیم. این الگو در دو سطح ارائه شده است: اول، برای دانشگاههای علوم انسانی و دوم، برای دانشگاههای حکمت بنیاد. این الگو به عنوان الگویی برای دانشگاهها ارائه شده و در حال حاضر در حال توسعه و بهبود است ضمن اینکه تمرکز ما بر کیفیت تمرکز و نه کمیت است.
وی گفت: در مورد هوش مصنوعی نیز، ما رویکردی مثبت و محتاطانه داریم. هوش مصنوعی میتواند ابزاری قدرتمند باشد، اما باید از خطرات احتمالی آن نیز آگاه باشیم. به همین دلیل، مطالعاتی در مورد کاربرد صحیح و ایمن هوش مصنوعی در آموزش انجام دادهایم و همچنان در حال بررسی این موضوع هستیم. موضوع کپیبرداری و سوءاستفاده از هوش مصنوعی نیز مورد توجه ما قرار دارد.