به گزارش شهرآرانیوز؛ برنامههای هفته هنر انقلاب اسلامی استان خراسان رضوی عصر جمعه ۲۲ فروردین ماه در مزار شهدای امامزاده سید حمزه شهرستان کاشمر آغاز شد. این برنامه با غبارروبی مزار و تجدید عهد و پیمان با شهدای انقلاب اسلامی آغاز شد و پس از آن برنامه «عصر شعر انقلاب» با حضور جمعی از شاعران شهرستانهای مشهد و کاشمر برگزار شد.
این رویدادها روز گذشته در مشهد، با برگزاری برنامهای تحت عنوان «تجسم حماسه ۳» در خانه موزه انقلاب اسلامی، خانهای قدیمی در کوچه سرشور که طی سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ محل سکونت رهبر انقلاب اسلامی بوده است، ادامه یافت.
در این برنامه محمدرضا میری، طراح و گرافیست، با حضور جمعی از علاقهمندان به هنر انقلاب به خلق تصویری از سید شهیدان اهل قلم، شهید سیدمرتضی آوینی، پرداخت.
میری درباره خلق این اثر به خبرنگار شهرآرا میگوید: یکی از تجربیات هنریام، انجام کار در محیطهای خاص بوده است. از جمله در حرم مطهر رضوی، معراج شهدا، گلزار شهدای بهشت زهرای تهران و ... آثاری را تولید کردهام. کار در این محیطهای خاص به هنرمند و اثری که تولید کرده است، انرژی مضاعفی میدهد و میتوان گفت در پایان، پیوند بهتری بین مخاطب و اثر ایجاد میکند. به طورقطع اتمسفر و افرادی که در محیط تولید اثر هنری وجود دارد، روی اثر تولید شده مؤثر است. در این برنامه هم در خانه موزه انقلاب اسلامی و منزل رهبر معظم انقلاب اسلامی، تصویری از شهید سیدمرتضی آوینی را طراحی کردم.
وی میافزاید: تصویر قبلی که با محوریت شهید آوینی کار کرده بودم، هم به نوعی تصویر مرتضی آوینی بود. در حقیقت، تصویری از لباس او بود که به صورت یک نماد از سید مرتضی آوینی، بیشتر در ذهن مردم باقی مانده است. اما تصویری که در حال حاضر از شهید آوینی کار میشود، نماد یک هنرمند است که از کشمکشهای درونی خود بین تاریکی و نور، نور را روایت میکند. هنرمندی که مانند هر انسان دیگری، ممکن است خصوصیات انسانی مثبت یا منفی داشته باشد.
میری بیان میکند: ما قرار نیست آوینی را برای نسل بعدی به عنوان یک انسان ماورایی روایت کنیم. آوینی مانند هر انسان دیگر دارای کشمکشهای درونی بوده که خود او هم آن را روایت میکند. مهم این است که آوینی پیروز این میدان کشمکش بوده است. از تاریکی و از حجاب ظلمت، عبور و نور را روایت کرده است.
وی ادامه میدهد: در این تابلو، آوینی میتواند نماد هر یک از ما باشد. افرادی که بدیها و خوبیها را در کنار هم داریم و برای ما گاه حق و باطل هم ممکن است اشتباه شود. گاهی سخن گفتن از حق برای ما هزینههایی دارد که باید آن را پرداخت کنیم. از آن طرف، باطل همیشه با یک رنگ و لعاب و ظاهر زیبا و وعده وعید برای ما ظاهر میشود. این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم در نهایت چه کنیم و در این کشمکش، چه مسیری را انتخاب کنیم. این تصویر، روایتی از هنرمند این روزگار است.
این چهره هنر انقلاب اسلامی استان میگوید: ما مثل آوینی کم داریم. کسی که حکمت و هنر و اتصال به منبع ولایت، به این صورت در وجود او متبلور شود و هیچ یک از این مسائل وجودی او را هم نمیتوان از هم تفکیک کرد. شخصی که صاحب تکنیک و تخصص و اندیشه و باور است و آنها را در بوته وجود خود، به گونهای گداخت که به گوهری مانند سیدمرتضی آوینی تبدیل شد.
وی میافزاید: از این جهت است که مانند سیدمرتضی آوینی کم داریم. اما این سخن، به این معنا نیست که آوینی نقطه پایان هنر انقلاب اسلامی بود و هنر انقلاب شخصیت شهید آوینی پایان یافته است. قطعا اگر آوینی هم امروز بود، سخنان جدیدی داشت.
میری در ادامه میگوید: اگر ما بپذیریم هنر انقلاب، هنری است که به چالشهای انقلاب و مردم و مسائل و مشکلات روز انقلاب و مردم بپردازد، قطعا الان آوینی، روایتگر فتوحات جمهوری اسلامی در عرصههای مختلف تولید و اقتصاد بود. البته با توجه به آنچه از او میشناسیم، قطعا نسبت به برخی موارد انتقادهای جدی هم داشت. همچنان که آنچه از آثار آوینی باقی مانده است خالی از انتقاد نیست.
وی میافزاید: به نظر من آوینی اگر امروز بود، از برخی دستاوردهای هنر انقلاب هم خشنود بود و تشویق میکرد و از خیلی کم کاریها و اشتباهات رنج میبرد و به آن انتقاد میکرد. اگر آوینی را درست تحلیل کنیم، با یک سری معیارها و ملاکهایی روبه رو میشویم که میتوانیم امروز، خود و آثار و جهت حرکت خود را با آن بسنجیم. اتفاقا میتواند محک بسیار خوبی برای ما باشد.
این هنرمند انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود میگوید: واقعیت این است که ما اکنون نیز چهرههای اندیشمند خوبی داریم که در ساحت فرهنگ و هنر تولید فکر میکنند. اما اینکه گفتیم شخصیتی مانند آوینی کم داریم، به این دلیل بود که ما همچنان به این افراد و بیشتر بودن این افراد نیاز داریم.
وی تأکید میکند: از این واهمه دارم که باور کنیم دوره مددپورها و آوینیها تمام شده است. این باور خطرناکی است که تولید اندیشه را متوقف در برخی افراد خاص بدانیم و باعث میشود جوان ترها را باور نکنیم.
از سوی دیگر، نباید از یاد ببریم افرادی هم که معاصر آوینی بودند، همه به یک شکل نبودند. برخی قدر او را ندانستند و برخی او را به حساب نیاوردند. برخی با وجود آنکه او را به حساب میآوردند، نسبت به او حسادت میکردند. برخی هم اصلا متوجه اندیشه او نمیشدند.
میری تأکید میکند: از سوی دیگر، از آن واهمه دارم که اگر ما در روایت کردن آوینی برای نسل جوان توقف کنیم و در عینک و ریش و لباس او متوقف شویم، نسل بعدی از سیدمرتضی آوینی فقط همین را بشناسد. ضمن اینکه خیلیها هم خود را به نام سیدمرتضی و پیرو مکتب سیدمرتضی و تکمیل کننده اندیشه سیدمرتضی جا میزنند. همچنان که این اتفاق افتاده است و میافتد.
میری در بخش پایانی سخنان خود میگوید: حتما از زمان پیروزی انقلاب تا الان، در عرصههای مختلف دارای غنای بیشتری شدهایم. اما مهم، هنر استفاده از این شاخصها یا آسیب ندیدن آن هاست و دیگر اینکه لازم است نسل جدید با آوینیها ارتباط برقرار کنند. آوینی تمام نشده است. او ادامه پیدا کرده است.
دروازهای را باز کرده و راهی را آغاز و شاخص گذاری کرده که برای حرکت در مسیر رسیدن به هنر متعهد نیاز است. وی میافزاید: مقصود از هنر متعهد هم هنری است که به تمام ارزشها متعهد باشد. این هنر، حاوی ارزشهای انسانی است. مرز جغرافیایی نمیشناسد. مرز دینی و مذهبی نمیشناسد. هنر متعهد، هنر بی خیالی و عافیت طلبی و راحت طلبی نیست. ترس و فرصت طلبی در آن راهی ندارد. این موارد است که هنر متعهد را تشکیل میدهد.