اینروزها باز هم بحث مذاکرات ایران و آمریکا بر سر زبانها افتاده است؛ مذاکرهای که هر طرف تلاش میکند کمترین امتیاز را بدهد، بیشترین تضمین را بگیرد و درعینحال کمترین آسیب را تجربه کند. شاید برای خیلیها این روند مذاکرات و رفتارهای محتاطانه و توأم با بیاعتمادی عجیب نباشد؛ چراکه تجربه تلخ خروج ناگهانی آمریکا از برجام در سال۲۰۱۸ هنوز از ذهن مردم و مسئولان پاک نشده است.
بالارفتن نرخ دلار، کاهش ارزش پول ملی، بازگشت تحریمها و تعطیلی بسیاری از کانالهای مالی و تجاری همه و همه نتیجه همان یک خروج بود. درس مهمی که از آن تجربه میتوان گرفت، این است که توافقهایی که فقط روی کاغذ باقی میمانند یا ضمانت اجرایی محکمی ندارند، عملا بیشتر شبیه قولو قرار اخلاقی هستند تا قرارداد الزامآور.
توافق جدید اگر قرار است امضا شود، باید ضمانتهای حقوقی و اجرایی مؤثری داشته باشد. بهاینمعنا که اگر یک طرف تصمیم گرفت بدون هزینه و نگرانی، توافق را نقض کند، بلافاصله با واکنشهای هزینهساز و بازدارنده روبهرو شود. این ضمانتها فقط جنبه حقوقی ندارند، بلکه باید در سبدی متشکل از تضمینهای مالی و اقتصادی، همراه با حمایت نهادهای بینالمللی جا بگیرند.
یکی از راهکارهای مؤثر برای حفاظت از منافع ملی، تبدیل توافق به یک معاهده بینالمللی و ثبت آن نزد مرجعهای معتبری، چون دیوان بینالمللی دادگستری است. این کار، راه هرگونه تفسیر یا کماهمیتجلوهدادن نقض تعهدات را میبندد و امکان پیگیری قضایی واقعی را ایجاد میکند. باید جریمههای خودکار و قابلاجرا هم در مفاد توافق گنجانده شود تا هرگونه تأخیر یا تعلل در اجرای تعهدات، منجر به جریمههای مالی شود. تصور کنید بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران که سالها در کشورهایی مثل کرهجنوبی به گرو رفتهاند، تحت نظارت سازمان ملل باشند و شرط آزادسازیشان، اجرای کامل مفاد توافق توسط همه طرفها باشد.
نقش نهادهای بینالمللی در چنین توافقی بسیار کلیدی است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید اختیار و امکان نظارت دقیقتر بر اجرای تعهدات طرفین را داشته باشد، نه صرفا نظارت یکطرفه بر ایران. شورای امنیت نیز همواره درگیر مناسبات و منافع قدرتهای بزرگ است، اما باید از ابتکارهای حقوقی و سیاسی بهنحوی استفاده کند که امکان سوءاستفاده از قدرت وتو برای نقض توافق کاهش یابد. از طرفی، مشارکت کشورهای دیگر ازجمله اتحادیه اروپا، چین و روسیه در پوشش خسارتهای احتمالی میتواند تا حد زیادی امنیت روانی را برای ایران و حتی دلایل بازدارنده برای طرف مقابل افزایش دهد.
درراستای پایدارسازی جایگاه ایران در نظام بینالملل، توافق باید با تصویب پارلمان یا کنگره آمریکا همراه باشد تا دیگر با تغییر دولتها لغو نشود. باید شبکهای از تعهدات چندجانبه و پیوستهای مالی، حقوقی و سیاسی برای توافق چیده شود که خروج از آن هزینههای جدی بهدنبال داشته باشد. توافق خوب توافقی است که نقض آن نهتنها سودی برای طرف متخلف نداشته باشد، بلکه هزینهای بهمراتببالاتر از وفاداری به تعهدات، به او تحمیل کند. ما حق داریم اینبار با دقت و سختگیری بیشتری پای میز مذاکره بنشینیم و حقوق ملت ایران را پاس بداریم.