به گزارش شهرآرانیوز؛ «دکتر محمد معین یک انسان باانرژی بود. در شبانهروز ۱۶ ساعت کار میکردند و به خودشان فشار میآوردند. گاه حتی ۲۰ ساعت کار میکردند. سلامتیشان را هم در همین راه گذاشتند. به همین علت با وجود عمر کوتاهشان تالیفات بسیاری دارند.»
اینها بخشی از گفتههای شاگرد استاد محمد معین و عضو فرهنگستان زبان علیاشرف صادقی در گفتوگو با خبرنگار فارس است.
سالروز تولد محمد معین، بهانهای شد تا به این مرد بزرگ زبان فارسی بپردازیم.
مردی را تصور کنید که در میان واژهها زیست میکند و حتی یک لحظه دور از کلمات نفس کشیدن برایش سخت میشود. این جملات توصیف خوب و درستی از محمد معین، خالق «فرهنگ معین» است که ما مکررا معنای واژهها را در آن یافتهایم.
صادقی در رابطه با این لغتنامه میگوید: «ایشان سالها قبل از فرهنگ معین، «برهان قاطع» را به چاپ رساندند و نظرشان این بود که آن را به صورت فرهنگ امروزی درآورند. سپس ایشان تصمیم گرفتند که سه دوره فرهنگ تألیف کنند؛ یک فرهنگ بزرگ مانند لغتنامه دهخدا، یک فرهنگ متوسط مانند همین فرهنگ چاپشده و یک فرهنگ کوچک. برای همین فرهنگ متوسط زحمات بسیاری کشیدند و از همکاری تعداد زیادی از دانشجویان نیز برخوردار بودند. لغتنامه معین تقریباً جامع لغات قدیم و جدید است. ایشان فواید شعری آن را بسیار کم کرده و سالها روی آن کار کردند و تقریباً آن را به صورت فرهنگ امروزی و مصور درآوردند.»
به گفته کارشناسان، پیش از فرهنگ معین، فرهنگهای دیگری داشتیم که اغلب قدیمی بودند و بسیاری از آنها در هند نوشته شده و نویسندگان آنها فارسیدان نبودند و غلطهای زیادی داشتند. «فرهنگ آموزگار» و «فرهنگ عمید» نیز از دیگر فرهنگهای مورد استفاده ماست ولی به اعتبار فرهنگ معین نمیرسند. فرهنگ معین جامعیت بیشتری داشت و هم لغات قدیم را شامل میشود و هم لغات جدید امروزی را.
با همه این اوصاف، دکتر معین، نه فقط به خاطر فرهنگ فارسی معین که نامش با زبان فارسی عجین شده، بلکه به دلیل گستردگی دانش، عمق پژوهش و عشقی که به فرهنگ این مرز و بوم داشت، جایگاهی ویژه یافته است و مورد اعتماد اشخاصی، چون دهخدا و نیما یوشیج بودند تا جایی که نامش در وصیتنامهشان آمده است.
محمدتقی راشدمحصل، عضو شورای واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در سخنرانی اذعان داشتند: دکتر معین انسانی امانتدار بود که علامه دهخدا با آن وسواس علمی عجیب، او را به عنوان تنها صاحب امانت ادبیاش، لغتنامه، معرفی میکند و تمام برگههای لغتنامه را در اختیارش قرار میدهد.
علیاشرف صادقی، شاگرد دکتر معین، اما او را این گونه توصیف میکند: ایشان عاشق زبان و ادبیات فارسی بودند. بسیار جدی بودند و آنقدر مشغول کار بودند که فرصت حرف زدن با کسی را نداشتند.
او بیان میکند: ایشان در سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۱ استاد ادبیات ما بودند و من دانشجو بودم. در سال ۱۳۴۰ متوجه شدند که من نیز علاقهمند به زبان فارسی هستم، یک روز بعد از کلاس مرا صدا کردند و گفتند بعد از آن به لغتنامه دهخدا بروم و با آنها همکاری کنم. من به آنجا رفتم و تدوین حرف «گاف» لغتنامه را به مدت دو سال، از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ که در ایران بودم، با ایشان همکاری کردم.
بیشتر مواقع درمورد شخصیتهای علمی و فرهنگی، بیشتر به جایگاه علمی و آثاری که از آنان به جامانده صحبت میکنیم و کمتر پیش میآید درمورد صفات انسانی آنها که زمینهساز آن اعتبار علمی بودهاند، سخن بگوییم.
میرجلال الدین کزازی از اساتید باسابقه ادبیات در این زمینه در یک سخنرانی گفته است: انسانیت، بزرگواری و خوش باطنی دکتر معین، در کنار دقت و دانش علمی از او چنین مردی ساخت؛ و اسماعیل آذر، کارشناس ادبیات، نیز از او به عنوان یک انسان به تمام معنا یاد میکند.
بدون شک همین صفات انسانی خوب موجب پیشرفت هرچه بیشتر او شد. علاوه بر آن به نظر میرسد عشق بیحد و حصر او به دانش و پژوهش نیروی محرکه اصلی در زندگی دکتر معین به شمار میرفت. او نه برای نام و نشان، بلکه از سر شیفتگی به کشف حقایق و گسترش مرزهای آگاهی، به مطالعه و تحقیق میپرداخت. همین عشق است که موجب ماندگاری او و اثر بزرگ او یعنی فرهنگ معین شده است.
منبع: فارس