حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ حتما شنیدهاید که میگویند «ادب مرد به ز دولت اوست»؛ نقلقولی که ممکن است در دورهوزمانه رکگویی و فردگرایی، دیگر چندان طرفدار نداشته باشد، اما هنوز اعتبار دارد؛ اعتباری که از اهمیت ادب بهعنوان یک ارزش اخلاقی خبر میدهد؛ ارزشی اخلاقی که بیشتر از آنکه برای اطرافیانمان بهخاطر معاشرت با انسانی مؤدب، ارزشمند باشد، به کار خودمان میآید و باعثوبانی ارزش و اعتبارمان در خانواده و بین مردم است.
در آموزههای دین اسلام از ادب به معنای رفتار پسندیده و سنجیده با مردم و رعایت حسن معاشرت یاد میشود و آموزشش، یکی از بایدهای مهم در تربیت افراد بهخصوص فرزندان است. پیامبر خدا (ص) -هنگامى که معاذ را به یمن فرستادند- فرمودند: «اى معاذ! کتاب خدا را به آنها بیاموز و آنها را با اخلاق شایسته، خوب تربیت کن». (تحفالعقول، ۲۵).
امامعلی (ع) ادب را کمال انسان دانستهاند. (غررالحکم، ۹۹۸). کمالی که بزرگان دین در توضیح و تعریف و مصادیق آن بسیار سخن گفتهاند. شیخطبرسی در معنای ادب میگوید: «حفظ حد و اندازه هر چیزی و تجاوز ننمودن از آن را ادب گویند» (الآدابالدینیه للخزانهالمعینیه، ص۱۹۹) و نیز در کتاب ارشادالقلوب دیلمی میخوانیم: «حقیقت ادب، جمع شدن صفتهای نیک و دور کردن صفات زشت است» (ج یک، ص۳۸۳). خوب است بدانیم که در آموزههای اسلامی باتوجهبه آیات و روایات، ادب به چند دسته تقسیم شده است.
آنچنانکه میخوانیم «ادب بر دو قسم است: ادب با خدای عزوجل و ادب با بندههای او». (آداب اسلامی، ج۲، ص۱۲). علامهطباطبایی نیز درباره این تقسیمبندی با توجه به سیره پیامبران میگوید: «ادب اعم است از ادب نسبتبه خدا و ادب نسبتبه مردم» (تفسیرالمیزان، ج۶، ص۲۶۲). این عالم بزرگ، ادب دربرابر خداوند را ادب فردی و ادب دربرابر مردم را ادب اجتماعی خوانده است که به حسن اخلاق و آداب معاشرت اشاره دارد. خوب است بدانیم که این دو دسته به بخشهایی مانند ادب دربرابر خویشتن، ادب در مقابل اهلبیت (ع) و ادب دربرابر والدین تقسیم میشود.
با توجه به این تعاریف و تقسیمبندیها مشخص است که ادب تنها به معنای چگونگی رفتار با دیگران نیست و نیازمند آموزش است؛ به همین دلیل ائمهاطهار (ع) یکی از وظایف والدین دربرابر فرزندان را آموزش ادب دانستهاند؛ آموزشی که گرانبهاترین میراث آنان برای فرزندانشان خواهد بود. از امامصادق (ع) در اینباره میخوانیم: «بهترین میراثى که پدران براى فرزندان مىگذارند، ادب است نه ثروت؛ زیرا ثروت مىرود و ادب مىماند» (کافی، ج ۸، ص ۱۵۰). امام علی (ع) در سخنی دیگر در وصف این میراث فرمودهاند: «بهترین چیزى که پدران براى فرزندان به میراث مىگذارند، ادب است». (غررالحکم، ۵۰۳۶)
همانطور که در ابتدای این گزارش آمد، ادب تنها به سود اطرافیان ما نیست، بلکه موجب اعتبار خود ما در جامعه و کسب احترام از دیگران است؛ سودی که ائمهاطهار (ع) درباره آن سخن گفته و به شرح آن پرداختهاند؛ آنچنان که در کلامی از امامعلی (ع) میخوانیم: «اى مؤمن! این دانش و ادب جانبهاى توست، پس در فراگرفتن آن دو کوشا باش که هرچه بر دانش و ادبت افزوده شود، قدر و ارزشت فزونى مىگیرد» (مشکاهالانوار، ۶۸۹). ایشان در سخنی دیگر ادب را زینت افراد دانستهاند و همچنین آن را برتر از شرافت خانوادگی و تبار آدمی معرفی کردهاند: «[براى آدمى]هیچ زیورى، زیبندهتر از ادب نیست» (غررالحکم، ۱۰۴۶۶).
با این همه تأکیدی که بر آموزش ادب شده است، ممکن است برخی از ما در آن کاستیهایی داشته باشیم. در اینجا نباید انگشت اتهام را به طرف خانواده یا جامعه بگیریم، بلکه باید خود دستبهکار تربیت و آموزش خویش بشویم. امامعلى (ع) در اینباره میفرمایند: «کسى که مربى خویش است، بیشتر از مربى مردم شایسته بزرگداشت است» (بحارالأنوار: ۲/۵۶/۳۳).
امام بزرگوار این آموزش را خود مصداق ادب دانسته، میفرمایند: «بهترین ادب آن است که از خود آغاز کنى» (غررالحکم: ۳۱۱۵) و برای راهنمایی هرچه بهتر ما، نسخهای اعلا و راهگشا میپیچند: «براى تأدیب خود همین بس که از آنچه در دیگران نمىپسندى، دورى کنى» (بحالانوار، ج ۲۷، ص ۷۳، ح ۷۰).