به گزارش شهرآرانیوز؛ مادر پیرش از مدتها پیش زمینگیر شده بود؛ تاجایی که برای انجام امور شخصیاش نیازمند کمک دیگران بود. کارهای خانه پیرزن روی هم تلنبار شده بود؛ از ظروف نشسته گرفته تا لباسهای کثیف و خانه درهموبرهم. پسرش تحمل دیدن این صحنه را نداشت و خوب میدانست که همه فامیل، مادرش را به تمیزی و نظافت میشناختهاند.
تمیزکاری خانه از دست خودش برنمیآمد و همین شد که تصمیم گرفت تا چند نظافتچی استخدام کند تا کارهای خانه را انجام دهند. او بدون اینکه به عواقب اقدامش فکر کند، بهجای اینکه از شرکتهای معتبر درخواست نظافتچی کند، دستبهدامن سایتهای واسطهگر شد و با دیدن یک آگهی مرتبط، با آگهیدهنده تماس گرفت و ساعتی بعد یک مرد جوان بههمراه دو زن برای کمک به این خانه در هسته مرکزی شهر آمدند، اما مرد جوان نمیدانست که یک ساعت بعد بهمدت ۴۸ ساعت بیهوش خواهد شد و اموالش بهیغما خواهد رفت.
مرد جوان پس از تماس با آگهیدهنده و اعلام وضعیت خانه مادرش، روی مبلغی به توافق رسیدند و با دادن آدرس، ساعتی بعد سه فرد برای نظافت به خانه مادرش آمدند. مرد همهجای خانه را که گویی خاک فراموشی روی آن ریخته بودند، به این افراد نشان داد و جاهایی را که بیشتر نیاز به تمیزی داشت نیز مشخص کرد.
دو زن جوان به سراغ لوازم خانه پیرزن رفتند و با این بهانه که مواد بهداشتی کم است و جارو هم نیاز است، از صاحبخانه خواستند تا خرید مواد داشته باشد. مرد جوان نیز بههمراه صاحبخانه رفت تا در خرید نوع موادشوینده و همچنین انتقال آنها به خانه کمک کند. دقایقی بعد دو مرد با خریدها به خانه برگشتند. صاحبخانه بهمحض ورود متوجه شد که زنان جوان در حرکتی عجیب برای خودشان شربت درست کردهاند. آنها لیوانی از شربت نیز به صاحبخانه تعارف کردند که بهمحض خوردن، دنیا دور سرش چرخید و بیهوش روی زمین افتاد.
مرد جوان همین که چشم باز کرد، دید روز تخت بیمارستان است. پرستارش به او اعلام کرد که از دو روز قبل بیهوش به بیمارستان منتقل شده است. مرد اولین کاری که پس از بههوشآمدن کرد، درخواست ترخیص از بیمارستان بود.
او بلافاصله به خانه مادرش رفت و در بررسی آنجا متوجه شد که مقداری دلار، طلا و چند ساعتمچی گرانقیمت به سرنوشت تلفنهمراههای گمشدهاش دچار شده است. او که خودش را در مقام مالباختهای فریبخورده میدید، بلافاصله از پلیس ۱۱۰ کمک خواست و موضوع سرقت را اعلام کرد.
سرهنگ محمد چراغ، رئیس پلیس مشهد که در جریان این پرونده قرار گرفته بود، گروهی از کارآگاهان پایگاه شمال پلیس آگاهی مشهد را مأمور رسیدگی فوری به این پرونده کرد تا متهمان فرصت تکرار جرم را نداشته باشند.
با حضور گروهی از کارآگاهان در محل وقوع جرم و بررسی صحنه و آثاربرداری، مالباخته شمارهای که با آن تماس گرفته و سارقان را استخدام کرده بود، به پلیس داد. بررسی هویت مالک سیمکارت نشان داد که متعلق به یک تبعه افغانستانی است که مدتی قبل بهصورت قانونی وارد کشور شده و بدون سوزاندن خط تلفنهمراه، آن را رها کرده و به کشور خود بازگشته است. بررسیهای بعدی نیز نشان داد که متهمان با همین سیمکارت بیهویت اقدام به بارگذاری تبلیغ دروغین خود در سایتهای واسطهگر کردهاند.
سرنخ دیگری که مالباخته در اختیار کارآگاهان قرار داد، موضوع سرقت کارت بانکیاش بود. مالباخته در تشریح این موضوع اعلام کرد: من وقتی به هوش آمدم و به خانه برگشتم، متوجه شدم به غیر از سرقت ۹۰۰ میلیونتومانی از خانه مادرم، متهمان، کارت بانکیام را نیز دزدیدهاند و، چون رمز آن را هنگام رفتن برای خرید مواد شوینده به دست آورده بودند، فردای بعد از سرقت دو خرید پنجاهمیلیونتومانی با کارت من انجام داده بودند.
این سرنخ مهم موضوعی بود که در دستور کار اطلاعاتی کارآگاهان پایگاه شمال پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت. نتایج بررسیها نشان داد که فردای همان روز مردی ماسکزده با کلاهی که به سر داشته، به دو نقرهفروشی در مشهد رفته و از هر کدام ۵۰ میلیون تومان نقره خریده است. کارآگاهان با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته این مغازهها و حتی گفتوگو با فروشندههای آنها، نتوانستند تصویر و نشانی از متهم به دست بیاورند.
تلاش پلیس برای کشف سرنخهای این پرونده پیچیده به بنبست خورده بود. آنها که نتوانسته بودند هیچ دستاوردی در این پرونده داشته باشند، ناامید نشدند و تلاششان را ادامه دادند. تحقیقات فنی بعدی در این پرونده به سرنخ جدیدی رسید و مشخص شد که سیمکارت بیهویت مدتی قبل روی یک گوشی در مشهد فعال بوده است. کارآگاهان با ردزنی این تلفنهمراه به فردی سابقهدار رسیدند. مأموران با ردزنی مخفیگاه این فرد، او را با هماهنگی قضایی دستگیر کردند.
با انتقال متهم به مقر انتظامی و بازجوییها، این فرد مدعی شد که گوشی را از یک جوان بیستساله افغانستانی در جمعهبازار انتهای پنجتن خریده است و او را نمیشناسد. این فرد مشخصات جوان تبعه خارجی را در اختیار پلیس قرار داد و کارآگاهان با استفاده از بانک اطلاعاتی مجرمان توانستند هویت او را شناسایی کنند.
باوجود شناسایی متهم، مخفیگاه فعلی او برای پلیس مشخص نبود و پلیس در ردزنی این فرد متوجه شد که یکی از پاتوقهای او اطراف جمعهبازار انتهای خیابان پنجتن است. مأموران این محل را زیرنظر گرفتند و توانستند این متهم بیستساله را شناسایی کنند.
کارآگاهان با زیرنظرگرفتن متهم، او را تحتتعقیب قرار دادند و توانستند مخفیگاهش را در خیابان پنجتن شناسایی کنند. در ادامه، پلیس با هماهنگی قضایی، متهم را در مخفیگاهش دستگیر کرد.
با انتقال متهم به پایگاه شرق پلیس آگاهی مشهد، این فرد در نتیجه بازجوییهای فنی به جرمش اعتراف کرد و گفت که همراه دو زن جوان که با یکدیگر خواهر هستند، این نقشه را کشیده و اجرا کردهاند. مأموران با اعترافات متهم و اطلاعاتی که در اختیارشان گذاشت، دو زن جوان را نیز در مخفیگاهشان دستگیر کردند و مشخص شد که آنها نیز افغانستانی هستند. در ادامه بخشی از اموال سرقتی از مخفیگاه این متهمان کشف شد.
با انتقال متهمان به مقر انتظامی، درحالی تحقیقات دراینزمینه آغاز شد که اموال سرقتی به مالباخته برگردانده شد. ازسویی تحقیقات بهمنظور مشخصشدن دیگرسرقتها و جرائم احتمالی این متهمان و همچنین روشنشدن اینکه آیا آنها در سرقتهای دیگری نیز دست داشتهاند نیز ادامه دارد.