
به گزارش شهرآرانیوز، حسینپور درباره دفورمه شدن کاراکرترهای نقاشی هایش بیان کرد: این نقاشی ها شرایط مردم ایران در سال ۱۴۰۴ هستند. شرایط اقتصادی مردم خراب است. من تصمیم گرفتم روایتگر امروز جامعه باشم. نمیتوانم چشمم را بر اوضاع سیاسی و اقتصادی جامعه ببندم. مردم ما مردم شادی هستند، اما مجبور شدند غمگین باشند. همین الآن اگر تعطیلی باشد، مردم راهی شمال میشوند. سیزدهبدر، مردم هر جایی که ممکن باشد سفر میروند، دنبال بهانهای هستند برای شاد بودن، برای رقصیدن. اما نمیگذارند مردم شادی کنند. ته این شادیشان اما اندوهی است.
وی به تصویر پدری اشاره کرد که بچههایش را به پارک میبرد تا با آنها بازی کنند و افزود: در ظاهر شادند، اما تهش، پدر غمگین است. این تضادی است که در جامعه ما وجود دارد. کار من هم همین است. یعنی در انتهای شادی که به واسطه رنگها پدید آمدند، اندوه آدمها در فرم بدنشان پدیدار می شود.. بدن نمیتواند دروغ بگوید. لبخند میتواند فریب دهد، اما بدن نه. بدن به تو میگوید که من حالم خوب نیست. این ذات زبان بدن است. اندوه دقیقاً در زبان بدن کاراکترهای من جای دارد چون در رنگها نیست. جاهایی است که من سرتان را به عنوان مخاطب آثار کلاه میگذارم، اما بدن ها دروغ نمیگوید.
این کارتونیست سابق مطبوعاتی در رابطه با فضای امروز مطبوعات گفت: کاریکاتور به شکل سنتی دیگر جواب نمیدهد. چون تهاجم اطلاعات و نقد بیپروای اجتماعی آنقدر بالا رفته است که دیگر اگر بخواهی یک درخت در حال بریده شدن بکشی، چیزی را تغییر نمیدهد. موضوعی را نمیتوانی عوض کنی. به همین خاطر همهچیز در حال تغییر است شاید کاریکاتور مطبوعاتی ما هم دیگر در جریان امروز ایران بیخاصیت و بیاثر شده است. سانسور بیشتر شده و حتی در فضای مجازی هم اگر بخواهی چیزی بکشی، باید طوری باشد که خطوط قرمز را رد کنی. سرعت انتقادهای تند و بیپروای اجتماعی باعث شده که قلم مؤدب و محجوب دیگر اثر گذار نباشد.
وی افزود: من عامدانه از کارتون مطبوعاتی فاصله گرفتم. چون اتفاقات عجیب، غمانگیز و ترسناکی برایمان میافتاد. کاریکاتورهایی میکشیدیم که در همین سرزمین، با همین قوانین جمهوری اسلامی منتشر میشد، اما با تهدید مواجه میشدیم. نیروهای لباسشخصی بهخاطر کاریکاتور به مجله حمله میکردند، تهدید میکردند، با موتور میآمدند، ویراژ میدادند، خانوادهمان را اذیت میکردند. این اتفاقات ناهنجار خیلی بد بود. ما مطبوعاتیهایی که در مطبوعات اصلاحطلب بودیم، خیلی زجر کشیدیم. در دروه هایی نمی توانستیم برخی حیوانات را بکشیم. وقتی اینها را نمیتوانی بکشی، چطور میخواهی کاریکاتوریست باشی؟
منبع: ایرنا