غلامرضا آذریخاکستر/شهرآرانیوز - پرندهها سیر تاریخی درخورتوجهی دارند. نحوه مهاجرت و مکانهایی که به آنها اختصاص دارد، طی قرون متمادی تغییروتحول یافته است. گزارشهای منابع تاریخی، حاکی از آن است که در شهر مشهد، پرندهها در فصول مختلف حضور داشتند و حتی شکار این پرندهها بخشی از سرگرمی مردمان قدیم را تشکیل میداده است. با گسترش شهرنشینی و تبدیل باغات به اراضی مسکونی، شاهد کوچ یا مهاجرت پرندگان از مناطق شهری به دیگر نواحی هستیم. هرچند مشهد با کبوترها شناخته میشده، دربین گزارش اسناد تاریخی، این موضوع کمتر موردتوجه واقع شده است. در این نوشتار، نگاهی گذرا به نخستین برج کبوترخان در مشهد و پرندگان این شهر انداختهایم.
«برجهای کبوترخان یکی از سازههای تاریخی است که کارکردهای درخورتوجهی داشته است. این بناهای اعجاببرانگیز پراکنده در دشتها، درحقیقت خانه کبوتران بودند؛ برجهایی که هزاران هزار کبوتر را در دل خود پناه میدادند. زارعان با ساخت برجهای کبوترخان هم مأمن و مسکنی برای کبوتران فراهم میکردند و هم فضله این پرندگان را که بهترین کود برای باروری زمین و حاصلخیزی خاک بهخصوص در مزارع کاشت صیفیجات است، دراختیار میگرفتند.» [۱]اغلب برجهای کبوترخان در نواحی اصفهان، یزد، گلپایگان و... تاسیس شدهاست و این سازهها در گزارشهای تاریخی و خاطرات سیاحان مختلف نیز ثبت شدهاند.
شاردن، سیاح فرانسوی دوره صفویه، درباره کبوتر و کبوترخان نوشته است: «در کلیه نواحی امپراتوری ایران، کبوترهای اهلی و وحشی وجود دارد، ولی کبوتر وحشی به مقدار بسیار زیاد مشاهده میشود و، چون فضله این پرنده برای خربزهزار، کود بسیار خوبی بهشمار میرود، در سرتاسر کشور با مواظبت و دقت شایان توجهی، تعداد عظیمی کبوتر پرورش داده میشود.
این کفترخانهای عظیم ششبار بزرگتر از بزرگترین پرورشگاههای ماست. اینها را از آجر بنا میکنند و رویش گچ و آهک میکشند و در تمام سطوح داخلی دیواره بنا از بالا به پایین، سوراخهایی احداث میکنند تا کبوتران در آنها آشیانه نمایند.» [۲]همچنین فرد ریچاردز انگلیسی در سفرنامهاش به کبوترخانهای اصفهان اشاره کرده و در این زمینه اطلاعات مفیدی منتشر کرده است.
در بخشی از این سفرنامه آمده است: «یکی از برجستهترین و شگفتانگیزترین چیزها در حولوحوش اصفهان، برجهای گرد و بلندی است که قسمت فوقانی آنها دارای طرحهای زیبا و دلانگیزی میباشد. اینها شبیه برجهای گرد قرون وسطی در انگلستان است، با این تفاوت که در بالای آنها اغلب دو یا سه برج یا مناره مشابه دیده میشود که بهترتیب هریک از دیگری کوچکتر میگردد تا هنگامی که اندازه مرتفعترین آنها به ۶۰ یا ۷۰ پا میرسد.
در زمان شاهعباس، پرورشدهندگان خربزههای مرغوب برای این کار متحمل مخارج زیادی میشدند. داخل این برجها مرکب از حجرههای کوچکی است که کبوتران آشیانههای خود را در آنجا میسازند و درحدود ۵ تا ۶ هزار حجره در این برجها موجود است که در هریک از آنها یک جفت کبوتر جفتگیری میکنند.» [۳]«اصفهان برای کبوتران در حکم ارض موعود است.
برای این کار نیز محلهای مخصوصی به شکل برجهای مرتفع به رنگ سفید ساختهاند که در سراسر ایالت پراکنده است و از آنها بیشتر از هر بنای دیگری مواظبت میکنند.» [۴]سابقه برجهای کبوترخانه در شهر مشهد به دوره صفویه و سال ۱۰۱۷ قمری میرسد. بنا بر محتوای اسناد به دستور شاهعباس اول، برج کبوترخان در باغ پایینپا ایجاد میشود و حدود ۵۱ تومان هزینه آن برآورد شده است.
عمارت برج کبوترخان که حسبالحکم جهان مطاع آفتابارتفاع در باغ پایینپای مبارک ساخته میشود، قطر ۱۲ ذرع مشتمل بر ۵ صفحه در دومرتبه که در هر صفه طاقی بسته شود، و میان برج به طلا کتیبه نوشته شود و قبه بزرگ درمیان بام برج و قبه کوچک در اطراف به گچ تبادکانی و حجره اطراف تحت تخته برداشته و فرشبام خشت تخته کرده شد و بیرون برج درکل تخت نخل کرده شد و درون برج به کاهگل اندود شود.
از قرار برآورد حاجیالحرمینشریفین توفیق آثاری حاجیصدر معمار سوای هفت ذرع کوبه از برنج که بیلداران مرسوم حداد سرکار فیضآثار میریزند. [۵]«بنابر محتوای این سند، حدود ۱۶۴ هزار خشت در این بنا کاربرد داشته و طول آن ۱۸ ذرع و ارتفاع آن ۱۰ ذرع قید شده است».
[۶]مولف سفرنامه «از خراسان تا بختیاری» نیز با اشاره به کبوتران مشهد در دروازههای شهر نوشته است: «دروازه شهر مقدس مشهد دارای یک در بزرگ تاریخی است که از طرفین به حصاری که دورادور شهر کشیده شده، متصل است. این حصار دفاعی که جابهجا کنگرههایی در بالای آن دیده میشود، اکنون منزلگاه کبوتران است.
این کبوتران در داخل شهر احترامی دارند و کسی به آنها آزار نمیرساند. اهالی شهر اذیت رساندن به آنها را گناه میدانند، ولی باید دانست که این احترام، مادامی نسبتبه آنها مراعات میشود که در داخل شهر باشند و بهمحض اینکه از شهر خارج شدند، دیگر احترامی ندارند و مردم آنها را مانند سایر طیور صحرایی شکار میکنند.»
[۷]برجهای کبوترخان بهمرور زمان و بنا بهدلایلی ازجمله شکار کبوتران، خشکسالیها و... از بین رفتهاند.
نویسنده سفرنامه خراسان و سیستان ضمن توصیف مشهد در دوره قاجار، در بخشی از نوشتارش به پرندههای مشهد توجه کرده است: «فصل بهار در مشهد بسیار دلانگیز است. به نظر میرسد که تمامی منطقه شکفته میشود و مرغان و پرندگان از هر نوع شروع به تولیدمثل میکنند.
پرندههایی که ایرانیان آنها را کلاغ سبز مینامند، در دستههایی چندصدتایی کنارههای نهرها را دربرمیگیرند و بهدنبال آنها پرنده شاد و پرجنبوجوش سبزهقبا از راه میرسد که همانند دسته قبلی در کناره نهرها شروع به تخمگذاری میکند. تقریبا بر کنار هر حلقه از چاه قنات، چند جفت دمجنبانک به چشم میخورد. آسمان را گنجشکها و پرستوها دربر میگیرند و بلبلها نغمهسرایی در باغها را آغاز میکنند.
زمانی درون درختهایی که در چندمتری از پلکانهای ورودی جلو در باغ کنسولگری قرار داشت، دو لانه بلبل و شش یا هفت لانه چکاوک به چشم میخورد. بهزودی همین که نیمههای ماه آوریل فرامیرسد، سروکله بلدرچینها در کشتزارهای گندم پیدا میشود، صیادان هم دامهای خود را میگسترانند و این پرندگان را صید میکنند؛ و سپس در بازار به بهای هر شش عدد، یک قران میفروشند. بلدرچینها در کشتزارهای اطراف شهر زندگی میکنند و در آخر ژوئیه زمانی که محصول برداشته میشود، میتوان بلدرچینهای جوان را یافت و به دام انداخت.
این بلدرچینها بسیار لذیذ و خوشخوراکند. پرنده دیگری که بهوفور در خراسان یافت میشود، سار نام دارد که به رنگ کهربایی است. کوهسنگی که در جنوبغرب مشهد واقع است، یکی از محلهای مناسب برای زندگی این پرندگان است. در اینجا دستهجات زیادی از پرندگان دربین تختهسنگها و قطعات بزرگ سنگهایی که انتهای غربی تپه را تشکیل میدهند، لانه ساخته و زندگی میکنند. در ماه ژوئن که جوجههای جوان از تخم به در میآیند، مردان و کودکان، سبدبهدست بهجانب کوه سنگی روان میشوند و آنها را به دام میاندازند. پرندگان درحالیکه هریک علفی یا دانهای را برای لانه یا جوجه نورسیده خود به منقار دارند، کمی دورتر رفته و به تماشا میایستند و شکارچیان نیز دربرابر چشمان آنها، بیشرمانه به جستوجوی لانهها و گرفتن جوجهها میپردازند.»
[۸]«در حافظه جمعی شهروندان شهر مشهد و زائران، کبوترهای حرم نیز جلوه خاصی دارند. در قدیم صحن کهنه حضرت رضا (ع) در مشهد پر از کبوتر بود که به نام کبوترهای حضرتی خوانده میشدند. زوار امامرضا (ع) از بساط جلوی یکی از حجرههای صحن کهنه برای کبوترها گندم میخریدند و در جاهای خاصی در شمالغربی صحن میپاشیدند.
کبوترها از روی گنبد مطهر بلند شده و روی زمین مینشستند و به خوردن گندم میپرداختند.» [۹]زندهیاد بقیعی، مشهدپژوه معاصر، نیز در کتاب «مزار میرمراد» به کبوتر و کبوتربازی در مشهد پرداخته و ضمن توصیف سابقه کبوتربازی در مشهد به مشکلات آن پرداخته است: «نوچههای پهلوانان هم که معمولا کفترباز بودند، به پیروی از مربیان خود، ستیزهجو بار میآمدند و با جوانان کوچههای مجاور، پیوسته جنگ و جدال و رقابت داشتند. گاهی کبوترهای این جوان ضمن پرواز، به کبوترهای آن جوان نزدیک میشدند و دوسهتا از آنها جذب کبوتران دیگری میگردید و بهانه مناسبی برای آغاز زدوخورد پدید میآمد.» [۱۰]
منابع
[۱]برج کبوترخانه. مرجان محمدینژاد. رشد آموزش هنر. دوره نهم. شماره ۲. زمستان ۱۳۹۰، ص ۱۲
[۲]سیاحتنامه شاردن. ج ۴. ص ۱۲۲
[۳]سفرنامه فرد ریچاردز. ترجمه مهیندخت صبا. ۱۳۴۳. ص ۷۳
[۴]خاطرات لیدی شیل. ترجمه حسین ابوترابیان. تهران: نشر نو. ۱۳۶۸، ص ۱۹۷
[۵]مرکز اسناد آستان قدس رضوی، سند شماره ۱/۳۱۷۶۳
[۶]نشانی از مشهد قدیم در گذر اسناد تاریخی. به کوشش: زهرا طلایی. با همکاری: شکوهالسادات سمیعی. مشهد: سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی. ۱۳۹۶، ص ۹۷
[۷]سفرنامه از خراسان تا بختیاری. هانری رنه دالمانی. ترجمه فرهوشی (مترجم همایون). تهران: ۱۳۳۵، ص ۶۰۹
[۸]سفرنامه خراسان وسیستان. چارلز ادوارد ییت. ترجمه قدرتا... روشنیزعفرانلو، مهرداد رهبری. تهران: یزدان. ۱۳۶۵، ص ۲۸۰
[۹]هشتاد سال تکاپو: گامبهگام همراه با دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی ایران از دهه دوم۱۳۰۰ تاکنون/ داستان زندگی احمد عظیمیبلوریان. تهران: رسا. ۱۳۹۶. ص ۵۳
[۱۰]مزار میرمراد نمایی از مشهد قدیم. غلامحسین بقیعی. تهران: گوتنبرگ. ۱۳۷۳، ص ۶۷