به گزارش شهرآرانیوز، دختر ۳۲ سالهای که مدعی بود به دام پسران هوسران افتاده است و اکنون یکی از آنان قصد اخاذی دهها میلیون تومانی از خانواده اش را دارد به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: «سینه مادرم پرازدردها و مسائل و مشکلات و رازهای مگوی ما ۳ دختربود و پدرم معمولا ازهمه چیز بی خبربود و من برای پنهان کاریهایم پشتوانه محکمی داشتم.
از ۱۷ سالگی با پسرها آشنایی و رابطه دوستی را شروع کردم و مادرم کاملا در جریان روابط من بود و نبودن مرا با کلاسهای جبرانی زبان انگلیسی و ورزش برای پدرم توجیه میکرد و من به راحتی مشغول وقت گذرانی با پسرها بودم. از بین پسرهایی که با آنها دوست بودم، با «پرهام» که دانشجوی رشته رادیولوژی و اهل تهران بود رابطه نزدیکتر و صمیمی تری برقرار کردم و خانواده اش از وضعیت مالی خوبی برخوردار بودند و برای او منزل مستقلی اجاره کرده بودند..
با اولین پیشنهاد «پرهام» به خانهاش رفتم و من عفت خود را از دست دادم و رابطه ما به همین شکل تا پایان فارغ التحصیلی پرهام یعنی ۳ سال دیگر ادامه داشت و مرا با وعده ازدواج در رابطه نگاه داشته بود و من مسحور حرفهای او شده بودم و ازدواج را قطعی میدانستم.
پدر همچنان بی خبر و مادرم فقط رابطه دوستی را مطلع بود و از آسیبی که دیده بودم بی خبر بود، تا این که ناگهان «پرهام» ناپدید شد و من درشوک و ناباوری، به هرجایی سر زدم، دانشگاه، خانه اش و هرجایی که نشانی از او بود ولی او خط تلفنش را سوزانده بود و در مدت دوستی، آدرس تهران و خانه پدریاش را به من نداده بود. پس ازا ین که متوجه رفتن او شدم و باورم شد، دنیا بر سرم آوار شد و به قدری حالم خراب بود که مادرم متوجه آسیب من شد. حدود ۶ ماه از رفتن پرهام گذشت و من با پسرهای دیگر درفضای مجازی رابطه را شروع کردم و پرهام فقط مانند جای زخمی برقلبم مانده بود.
حدود یک سال با پسری به نام «شهاب» از طریق اینستاگرام در عمان آشنا شده بودم و او ایرانی بود و امید زیادی به ازدواج با او داشتم. درهمین حین با «آرش» هم رابطه دوستی برقرارکردم و چون در مشهد بود، ساعات بیشتری را با هم سپری میکردیم و او پیشنهاد مسافرت به کیش را داد و من هم تصور میکردم میتوانم امیدواری بیشتری برای ازدواج با آرش داشته باشم.
او وضعیت مالی نسبتا خوبی داشت. در سفر کیش «آرش» از من سوءاستفاده کرد و بدون اطلاع من، فیلم و عکس گرفته و در گوشی خود ذخیره کرده بود و از طرفی، از رابطه من و آن پسر ایرانی مقیم عمان نیز با خبر بود و هنگامی که خواب بودم، اغلب اطلاعات تلفن همراه مرا برداشته بود، از جمله تلفن اعضای خانوادهام. وقتی از کیش برگشتم با پیامهای عصبانی و شکایتهای پرغصه «شهاب» مواجه شدم و او از رابطه و سفر من و آرش مطلع شده بود. بعد از آن مادرم از اتفاقات سفرکیش آگاه شد. آرش با تهدید انتشار فیلم و عکس از من، به آزار روحی مادرم و خواهرها و تقاضای ۵۰ میلیون تومان پول مشغول بود و من هم او را بلاک کردم تا این که تهدید کرد به پدرت ماجرا را میگویم. اکنون من برای کمک و خلاصی ازاین کابوس به مشاوره آمدهام و نمیدانم چه کنم؟!»
با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری سجاد) تحقیقات پلیس اطلاعات و امنیت کلانتری برای دستگیری پسر اخاذ درحالی آغاز شد که دختر مذکور نیز به خاطرآسیبهای روحی وروانی به مراکز تخصصی روانپزشکی معرفی شد.
منبع: خراسان