جزییات قتل اشتباهی رفیق با کلت کمری در تهران وجود ۷۷۰۰ کلاس درس با جمعیت بالای ۴۰ نفر در کشور علت حادثه مرگبار اتوبوس زائران بوشهری مشهد مشخص شد حریق خودرو در عنبرآباد کرمان سه کشته بر جای گذاشت (۲۷ شهریور ۱۴۰۳) عملیات حساس آتش‌نشانان مشهدی برای نجات جان شهروند معلق در ارتفاع ۳۵ متری+عکس(۲۷ شهریور ۱۴۰۳) تصادف ۲ پراید در جاده قوچان-مشهد هشت مصدوم بر جای گذاشت (سه شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳) آتش‌سوزی گسترده یک کارخانه تولید ابر در جاده کلات (سه شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳) تصادف اتوبوس با ساینا در گناباد ۴ کشته و مصدوم بر جای گذاشت (سه‌شنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۳) پلیس فراجا: دستگیری پسر خداداد عزیزی صحت ندارد احکام کمیته‌های انضباطی دانشجویان به دستور وزیر بهداشت متوقف شد تخلف بهزیستی و کمیته امداد در اجرای کامل قوانین حمایت از مددجویان ۲۸ شهریور زمان اعزام نخستین گروه از زائران عمره به سرزمین وحی مهار آتش سوزی یک منزل مسکونی در محله طلاب مشهد (۲۷ شهریور ۱۴۰۳) حمله شیر نر باغ وحش ارم تهران به شیشه و شکستن آن + فیلم چند راهکار موثر برای ترک همیشگی سیگار هزینه استفاده زندانیان از پابند الکترونیکی چقدر است؟ برای کاهش چربی خون چه مواد غذایی مفید است؟ یک متخلف کشتار غیرمجاز گاو در سبزوار به پرداخت هزینه نقدی محکوم شد هوشمندسازی پرونده سلامت بیماران و دسترسی به تصاویر پزشکی بیماران در سامانه PACS تغذیه سالم و مقوی نقش زیادی در سلامت و یادگیری دانش‌آموزان دارد رئیس جدید دانشگاه تهران منصوب شد + بیوگرافی و سوابق اجساد فوتی‌های واژگونی اتوبوس بوشهر-مشهد، احراز هویت نشده است | همه فوت شدگان، زن هستند (۲۷ شهریور ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

مبادله دوستانه در اندونزی

  • کد خبر: ۴۸۴۷۶
  • ۱۱ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۳
مبادله دوستانه در اندونزی
ر جزیره سوماترای اندونزی هستیم. باران‌های شدید و موسمی اجازه نمی‌دهد که شب‌ها در فضای باز چادر بزنیم. به همین دلیل بهترین مکان برای اقامت شبانه، مساجد و یا پاسگاه‌های پلیس هستند.
حمید سلطان آبادیان | شهرآرانیوز؛ در جزیره سوماترای اندونزی هستیم. باران‌های شدید و موسمی اجازه نمی‌دهد که شب‌ها در فضای باز چادر بزنیم. به همین دلیل بهترین مکان برای اقامت شبانه، مساجد و یا پاسگاه‌های پلیس هستند. در اولین شب حضور در سوماترا برای اتراق شبانه به یک پاسگاه پلیس مراجعه می‌کنیم. بعد از کلی گپ و گفتگو رئیس پاسگاه اجازه می‌دهد زیر سقف پارکینگ چادر بزنیم.
 
البته مؤدبانه به ما می‌گوید به خاطر مسائل امنیتی اماکن حضور ما در داخل اتاق‌های پاسگاه ممکن نیست و ما هم متوجه موضوع می‌شویم. چند نفر از مأموران پلیس که از بدو ورود ما به پاسگاه با ما رفیق شده اند ما را به شام دعوت می‌کنند. طعم غالب در غذا‌های اندونزیایی تند است و در بیشتر غذا‌ها از فلفل قرمز استفاده می‌شود. البته این فلفل قرمز‌ها با فلفل قرمز‌هایی که ما در ایران استفاده می‌کنیم خیلی فرق می‌کند.
 
واحد سنجش تندی فلفل،  اسکویل (Scoville scale) است و اسوکویل فلفل‌های اندونزی، بنگلادش و هند بسیار بالاتر از فلفل قرمز‌های ایرانی است. شامی که به آن دعوت می‌شویم عبارت است از برنج سرخ شده با سبزی‌های معطر و گوشت مرغ با فلفل بسیار که باعث می‌شود طعم گوشت مرغ و سبزی را احساس نکنیم و با صورتی سرخ از تندی غذا در حین خوردن لبخند بزنیم و لقمه‌های آتشین را قورت بدهیم. خوشبختانه بعد از شام امکان استحمام در حمام پاسگاه فراهم می‌شود و ما ازخداخواسته از این گزینه هم به طور بهینه استفاده می‌کنیم.
 
زیر سقف ایرانیتی پارکینگ چادر می‌زنیم و در حال استراحتیم که نیمه‌های شب، همان طور که انتظار داریم، بارش باران آغاز می‌شود. در اندونزی و مالزی بارش باران‌های ناگهانی و سیل آسا امری طبیعی است و مردم این کشور‌ها به این پدیده عادت دارند. از بدِ حادثه سقف پارکینگ، درست بالای سر ما شکاف کوچکی دارد و قطره‌های درشت باران همچون دوش بر چادر ما روانه شده و به داخل چادر نفوذ می‌کند. به خاطر خستگی و خواب آلودگی توجهی به این اتفاق نمی‌کنیم و شب نمناک را به همین صورت ادامه می‌دهیم. تا صبح رفت وآمد ماشین‌های پلیس هم مزید بر علت می‌شود که تصمیم بگیریم برای شب‌های بعد، مکان مناسب تری را برای کمپ انتخاب کنیم.
 
باران شدید شبانه با طلوع خورشید بند می‌آید و ما شب نمناک و خیس را این گونه به صبح می‌رسانیم. مأموران پلیس که نوبتشان تازه عوض شده ما را برای همراهی در صرف صبحانه دعوت می‌کنند و ما هم طبق قانون «پذیرش سریع» با آغوش باز این دعوت را می‌پذیریم.
 
صبحانه خوراکی است به اسم «می» که ترکیبی دارد از رشته، تخم مرغ آب پز و سس فلفل قرمز. تندی سس فلفل باعث می‌شود خواب به طورکلی از سرمان بپرد و هوشیار شویم. بعد از صرف قهوه، یک عکس یادگاری با پلیس‌های مهربان اندونزیایی ثبت می‌کنیم. می‌توان گفت همه پلیس‌های پاسگاه در حیاط جمع می‌شوند و با ما عکسی به یادگار می‌گیرند.
 
برای ما جالب است که این شلوغی و بی نظمی در پاسگاه پلیس اوقات رئیس پلیس را تلخ نمی‌کند. در همین فکر هستیم که خود رئیس هم به عکس گیرندگان با ما اضافه می‌شود! یک رسم عجیب که هنگام خداحافظی با دوستان پلیس با آن آشنا می‌شویم «مبادله دوستانه» است. به این ترتیب که دوست پلیس اندونزیایی ما یکی از وسایل شخصی اش را (اغلب از کار افتاده و چیزی از آن باقی نمانده است!) به ما می‌دهد و در قبال آن، از ما می‌خواهد یکی از وسایلمان را که اغلب برای ما حیاتی و کاربردی است به او بدهیم.
 
پلیس‌ها به ساعت و تبلت ما گیر می‌دهند و می‌خواهند آن‌ها را با تلفن‌های همراه قدیمی و از رده خارج خودشان مبادله دوستانه کنند. به هر ترفندی که هست از این مهلکه شانه خالی می‌کنیم و با شوخی و خنده بحث را عوض می‌کنیم و از میان ازدحام پلیس‌ها از پاسگاه خارج می‌شویم. کمی بالاتر، با گروهی دیگر از پلیس‌ها برخورد می‌کنیم که در کمین موتورسوار‌های بدون کلاه هستند و چند موتور را هم توقیف کرده اند. آن‌ها هم از ما می‌خواهند یک عکس یادگاری با هم ثبت کنیم. به سرعت عکس را می‌گیریم و قبل از اینکه بحث مبادله دوستانه آغاز شود رکاب زنان از آن‌ها دور می‌شویم.
 
در حال دور شدن از اولین مکان اقامت شبانه مان، زیر لب خدا را شکر می‌کنیم که رسم مبادله به صورت دوستانه انجام می‌شود وگرنه کارمان در همان شب اول حسابی بیخ پیدا می‌کرد.
*بخشی از یادداشت‌های روزانه سفر با دوچرخه در آسیا
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->