ناصحی: تقویت همدلی در تمام ارکان مدیریت شهری مجدانه مدنظر قرار بگیرد حاجی‌بگلو: قانون درآمدهای پایدار شرایط دشواری را برای شهرداری‌ها رقم زده است شهردار مشهد مقدس: تعدادی از پروژه‌های شهری با اعتباری ۸ هزار میلیاردی آماده بهره‌برداری هستند اجرای برنامه‌های مختلف برای دختران مشهدی توسط مهدیه و مجتمع فرهنگی منتظران عاشق پیگیری ایجاد «کافه‌بازی» در بوستان‌های بانوان شهر مشهدمقدس رئیس شورای اسلامی شهرستان مشهد: وعده صادق ۲ انرژی مضاعفی در امت اسلامی ایجاد کرد روایت‌هایی از زندگی کلنل محمدتقی‌خان پسیان به مناسبت سالروز شهادتش | قطرات خونم کلمه «ایران» را ترسیم خواهند کرد تعطیلی دوشنبه‌های بوستان بانوان پارک ملت مشهد مهدی ناصحی: با اجرای پروژه‌های زودبازده، چهره حاشیه شهر مشهد در حال تغییر است گسترش سرمایه گذاری‌های بخش خصوصی در توسعه گردشگری مشهد محافظت از اموال مردم با سازوکار مدیریت حمل و نقل عمومی مشهد | در اتوبوس و تاکسی‌های مشهد چیزی گم نمی‌شود اقساطی کردن هزینه صدور مجوز‌های ساختمانی | وضعیت عمومی درآمدی شهرداری مشهد مطلوب است اقتدار لایزال انقلاب اسلامی هوای کلانشهر مشهد برای چهارمین روز متوالی ناسالم است (۱۲ مهر ۱۴۰۳) همراهی سمن‌ها در رفع مسائل شهری نصب دوربین در زیرگذر تقاطع‌های غیر همسطح مشهد انتصاب سرپرست منطقه یک شهرداری مشهدمقدس (۱۱ مهر ۱۴۰۳) انتصاب مشاور عالی شهردار و مدیر منطقه ثامن شهرداری مشهدمقدس (۱۱ مهر ۱۴۰۳) روند اجرای احداث پروژه بولوار کرامت مشهد به سرعت ادامه دارد اعمال‌قانون ۳۰۶۷ خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۷۵ خودروی متخلف توقیف شدند (۱۱ مهر ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

روایت‌هایی از مسجد «پیرزن» مشهد

  • کد خبر: ۴۸۵۹۱
  • ۱۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۵۷
روایت‌هایی از مسجد «پیرزن» مشهد
مسجد پیرزن در حافظه جمعی قدیمی‌های شهر مشهد با داستان و روایت‌هایی همراه بوده است. این شفاهیات به‌مرور کم‌رنگ و فقط در برخی آثار مکتوب نیم قرن اخیر ردی از آن‌ها باقی مانده است. هر چند منشأ روایت‌های شفاهی به طور دقیق مشخص نیست، گذر زمان و دگرگونی در بافت مهم‌ترین عامل فراموشی آن‌ها محسوب می‌شوند.
غلامرضا آذری خاکستر | شهرآرانیوز؛ مسجد پیرزن در حافظه جمعی قدیمی‌های شهر مشهد با داستان و روایت‌هایی همراه بوده است. این شفاهیات به‌مرور کم‌رنگ و فقط در برخی آثار مکتوب نیم قرن اخیر ردی از آن‌ها باقی مانده است. هر چند منشأ روایت‌های شفاهی به طور دقیق مشخص نیست، گذر زمان و دگرگونی در بافت مهم‌ترین عامل فراموشی آن‌ها محسوب می‌شوند.
 
مرحوم محمد احتشام کاویانیان در اثر مشهورش، «شمس‌الشموس» یا «انیس‌النفوس»، با اشاره به مسجد پیرزن نوشته است: قبل‌تر در وسط مسجد گوهرشاد فضای مربعی سکومانندی بود که دور خود درگاه‌هایی با میله و سرانداز مربع سنگی طویل داشت. با حصیر مفروش، و به مسجد پیرزن مشهور بود تا اینکه متولی مسجد گوهرشاد تصمیم گرفت در محل مسجد پیرزن حوض آبی بسازد. همین که شروع به خاک‌برداری شد، عده‌ای بر اساس قصه‌های افواهی جار و جنجال راه انداختند و مخالف ساختمان حوض بودند. ضمن خاک‌برداری، آثار حوض قدیمی از زیر خاک نمایان شد. مشخص شد بر اثر زلزله حوض شکسته و آثار آن زیر خاک باقی مانده است.
 
اما نویسنده «مسجد و موقوفات گوهرشاد» ضمن پرداختن به روایت تاریخی مسجد پیرزن زمینه‌های تاریخی آن را چنین بیان کرده است: گوهرشاد هنگام خرید زمین برای احداث مسجد به زمین پیرزنی در آن محدوده بر می‌خورد که زال راضی به فروش آن نمی‌شود. وی به جای اصرار و اجبار، قطعه زمین را در میانه مسجد باقی می‌گذارد که بعد‌ها به مسجد پیرزن یا بیوه‌زن شهرت می‌یابد. در این میان، روایت دیگری هم وجود دارد و حکایت از آن دارد که در سال ۱۰۸۴ قمری زلزله‌ای شدید در مشهد باعث خسارت و خرابی به مسجد گوهرشاد می‌شود. زال‌بیک اقدام به تعمیر اساسی این بنا می‌کند و در کتیبه‌ای این واقعه را ثبت کرده است. وی پس از تعمیر و مرمت مسجد در وسط صحن ستون‌های سنگی ساخته و به نام خود، زال بیک یا پیرزال، نامید. بعد‌ها به مرور زمان، نام «زال» به «زن» تبدیل شد.
 
در مجموع نمی‌توان به اصل موضوع نگاه تردیدآمیزی داشت، زیرا روایات افواهی (خبری که صدق و کذب آن معلوم نیست) در لحظه به وجود نیامده‌اند. این دسته از شفاهیات سال‌های متمادی توسط نسل‌های مختلف حفظ شده‌اند، ولی آنچه حائز اهمیت است در جریان تاریخ با از بین رفتن اصل بنا شاهد فراموشی این‌گونه روایت‌ها هستیم.
 
مسجد پیرزن تا اوایل دهه ۱۳۲۰ خورشیدی هم‌چنان وجود داشت. در سال‌های بعد، ستون‌های سنگی برچیده و نام مسجد پیرزن هم به مرور فراموش می‌شود. مهندس رضا دیشیدی، از معماران هنر‌های اسلامی، درباره مسجد پیرزن معتقد است: آنجا مسجد نبوده و حوض آب بوده است. پیرزن ضعیف‌ترین موجود بشری است. کسی به او نگاه نمی‌کند و پناهی ندارد. این داستان پیرزن در ایوان مداین، شنب‌غازان و مسجد شاه اصفهان نیز به شکلی وجود دارد. این داستان می‌خواهد به من معمار یادآوری کند وقتی می‌خواهم ساختمان بسازم حق ندارم در راستای ساخت چنین بنا‌های باعظمت، ظلم کنم، حتی به ضعیف‌ترین موجود بشری که پیرزن باشد. این جزو اخلاق معماری است. اینجا همان داستان تکرار می‌شود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->