حادثه تلخ ترور دانشمند هستهای کشورمان در روز جمعه گذشته بیش از هر چیز نشان داد که دشمنان ایران تا چه اندازه از احیای توافق هستهای و عادیشدن روابط ایران و جامعه جهانی نگران و وحشتزدهاند و حاضرند برای سنگاندازی در برابر آن، به هر اقدام غیرقانونی و نامشروعی متوسل شوند. این حادثه تروریستی و حوادث نظیر آن ازجمله ترور سردار سلیمانی، هیچ تردیدی باقی نمیگذارد که هدف دشمن از این اقدامات، وادارکردن ایران به ترک میدان دیپلماسی و کنارگذاشتن عقلانیت در سیاست خارجی، با توسل به اقدامات تحریکآمیز و تنشآفرین است.
از زمانی که مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی در سال ۱۳۹۴ به نتیجه رسید و به توافقنامه برجام انجامید، اسرائیل، تندروهای آمریکا و دولت سعودی بلافاصله بنای مخالفت برداشتند و با شتابزدگی استیصالگونهای در راستای تخریب این توافق تلاش کردند. خروج یکجانبه دولت ترامپ از برجام اوج این تلاشها بود که با تحریک آشکار اسرائیل و سعودیها صورت گرفت.
پس از آن، اقدامات ضدبرجامی این ۳ دولت با قوت و شدت بیشتری ادامه یافت، به این امید که با تنگترشدن حلقه محاصره و تشدید تحریمهای اقتصادی، صبر ایران لبریز شود و ایران با پای خود از برجام خارج شود، اما این اتفاق نیفتاد و دولت ایران و مجموعه نظام با پیشهکردن صبر استراتژیک، عقلانیت دیپلماتیک و پرهیز از واکنشهای هیجانی، توطئه بدخواهان را خنثی کرد و همچنان بر پایبندی خود به برجام و تعهدات بینالمللی پای فشرد. پس از تغییرات سیاسی اخیر در آمریکا و پیروزی دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری که مدعی بازگرداندن آمریکا به برجام هستند، ترس و نگرانی دشمنان برجام دوچندان شد و آنان را دوباره به تکاپو واداشت. بیشک احیای برجام و خروج ایران از تنگناها و بنبستهای دیپلماتیک و تحریمهای اقتصادی، بهویژه برای اسرائیل و دولت سعودی کابوس هولناکی است که به هر قیمت ممکن میخواهند جلو آن را بگیرند، زیرا تقویت موضع ایران در منطقه بهمعنای تضعیف موقعیت و جایگاه آنهاست؛ بنابراین تکلیف دشمنان خارجی برجام روشن است. رفتارها و اقدامات خصمانه آنها پیشبینی میشود و غیر از این هم انتظاری نمیرود.
اما آنچه بیشتر تأسفآور و حیرتانگیز است، گفتار و کردار افراد و جریانهایی است که داخل ایران کمر به نابودی برجام بستهاند و از هر فرصتی برای تضعیف و تخریب آن استفاده میکنند. مخالفان داخلی توافق هستهای که از همان آغاز مذاکرات، روی خوشی به آن نشان ندادهاند، معتقدند که برجام برخلاف منافع و مصالح کشور است و حاصلی جز تضعیف اقتدار نظام دربر نداشته است. در پاسخ به این عده باید گفت که برجام با وجود ایرادها و نواقصش، بههرحال یک موفقیت آشکار در دیپلماسی ایران و جهان محسوب میشود و تا زمانی که دولت ترامپ بهطور یکجانبه آن را نقض نکرده بود حتی آثار مثبتی هم در زمینههای اقتصادی و اعتبار بینالمللی برای کشورمان به همراه آورد و بهویژه در حوزه مسائل اقتصادی، این اثرگذاری مشهود بود.
امروز کمتر کسی است که منکر تأثیر سیاست خارجی بر اوضاع اقتصادی ایران باشد. بحرانها و تنشهای موجود در روابط ایران با قدرتهای جهانی اثرات مخربی در اقتصاد کشور و معیشت مردم داشته است؛ بنابراین تردیدی نیست که هرگونه گشایش و عادیسازی در روابط خارجی ایران میتواند تأثیر مثبتی بر اقتصاد کشورمان بر جای گذارد. حال در چنین وضعیت خطیری که منافع و مصالح کشور در گرو عقلانیت در سیاست خارجی و بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی است، تلاش برخی نیروها و جریانهای داخلی برای نابودی برجام واقعا چه توجیهی دارد؟! نکته دیگر اینکه اگر برجام نافی اقتدار ملی و مصالح نظام است، پس چرا تا این حد مغضوب دشمنان قسمخورده ایران بوده است؟! چرا اسرائیل، دولت سعودی و محافظهکاران آمریکا از توفیق و بهنتیجهرسیدن برجام به حدی وحشتزدهاند که حاضرند برای جلوگیری از اجرای آن، قوانین مسلم حقوق بینالملل را نقض کنند و حتی به تروریسم متوسل شوند؟! اینها سؤالهایی است که مخالفان داخلی برجام باید پاسخ دهند.
افکار عمومی و ملت شریف ایران امروز نظارهگر اعمال سیاستپیشگان هستند. مردم قضاوت خواهند کرد که چه کسانی بهراستی دغدغه منافع ملی و مصالح کشور و نظام را دارند و چه کسانی هم فقط بهدنبال منافع جناحی و سیاسی خود هستند و میخواهند از هر فرصتی برای ضربهزدن به رقیب سیاسی خود بهرهبرداری کنند. مخالفان داخلی برجام باید متوجه باشند که در معرض آزمون سختی قرار گرفتهاند. آزمونی حساس که میتواند در اعتبار، مشروعیت و آینده سیاسی آنان تعیینکننده باشد. آنها باید مراقب باشند که ناخواسته در زمین دشمن بازی نکنند، با دشمن همصدا نشوند و سرنوشت کشور و نظام را با ماجراجوییهای سیاسی خود به مخاطره نیندازند.