تاریخ‌گردی ۹۰ ساله در خیابان دانشگاه مشهد ثبت‌نام بیش از ۲۲۰۰ نفر برای عضویت در شورای اجتماعی محلات مشهد | احتمال تمدید مهلت نام‌نویسی از ماجرای نهر قدیمی منطقه تا مشکل ساخت وساز، در ملاقات مردمی شهردار منطقه  ۷  مشهد دستاورد‌های کلان مدیریت شهری مشهد در حوزه‌های زیرساختی حمل‌ونقل شهری آیین تودیع و معارفه فرماندار مشهد برگزار شد | قدردانی از «داوری»، آرزوی موفقیت برای «حسینی» + فیلم سرویس دهی رایگان متروی مشهد در روز‌های ۹ و ۱۰ دی ماه ۱۴۰۳ اعزام بیش از ۱۰۰ هزار نیروی کارگری به پروژه‌های شخصی، در ایست‌کار‌های مشهد توسعه کرامت‌محور در حوزه عمران و حمل‌ونقل شهر برگزاری دومین دوره مراسم «نشان مشهدالرضا(ع)» در روز ۱۰ دی | مشهد پیشتاز الگوسازی و تکریم نخبگان رویداد نشان مشهدالرضا(ع)، فرصتی برای معرفی ظرفیت‌های علمی مشهد هوای کلانشهر مشهد همچنان آلوده است (۸ دی ۱۴۰۳) پیشکسوتان عرصه‌های مختلف مشهد باید در رویداد نشان مشهد الرضا (ع) تجلیل شوند واقعه ۱۰ دیماه مشهد برای تشکیل حکومت اسلامی اتفاق افتاد مراسم بزرگداشت شهدای دهم دی ماه مشهد برگزار شد + ویدئو روز‌های یادآور حماسه‌های مردم مشهد باید در فضای اجتماعی شهر مورد توجه قرار بگیرد «مردمی بودن» موضوع اصلی نشان مشهدالرضا (ع) است | نسل جوان با خلاء الگو‌ها مواجه است مدیر مرکز امور بانوان و خانواده بنیاد کرامت رضوی: نشان مشهدالرضا (ع) تجلیل از خادمان فرهنگ رضوی است حاجی‌بگلو: تصمیم‌گیری درباره تمدید دوره شوراها در انتظار مجلس است | هفت ساله شدن شوراها، در دولت نیز موافقانی دارد مشروح سیاست‌های شورای شهر مشهد در حوزه حمل‌ونقل شهری برگزاری دهمین دوره انتخابات هیئت‌مدیره سازمان نظام مهندسی خراسان رضوی (۶ دی ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

روایت پیشینه رشته پزشکی کودکان در مشهد به مناسبت درگذشت استاد دکتر محمد قریب

  • کد خبر: ۵۶۱۹۶
  • ۳۰ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۸
روایت پیشینه رشته پزشکی کودکان در مشهد به مناسبت درگذشت استاد دکتر محمد قریب
درگذشت دکتر محمد قریب، بنیان گذار طب اطفال در ایران، سبب شد تا در سطر‌های پیش رو از بیماری‌های رایج کودکان در مشهد قدیم بگوییم و نقبی بزنیم بر تاریخ نخستین بخش‌ها و بیمارستان‌هایی که با این نام در شهر تابلو خورده اند.
هما سعادتمند | شهرارانیوز؛ کوچه‌های مشهد قدیم با چشم انداز حرم و نور آفتابی که دور قامت گلدسته هایش در طواف است، همیشه آن طور که در خاطره موسپیدکرده هایش می‌درخشد و نقش می‌خورد، نبوده است. خاصه در دوره قاجار تا اوایل قرن حاضر که نبود امکانات بهداشتی و رواج انواع بیماری‌های واگیردار، چهره تاریکی را برایش رقم زده است. این را زنان شاید بیش از مردان در خاطر داشته باشند، وقتی هر صبح، صدای شیون «کودک مرده ای» سکوت اول صبح را می‌شکسته است تا هر بار از درِ یکی از خانه‌های محل، تن نحیف کوچکی کفن پیچ به سمت قبرستان برود. درگذشت دکتر محمد قریب، بنیان گذار طب اطفال در ایران، سبب شد تا در سطر‌های پیش رو از بیماری‌های رایج کودکان در مشهد قدیم بگوییم و نقبی بزنیم بر تاریخ نخستین بخش‌ها و بیمارستان‌هایی که با این نام در شهر تابلو خورده اند.


وضعیت بد بهداشتی در دوره قاجار

یک سر کلاف علت آمار زیاد مرگ و میر در مشهد قدیم را که بگیرید، می‌رسید به بیماری‌هایی که به واسطه وضعیت نامطلوب بهداشتی، نبود آب لوله کشی و وجود حمام‌های عمومی و فقر غذایی رواج می‌یافته اند. روایت این وضعیت را می‌توان در لابه لای سیاهه نویسی سیاحان داخلی و خارجی از سفرشان به مشهد جست وجو کرد. برای نمونه، «میرزا محمدعلی محلاتی»، ملقب به حاجی سیاح، که در سال ۱۲۵۷ خورشیدی از مشهد دیدن کرده است، در توصیف وضعیت بهداشتی آن می‌نویسد: «این خیابان‌ها اگر صاف و بانظافت بود، بهترین تماشاگه بود، اما پر از زباله و پهن و اجساد حیوانات مرده و خون و نجاست است. این نهر بزرگ (نهر پایین خیابان) و آب زیاد آن تا به شهر وارد شود، همه خاکستر و زباله را توی آن می‌ریزند، به طوری که انسان رغبت نمی‌کند نگاه کند، چه رسد که قابل شرب باشد. او همچنین در توصیفی کوتاه، درباره وضعیت مراکز درمانی هم چنین نگاشته است: «مریض خانه خراب و ابدا معالجه مریض در کار نیست.»


حمل جسد مردگان به مشهد و فراگیری وبا

ورود کاروان‌های زائر که از کشور‌های خارجی به این سمت می‌آمده اند، یکی دیگر از دلایل رواج بیماری‌های واگیردار در بین مردم بوده است. این کاروان‌ها که مسیری طولانی را پشت سر می‌گذاشته اند، اگر در راه از روستا‌ها یا ولایاتی عبور می‌کرده اند که بیماری مسری در آن شیوع داشته است، آن را ناخواسته با خود به مشهد می‌آورده اند. همچنین حمل جسد مردگان شهر‌های دور و نزدیک که وصیت می‌کرده اند در تربت مقدس ارض اقدس دفن شوند، از سوی کاروان‌ها بسیار رایج بوده است. این سنت نیز خود یکی از دلایل شیوع امراض مختلف در شهر بوده است.

«کرزن» با اشاره به این موضوع در بخشی از سفرنامه خود می‌نویسد: «در جاده صد‌ها نفر در رفت وآمد بودند و بیشتر ایشان به مشهد می‌رفتند و همه هم سوار بر اسب بودند. این موضوع از آن حکایت داشت که با خود جسد حمل می‌کنند. این موضوع را در سفرنامه دیگر سیاحان خوانده بودم، برای همین تا چشمم افتاد، باز شناختم. بعضی از نعش‌ها با پارچه سیاه مستور و در ۲ طرف قاطر قرار داشتند. سواری هم دیدم که تابوت درازی را در پیش خود بر زین داشت و گویا دولتمردی را برای خاک سپاری به مشهد می‌برد.»
 
فساد این اجساد سبب فراگیری وبا می‌شده است. به عنوان نمونه در ۷ شوال ۱۳۰۹ وبا در مشهد همه گیر و سبب مرگ ۲۰ هزار نفر می‌شود که این تقریبا نیمی از جمعیت شهر بوده است. این بیماری بعد‌ها هم در چند نوبت با فاصله اندک تکرار می‌شود که معروف‌ترین آن وبای زمستان ۱۳۲۱ قمری است. این بلا نیز جان ۸ هزار نفر را گرفت و سبب قحطی و هم چنین رواج حصبه و دیگر امراض شد.
اطفال بی طبیب

کودکان، قربانیان اصلی بیماری‌های همه گیر

اسناد برجامانده از دارالشفای آستان قدس که تا میانه دوره قاجار یگانه مرکز درمانی مشهد بوده، گواه این است که همیشه قربانیان اصلی این وضع اطفال بوده اند. البته، علاوه بر طاعون، وبا و حصبه، بیماری‌های دیگری مانند انواع امراض جلدی، سرخچه، کچلی، تراخم، آنفلوانزا، سیاه سرفه، آبله، دیفتیری، سل، اسهال خونی و بیماری‌های گوارشی نیز رایج بوده که سبب مرگ ومیر کودکان می‌شده است.
 
برای نمونه در یکی از این سند‌ها به فوت ۱۳ بچه در یک روز اشاره شده است. همچنین طبق گزارشی که از نخستین نوانخانه مشهد باقی مانده است، در بین سال‌های ۱۳۰۵ تا ۱۳۰۶ خورشیدی ۱۰۶ کودک در این مرکز پذیرش می‌شوند که از این میان ۶۲ طفل در همین مدت بر اثر نبود امکانات بهداشتی بیمار شده و از بین رفته اند.


۴۰ معلول از عوارض بیماری

ناگفته نماند که کودکان در این دوره حتی اگر بر اثر بیماری فوت نمی‌شده اند، ممکن بوده تا آخر عمر با عوارضی، چون نابینایی، فلج و جنون دست وپنجه نرم کنند. به این موضوع در سرشماری سال ۱۲۹۵ قمری که شاهزاده زین العابدین میرزای قاجار انجام داده، توجه شده است. در آماری که او به تفکیک محلات ارائه می‌کند، این سال در مشهد ۴۰ دختر و پسر که از عوارض بیماری معلول شده اند، وجود داشته است.
اطفال بی طبیب

کندن پوست سر برای درمان کچلی

پزشکی نوین در ایران با تأسیس دارالفنون و اعزام دانشجو به خارج از کشور رواج پیدا می‌کند، اما همگانی و در دسترس نبوده است یا مردم به دلیل ناآگاهی و فقر فرهنگی ترجیح می‌داده ‎اند از طب سنتی با استفاده از دارو‌های گیاهی و حتی درمان‌های آمیخته به خرافات استفاده کنند. این درحالی بوده که درمان بیماری‌ها با طب سنتی و دارو‌های گیاهی بسیار طولانی و حتی عذاب آور بوده است.
 
دکتر «جان ویشارد» که سال ۱۳۰۸ قمری در ایران طبابت می‌کرده، درباره درمان بیماری کچلی که از قضا یکی از بیماری‌های رایج بین اطفال در آن دوران بوده است، می‌نویسد: «بسیاری از روش‌های معالجه شرقی، ظالمانه و دردناک است. آن‌ها برای درمان کچلی، نوعی کچ می‌سازند و آن را به شکل کلاهی روی سر می‌مالند و منتظر می‌مانند تا کچ خشک و محکم شود. زیرا معتقدند که سر وقتی چند هفته زیر گچ بماند، میکروب‌ها کشته و پوست تمیز می‌شود. تا اینجای کار مشکلی نیست، اما ماجرا وقتی دردناک می‌شود که آنان پس از این مدت می‌خواهند گچ را از سر جدا کنند. مشاهده کردم که در وقت برداشتن این کلاه نه تنها مو‌ها که پوست سر بیمار هم کنده می‌شود و این یکی از بدترین شکنجه‌هایی است که دیده ام.»


مرگ کودکان به علت خوراندن بیش از حد مسهل

«پولاک» نیز در بخشی از سفرنامه خود، مشاهداتش را این طور سیاهه می‌کند: «آبله یا جدری سبب مرگ ومیر فراوان کودکان می‌شود. سرخک یا سرخچه و وبای اطفال هم که بیشتر در فصل زمستان شایع می‌شود، بیشتر کودکان را مبتلا می‌کند، اما آنچه سبب مرگ ومیر می‌شود، خوراندن بیش از حد مسهل به کودکان یا انجام تنقیه بر آنان است که سبب می‌شود کودکان بر اثر ابتلا به اسهال‌های مزمن یا خونی جان دهند.»


فوت ناشی از خوراندن تریاک

قصه البته به اینجا ختم نمی‌شده است و درمان آمیخته با خرافات که تا هنوز هم رد آن را می‌شود پیدا کرد، گاهی کار را تا خوراندن ادرار پسر نابالغ و استفاده از تریاک که بسیار هم متداول بوده، پیش می‌برده است. با اینکه ناصرالدین شاه قاجار در سفر دوم خود به مشهد در سال ۱۳۰۰ قمری استعمال مواد مخدر را منع کرده بوده، استفاده از افیون در درمان انواع بیماری و خودکشی آن قدر رایج بوده که در جراید و مطبوعات قدیمی ستونی ثابت با عنوان «مرگ با تریاک» یا «خودکشی با تریاک» وجود داشته و فقط به اخبار این موضوع می‌پرداخته است. در یکی از این خبر‌ها که روزنامه اتفاقیه به سال ۱۲۷۳ قمری چاپ و منتشر کرده، آمده است: «راپرت خراسان: از قراری که آمده است، نوزاد جان محمد که در محله عیدگاه منزل دارد، تب می‌کند. برای پایین آوردن تب طفل به او تریاک می‌خورانند، اما صبحدم طفل تلف می‌شود.»
اطفال بی طبیب

جن زدگی با آبله کوبی

البته این به آن معنا نبوده که همیشه دولت مردان وقت دست روی دست گذاشته و کاری برای پیشگیری از مرگ ومیر کودکان انجام نمی‌داده است، اما فقر فرهنگی آن چنان بوده که حتی وقتی درمانی وجود داشته است، مردم از آنجام آن خودداری می‌کرده اند. این یکی را می‌توان در آبله کوبی همگانی سال ۱۳۰۵ خورشیدی اداره صحیحه شرق در مشهد مشاهده کرد. بر اساس آمار‌ها عامه مردم با این گمان که آبله کوبی سبب می‌شود اجنه وارد بدن کودکان شوند و آنان را دیوانه کنند، از این کار سر باز می‌زنند.
 
در اقدامی دیگر در همین دوران دولت دستور می‌دهد برای بهبود کچلی، مردم سر کودکان را از نوزادی با آب و صابون بشویند و برای کمترشدن این مرض سر کودکان را با الکل تمیز کنند. در این دستورالعمل آمده است: «هوا و آفتاب نیز برای زلف سر نافع و مفید و خوب است که افراد بدون کلاه راه بروند.» چاپ کتاب‌های مصور برای دبستانی‌ها که در آن بر بهداشت فردی و عمومی تأکید شده از دیگر اقدامات دولت در این دوران است. به مرور با بهبود وضع بهداشتی شهر، ساخت حمام و دوش در خانه‌ها و حمام‌های عمومی، آمدن آب لوله کشی و آگاهی از بهداشت فردی و عمومی، به مرور شیب دامنه بیماری‌های فراگیر کُند و از میزان مرگ ومیر‌ها کاسته شد.


منبع: تاریخ پزشکی نوین خراسان از غلامرضا آذری خاکستر، خاطرات پزشکی مشهد به قلم دکتر محمد شاهین‌فر، یکصد سال طب نظامی در خراسان از رامین رامین‌نژاد، مجموعه مقالات برگزیده همایش ملی تاریخ پزشکی در تمدن اسلام و ایران به کوشش سید حسین محتشمی، تاریخ پزشکی دوره قاجار به روایت اسناد تالیف دکتر محمود عباسی و...
 
 

۸۵ سال با کودکانه‌های پزشکی

پزشکی نوین اطفال در مشهد به کوشش دکتر «حسین سامی راد» بنیان نهاده شد
در سال ۱۲۷۹ قمری به دستور «میرزا جعفرخان مشیرالدوله» ساختمان قدیمی دارالشفای حضرتی تخریب و بنای جدیدی با همین نام در بالاخیابان احداث می‌شود که نخستین بیمارستان نوین مشهد بوده است. در این بیمارستان برای اولین بار، بخش زنان و همچنین بخش بیماری‌های واگیردار جدا شده است، اما خبری از بخش اطفال نیست. در این میان از «دکتر بقراط» نامی یاد شده که گویا رسیدگی به بیماری زنان و اطفال برعهده او بوده است.

درواقع طب نوین از دوره قاجار وارد ایران می‌شود، اما تا ابتدای قرن تفکیکی میان طب بزرگ سالان و طب اطفال وجود نداشته است. در این دوران تنها جایی که می‌توان در آن نشانی از نخستین پزشک اطفال در مشهد دید، اسناد برجامانده از افتتاح بیمارستان شاهرضا (امام رضای فعلی) است. گویا در این سند که قدمت آن به سال ۱۳۱۴ خورشیدی می‌رسد، با پایان کار ساخت بیمارستان، تعدادی از پزشکان باتجربه فرنگی در آن مشغول به کار می‌شوند. در این فهرست در کنار نام «دکتر آروین پره» چنین توضیح داده شده است: «متخصص در امراض اطفال». برابر این سند، او ممکن است نخستین پزشک با تخصص بیماری کودکان در مشهد باشد.


نخستین خراسانی که پزشک اطفال شد

پس از او، نخستین خراسانی که نامش به عنوان پزشک متخصص اطفال به ثبت رسیده، «دکتر حسین سامی راد» است. او که متولد ۱۲۸۴ در بجنورد بوده، جزو نخستین گروه اعزامی دانشجویان پزشکی به خارج کشور در ابتدای قرن است که در سال ۱۳۰۶ خورشیدی عازم پاریس شده است. او پس از پایان تحصیل به مدت ۳ سال به عنوان پزشک اطفال در این شهر کار می‌کند و درنهایت پایان نامه دکتری خود را با عنوان «تشخیص برنکوپینومونی سلی و غیر سلی نوزادان» ارائه می‌دهد و با کسب نمره ممتاز به کشورش بازمی گردد.
اطفال بی طبیب

تأسیس نخستین بخش اطفال در مشهد

سامی راد در سال ۱۳۱۵ خورشیدی به مشهد می‌آید. در سال ۱۳۱۶‌ می‌توان نامش را در فهرست پزشکان نوانخانه که آن روز‌ها به عمارتی در اراضی الندشت منتقل شده بود، دید، اما روایت‌ها از آن حکایت دارد که مردم هنوز هم از تفاوت درمان بیماری اطفال و بزرگ سالان ناآگاه بوده اند. این را می‌توان در بخشی از خاطرات دکتر حسین سامی راد خواند: «وقتی وارد ایران شدم. خانواده میهمانی بزرگی ترتیب دادند. افراد زیادی از اقوام، آشنایان، همسایگان و مردم شهر برای دیدنم می‌آمدند و مدام درباره درس پزشکی که خوانده بودم، می‌پرسیدند. من هم در جوابشان می‌گفتم که تخصص بیماری اطفال گرفته ام. نگاهی می‌کردند و با تعجب می‌گفتند، آقای دکتر شما که این همه در فرنگ ماندی و درس خواندی، چند سال بیشتر می‌خواندی و پزشکی بزرگ سالان را می‌گرفتی.»

درنهایت دکتر حسین سامی راد در سال ۱۳۳۴ خورشیدی پس از اینکه به ریاست بیمارستان می‌رسد، بخش کودکان را به عنوان نخستین بخش ویژه بیماری‌های اطفال تأسیس می‌کند. با تأسیس این بخش است که مردم با طبی با نام طب اطفال آشنا می‌شوند. در خاطرات دکتر شاهین فر آمده است: پس از آنکه پروفسور هامرشلاک از کار کناره گرفت. دکتر حسین سامی راد به ریاست بیمارستان انتخاب شد. در این ایام ۲ واحد پرورشگاه (یک نوانخانه و یک دارالتربیه) ویژه کودکان وجود داشت که وی آن‌ها را سرپرستی می‌کرد. چون بخش اطفال برای آموزش دانشجویان ضروری بود، یکی از ساختمان‌های پرورشگاه (دارالتربیه) به بخش اطفال تبدیل شد. سپس دکتر سامی راد به ریاست بخش و دکتر حسین قهرمان به عنوان معاون بخش انتخاب شدند. با توسعه دانشگاه و استخدام متخصصان، این بخش فعال شد و دکتر هدایت یغمایی و دکتر محمدتقی صراف نیز از دانشگاه به بخش کودکان اعزام شدند.


راه اندازی دومین بخش اطفال در بیمارستان قائم

پس از آن نیز دکتر اخوان دستمالچی بخشی ویژه کودکان در بیمارستان قائم (عج) (شهناز سابق) راه اندازی می‌کند که دومین بخش ویژه مداوای اطفال در مشهد است و در آن دکتر‌ها گنجی، حیدریان، خوارزمی، مسعود مشیری، لطفی و امیریان مشغول به کار می‌شوند.


تأسیس نخستین بیمارستان تخصصی کودکان در مشهد.

اما نخستین بیمارستانی که در مشهد به کودکان اختصاص می‌یابد، بیمارستان دکتر شیخ است. این بیمارستان که درواقع بیمارستان شماره ۲ شهرداری در دروازه قوچان بوده، در سال۱۳۳۰ ساخته شده است، اما در سال ۱۳۶۹ وقتی مؤسسات بهداری شهرداری به بهداری استان انتقال پیدا می‌کند، بنیاد خیریه سرور آن را تخریب می‌کند و از نو با هدف ساخت بیمارستان تخصصی کودکان سقف و ستون می‌زند. این بیمارستان در سال ۱۳۷۵ به دانشگاه علوم پزشکی مشهد اهدا و تجهیز می‌شود.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->